شعرناب

دلیل زندگی

☘ "دلیل زندگی"......
خدایا!!....
همیشه به دنبال معنا و مفهومی برای زندگی می گشتم. اینکه چرا خلق شدم و اصلا برای چه زندگی می کنم
هر وقت دنیا به کامم بود زندگی را زیبا می دیدم و تو سوگلیِ من می شدی، و آنگاه که دری به رویم بسته می شد و به بن بست می رسیدم فکر میکردم با من قهری و تنها رهایم کردی، و حس غریبی را تجربه میکردم...
امشب هم از آن شبهائیست که نمیدانم چرا حس غریبی دارم، واقعا نکند با من قهری؟؟
هر چه فکر میکنم نمی توانم باور کنم که اینطور باشد...
آخر، من خدایی را می شناسم و به خدایی اعتماد کرده ام که قهر از صفات او نیست...
خدایِ من٬ کسی است که اگر به سمت و سویش گامی برداری سراسر آشتی ست....
پروردگار من کسی است، که بندگانش را در معرض امتحانهای سخت قرار داد و گفت بندگانم در پس هر سختی، شما را به آسانی بشارت می دهم...
پروردگارا!! پس بگذار امشب با همین حس غریب و چند دانه شعر به سمت و سوی تو بیایم، و گریه هایم را با ستارگان آسمانت در میان بگذارم...
آخر، میگویند هر انسانی در آسمان یک ستاره دارد و هر گاه زمینیان خدایشان را خالصانه صدا بزنند ستاره شان پر نورتر میشود....
اینجاست که دیگر درِ٬ بسته ای باقی نمی ماند، چرا که اجابت نزدیکست...
خداوندا!! از خودت می خواهم که مرا در امتحانات سخت زندگی تنها رها نکنی که شانه های ضعیف و ناتوانم تابِ به دوش کشیدن سختی ندارد...
پروردگار مهربانم!! براستی که زندگی همه جا جاریست، توویِ آسمانت، روی زمین ات، و این من بودم که نمی دیدم و بدنبال دلیلی برای زندگی می گشتم....
بقول شاعر که میگفت: پشت دریاها شهریست، همه ی اینها دلیلی برای زندگیست، کافیست عمیق بنگریم....
یا حق


0