شعرناب

به فدای خلوت عاشقانه تان

"به فدای خلوت عاشقانه تان"...
این روزها بساط عروسی ها به پا شده البته با رعایت پروتکل های بهداشتی. فکرشو بکن عروس میره آرایشگاه بعدِ کلی گریم و پوشیدن لباس عروس اونم دامن پشت بلند و تورِ پرِ شاپرکیِ نازک، که با یک وزش ملایم نسیم میبردش تا ناکجاآبادِ رویاها. حالا توو همین حال و هواست که با کف و دست اهالیِ آرایشگاه داماد میاد دنبالش. باور کنید این روزها فقط برای دلخوشی یک ماسک سفید هم به گریم عروس اضافه شده. عروس خانم هم که لب و لوچه آویزون، پشت به داماد میکنه که چرا ماسک زدم و لب های پف کرده ام دیده نمی شه. داماد بخت برگشته هم میخاد دلبری کنه تا عروس باهاش مهربون بشه، میگه خوب عزیزم می گفتی خانم آرایشگر با ماژیگ قرمز روی همین ماسک یک لبِ خندون برات می کشید، باور کن برای من زیباترینی. عروس با عصبانیت میگه اگه زودتر جنبیده بودی وقتی هنوز کرونا نیومده بود عروسی می گرفتی. بیچاره داماد خورد و خاکشیر میشه و آرزویِ آقامون جنتلمنِ جنتلمنِ رو با خودش به گور میبره. همین که نزدیک تالار میرسن یکدفعه صدایِ اهنگ هایِ دهه ی شصتی بلند میشه. حالا مهمونها با آهنگ های دهه ی شصتی میرقصن، کروناها هم بیخِ گوش اونها سرخ پوستی.کروناها که واقعا این روزها عروسی دارن بدجوری هم سرخ پوستی می رقصن. عاقد خطبه عقد می خونه، کرونای دختر میگه: بهههله. تاج عروس هم که خدایی روی سرش نصب شده. قبل از اینکه عروس واقعی بگه بله؛ کروناها عروس و داماد شدن و ماه عسل هم بهشون خوش گذشته.
میدونم عاشق هم هستین. اصلا برای شروع یک زندگی تازه ازدواج می کنید. می دونم عشق زیباترین اتفاق دنیاست. اما اجازه ندین نامحرم هایی به نام کروناها حریم شخصی عاشقانه تون رو ناامن کنند. شما عروسی می کنید تا زندگی بخش باشید نه اینکه بند و بساط عروسی کروناها رو فراهم کنید. نکنه خدای ناکرده ما مسبب گرفتنِ زندگیِ دیگران باشیم‌. مثل تکثیر کردن کروناها. نمی خوام مزاحم خلوت عاشقانه تون بشم. فقط از من قبول کنید این بداهه که از دلم برخواست و تقدیمِ شما...
ای شیرین تر از جانم...
کاری کن که بماند در قلبم..‌.
فرهاد...


0