شعرناب

تلنگری برای همه از خانم طاهره حسین زاده


طاهره حسین زاده (کوهواره)
دیروز
به نام خدا
سلام و احترام
آنچه درنقد ادبیِ یک دلگویه ، به نظرم سزای تبیین و مرقوم و به قولِ معروف هایلایت است ؛ آوردنِ پارامترهای اصلیِ محتوا و نمودِ تقویتِ مَحاسنِ علمی - ادبیِ آن با توجّه به وجوهِ اندیشه های نیک و تعالی محورِ شاعر یا نویسنده ی اثر ، نیز تعدیل و فرونشاندنِ سوسویِ مَعایبِ ساختاری یا گاه مضمونیِ هرنوشته درجهتِ نگرشی آفاقی رو به روشنای ارزشهاست.
دراین آخرالزمانِ دَردشُولای عزّت درعذاب ، مسائلِ جهان به یک آسیب شناسیِ جِدّی و طَرحِ راهکارهای اساسیِ عَمَلیِ بدور از هرنوع تَشَکُّل بازی ها و کاغذپَراکنی های بی ثمرِ اِداری ، سخت نیازمند است ؛ بویژه ایران وُ (ایرانی جماعت) از مشکلات و مُعضَلاتِ متعددِ عصرِ حاضر و ضَربه های مُهلکِ مُکرَّرِ بسیارنافذِ ناشی از آن ، رنج می بَرَد که اِنگار دیگر داغِ کمرشکنِ فقرِ ریشه دَوانده و بیکاریِ جوانان ، آنقدرها هم در نزدِ بعضی جامعه شناسان و متفکّران ، مهم جِلوه نمی نماید به اندازه ی اهمیّتِ قصورات و بی کفایتی ، نیز عَدَمِ برنامه ریزی و درایتِ برخی مسئولانِ ارشدِ مملکتی و تعمیمِ ناکارآمَدی هاشان و ضَعفِ شخصیتی و هویّتی و فسادِ سیستماتیکِ ایشان به مدیرانِ ذی ربط و مسئولان ِ زیردستشان که به نوعی بی تفاوتیِ مُزمِن و بی خیالیِ آلرژیکِ سِرایَتی در نزدِشان تبدیل شده است .
ناامیدیِ عمومی و بی اعتمادیِ تامّ ازین گُلدَسته ها به آب دادنِ مسئولان و کارگزاران که به بحرانِ آلودگیِ هوا و بیماری های اپیدمی شده و جنگِ بیولوژیکِ کرونا اکنون دیگرباید عدم امنیتِ جانی و روانی و اجتماعی و اقتصادی ؛ زیرِپانهادنِ ارزشها و حرمت ها و بویژه حقوقِ مسلّم و اساسیِ مردمان و جسارت در چَپاولِ سرمایه های ملّی در قالبِ اختلاس و احتکار و غارتِ بیتُ‌المال و کمفروشی و گرانفروشی و انواعِ رنگارنگِ تقلّب در جامعه ی اسلامی و انتقالِ این سرمایه ها به بانکهای خارج از کشور ، توسطِ تن پرورانِ غارتگرِ مزدور و یا فوقَش مُصادره ی اموالِ بازپس گرفته شده به سودِ دولت و به ضررِ ملت و کاهش که نه به زیرصفررسبدنِ قدرتِ خریدِ مایحتاجِ اولیه برای مردم و پُرکردنِ جیبِ برخی اَشقیاءِ پُشتِ میزنشینِ مُفت خورِ کج کُلاه باحقوق های آنچنانی و رِباهاو کلان سودبَری های بانکداریِ مثلاً اسلامی و گاهی هم جَعلِ مدارکِ دانشگاهی برای اخذِ پُست های دولتی و مقام های کُرسی هِیبتی و .... کُلّاً فسادِ واضحِ دستگاههای درگیرِ دولتی و به (کالا و اَبزار و بَرده) بَدَل گشتن ِ صنعت و دانش و علم و صاحبانِ واقعیِ آن دردستِ این ناجوانمَردان ؛ حرکت به سمتِ برملا شدنِ چالش های وَراقومی و خُشکسالیِ فراگیرِ حَیاتِ بشری و تمدنها لای چرخ دنده های کُنوانسیونِ حقوقِ بشرترتیب دهندگانِ بی عملِ سیاستمدار در دور گشتنِ مضاعف از معنای زندگی و فاصله گرفتن از خدا و رویکرد به سمتِ نِهِلیسمی وحشتناک در دنیایِ معاصر و چندقطبی شدنِ جامعه و کشور با هبوطِ دستاوردهای آموزشی و فرهنگی در دانشگاهها و مدارس و حَربه ی ناتمیزِ پایتخت گِرایی (تمرکز امکانات رفاهی در بَخشِ تجمّل نشینِ تهران و برخی شهرهای مرکزیت محور) و توسعه ی بی رَویه ی حاشیه نشینی در حومه ی شهرها و منجر گشتنِ این پدیده به مسائلِ عدیده ی بُروزَش در حوزه ی پزشکی و محیطِ زیست و نامدیریتی در بازیافت و ازهمه مهمتر ((کودکانِ کار)) و هرآنچه ظلمِ چنین آشکار ... باعث میشود تا انسان به یادِ آیه ی هفتاد و شش سوره ی انبیاء (ع) یعنی اصطلاحِ (کرب العظیم ) و بَلای خانمان سوزی به نامِ روادانستنِ ستم درلباسِ خدمت ؛ بیافتد و تنها به خداپناه ببرد و جز وظیفه ی آگاهی بخشی در رسانه ها و سایت ها و هوشمندسازیِ جَهتِ افکارِ روشن دراین تَشَتُّت های ملال بار ، کاری از پیش نمیتوان بُرد مگر به همیاری و وحدت که شما شاعرِ اندیشمند و آگاه در این دلگویه ی ناب تان بابکارگیریِ واژه گُزینیِ خوب و بهره وری از پتانسیل های شعرِ سپید ازجمله کوتاهی و بلندیِ سطور و آزادیِ بیشترِ قلم از بندِ بحور ؛ با پرداختن به شیوه ی زبانِ امروزی و محتوای اجتماعی ، توجه مخاطب یاهمان خوانندگان را به اصلِ مطلب یعنیِ دغدغه ای به نام (( دعوتِ همگانی به بیداری وجدان)) جلب نمودید و اثری قابل تامّل و ارزشمند را زیبانگاشتید .
به جهت دیر آمدن هایم از یکایک اعضای محترم سایت ، عذرخواهم و از لطف تان سپاس.
سلامت باشید و سرافراز
۹۹/۷/۳۰
نوشته قابل تاملی بود از طرف خانم طاهره حسین زاده
پای شعر کولی میان شعر
که لازم دیدم در معرض خوانش همه دوستان عزیزان و شاعرین قرار گیرد از انجا که تیک نقدم فعال نبود نتوانستم به درستی پاسخ مهر ایشان را بدهم
یاحق


0