شعرناب

یک تا بیست در فارسی قدیم

یـَــک / دو ( بر وزن بو ) / سه / چوهار / پانج / شَــش / هَفت/ هَشت / نُــه / دَه / یَــک دَه / دو دَه / سه دَه / چوهار دَه / پانجــدَه / شَــشدَه / هَــفتــدَه / هَشــتـدَه / نـُـهدَه / بیست.
یَک در متونی مانند دیوان حافظ هنوز باید به صورت یَک تلفظ شود زیرا در غیر این صورت قافیه اشتباه می شود.
در لهجه ی تهرانی نیز گاهی یَک تلفظ می شود . اون یَک پسر باحالیه !
خراسانی ها و کردها و ... هنوز یَک تلفظ می کنند.
تلفظ حرف ج زمانی که به حرف دال یا ت می رسد دچار دگرگونی می شود .
اشتماعی( اجتماعی)،
بی وژدان ( بی وجدان) ،
پنشنبه ( پنجشنبه )،
پانجده یا پنجده ( پانزده ) .
اما( ششده )چون همسایه ی ( پانزده ) است از ( ششده) به ( شانزده ) بر وزن ( پانزده ) تغییر می کند و این موجب می شود دو کلمه ی پانزده و شانزده به وجود آید که هر دو دارای (ز) در میانه هستند .
نتیجتاً یَکده به یاکده سپس یازده و دوده به دوزده سپس به دوازده و سه ده به سِزده و سپس سیزده و نه ده به نوزده تغییر می کند .
اما تلفط سنگین هَفتدَه و هَشتــدَه موجب تغییر آنها به هِفده یا هیفده وهَشـدَه یاهَجدَه یا هِجدَه یا هیجده می گردد.
تلفظ یک تا ده را در زبان کُردی به گویش فِیلـی یا فَهلَوی با فارسی مقایسه کنید :
یَک / دُ / سـِ / چـُووار / پَنج / شَش / هَفت / هَشت / نویه( با ادغام واو و نون )/ دیه/ یانزه / دُووانزه / سِنزه / چُووارده / پانزَه / شانزَه / هَودَه / هَژدَه / نوزده / بیس
برخی می پندارند که ریشه ی واژه ی «یازده » ، «یک از ده » ؛ «دوازده « ، « دو اَزده » ، « سیزده » ، « سه از ده » ، « پانزده » ، « پنج از ده » ، « شانزده » ، «شش از ده» ،« نوزده » ، « نه از ده »است .اما به اندیشه من چنین نیست . هر چند به نظر کاملا منطقی می آید اما باید به زبان هایی مانند مادی و کردی و سایر زبانهای همریشه فارسی هم دقت کنیم اگر اصل دوازده« دو از ده » است ؛ پس چرا به کردی به این عدد « دووانزَه » می گویند به معنی دوازده اما می بینیم به حرف اضافه (از) چیز دیگری گفته می شود . به (از) می گویند (لَـه). در کردی ارومیه و شمال خراسان و شمال غرب عراق و ده استان کردنشین ترکیه نیز (اَز) به معنی من است .
اما دویست نیز شاید « دوی سَد» بوده که به « دویست » تغییر شکل داده . شاید هم « ده بیست » بوده است . البته « دوی سد » به اندیسه ام درست تر می نماید .


2