دعوت مردم به خدا ، نه به خود :ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ آل عمران ۷۹ هيچ (پيامبر و) بشرى كه خداوند به او كتاب و حكم و نبوّت داده است، حقّ ندارد به مردم بگويد: به جاى خدا، بندگان من باشيد. بنابراين (شما دانشمندان اهلكتاب به طريق اولى چنين حقّى نداريد، بلكه بايد) به خاطر سابقهى آموزش كتاب و تدريسى كه داريد، ربّانى باشيد. نکته ها: امتياز پيامبران بر ديگران آن است كه هر قدر بر تعداد ياران و مقدار قدرتشان افزوده شود، مردم را بيشتر به بندگى خدا دعوت مىكنند، و هرگز راه توحيد را عوض نمىكنند و تأكيد و هشدارشان بيشتر مىشود. امّا دعوت كنندههاى سودجو، در ابتدا با قيافهاى مقدّس مآبانه ودلسوزانه كار را شروع مىكنند، ولى پس از رسيدن به مسند قدرت، استبداد و خودمحورى را پىريزى مىكنند. منبع : تفسیرنور (محسن قرائتی ) جلد 1 - صفحه 548
|