شعرناب

حساسیت خدابه انبیا، مبادا دکان پروردگاری بازکنند :

در آيه‌ى ۱۰۹ سورهٔ مائده خوانديم كه خداوند پيامبران را در قيامت جمع كرده، از آنان مى‌پرسد: از مردم چه پاسخى شنيديد؟
یَوْمَ یَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ مَاذَآ أُجِبْتُمْ قَالُواْ لَا عِلْمَ لَنَآ إِنَّکَ أَنتَ عَلَّمُ الْغُیُوبِ‏.روزى (فرا رسد) که خداوند، پیامبران را گرد آورد پس بگوید: به دعوت شما چه پاسخى داده شد؟ گویند: ما علمى (به حقیقت امر) نداریم، همانا داناى غیب‏ها تویى تو.
آيهٔ ۱۱۶ سورهٔ مائده گفتگوى خدا و حضرت عيسى را در آن روز بيان مى‌كند.
وَ إِذْ قالَ اللَّهُ يا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِي نَفْسِي وَ لا أَعْلَمُ ما فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ .
و زمانى كه خداوند گفت: اى عيسى بن مريم! آيا تو به مردم گفتى: به غير از خدا، من و مادرم را به عنوان دو معبود بگيريد؟ (عيسى) گفت: (خدايا!) تو پاك و منزّهى، مرا نشايد كه حرف ناروايى كه سزاوار من نيست بگويم، اگر چنين گفته بودم، تو آن را مى‌دانستى (زيرا) تو آنچه را در دل و جان من است مى‌دانى، امّا من از آنچه در ذات توست بى‌خبرم، همانا، داناى تمام غيب‌ها تويى تو.
نکته ها
گرچه مسيحيان، امروز مريم را خدا نمى‌دانند؛ ولى چون گروهى از آنان در آن زمان عقيده به خدا بودن مريم داشتند و يا به خاطر آنكه عبادت در برابر مجسّمه‌ى او به منزله‌ى معبود قرار دادن اوست، تعبير به «اله» شده است. «اتَّخِذُونِي وَ أُمِّي إِلهَيْنِ»
«دُونِ اللَّهِ»، نشانه‌ى شرك است، نه نفى خدا، يعنى علاوه بر خدا، عيسى و مريم را معبود دانستن شرك است. البتّه تثليث فعلى مسيحيان، اب و ابن و روح‌القدس است.
پیام ها
1- گاهى سؤال و توبيخ يك بى‌گناه، براى هشدار به ديگران است. «أَ أَنْتَ قُلْتَ» گاهى به در مى‌گويند تا ديوار بشنود.
2- انبيا معصومند. «ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍّ»
3- انبيا از غلوّ پيروان خود بيزارند. «إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ»
4- همه‌ى گفته‌هاى انسان و اسرار درونش براى خداوند روشن و معلوم است. «فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِي نَفْسِي»
5- تسبيح و تنزيه خدا از هر نسبت ناروا، لازم است. «سُبْحانَكَ»
6- علم انبيا محدود است. «لا أَعْلَمُ ما فِي نَفْسِكَ» و كسى كه علمش محدود است، شايسته‌ى خدايى نيست.
7- افكار و اسرار مردم از امور غيبى است كه خدا بدان آگاه است. تَعْلَمُ ما فِي نَفْسِي‌ ... إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ
8- آگاهى كامل و گسترده بر همه‌ى حقايق مخصوص خداست. «إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ»
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم جلد 2 - صفحه 400و۴۰۱
اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلامی ، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌


1