شعرناب

راه تشخیص پریسکه، سه گانی و سروش از یکدیگر

راه تشخیص پریسکه، سه گانی و سروش از یکدیگر
با این توصیفات اگر با شعری نزدیک به سروش، سه گانی و پریسکه روبرو شویم که در یکی از این سه قالب قرار می گیرد، در صورتی که وزن عروضی نداشته باشد؛ یعنی از نوع سپید باشد، بنا به پیشنهاد ما، آن شعر یا شعرگونه (سپید) را باید در قالب پریسکه دانست؛ اما اگر شعری از نوع سنتی و یا نیمایی باشد، چنانچه دارای بیش تر از سه مصراع یا لَخت باشد، آن را سروش محسوب می کنیم؛ ولی در موارد سه لَختی بودن، اگر هر دو مشخصه ی وزن ویژه ی سروش(فاعلاتن مفاعلن فعلن و نیم وزن ها و شاخه های نیمایی مربوط) و عدم قافیه پردازی در لخت پایانی را داشته باشد، در قالب سروش خواهد بود؛ ولی اگر یکی از این دو مشخصه و یا هیچیک را نداشته باشد، سه گانی محسوب می شود .
نمونه اشعاری در این قالب ها
پریسکه ای از علیرضا بهرهی:
نترس / با یک نگاه / نمک گیر نمی شوی / چشم هایم شور نیست . //
شعری سه گانی از علیرضا فولادی:
برای او همین دو بال، بس بود / دو بالِ میله میله / پرنده، یک قفس بود . //
سروشی از محمدعلی رضاپور:
آن سرِ نردبانِ جمهوری / قله ی لا مکانِ جمهوری / جانِ جمهوری / پایه، پیدا نیست .//
نکته: این مطلب که یکی از تفاوت های سروش و سه گانی، استقبال سروش از انواع آرایه های ادبی بطور طبیعی ست، با مقایسه ی دقیق نمونه هایی در هر دو قالب سروش و سه گانی، مشخص تر و ملموس می شود . همین شاهد از قالب سروش را بررسی می کنیم:
آن سرِ نردبانِ جمهوری / قله ی لا مکانِ جمهوری / جانِ جمهوری / پایه، پیدا نیست .//
دقت بفرمایید: برای خلاصه کردن سروش بالا، لَخت های دوم و سومش را می توانیم حذف کنیم؛ چراکه لخت های سوم و چهارمش در واقع، توضیحاتِ قسمت قبلی هستند؛ اما آیا حذف لخت های دوم و سوم این شعر، کار مثبتی ست یا منفی؟ برپایه ی اصول سروش، حذف لخت های سوم و چهارم این شعر، کاری غیرکارشناسانه و اشتباه است؛ اما برپایه ی اصول سه گانی، لخت های سوم و چهارم این شعر، زائد است و باید حذف شود .
توضیحات: در نقد شعر بالا از دیدگاه اهالی سه گانی، لخت های میانی شعر، اضافی ست و باید حذف شود؛ چون طبق معیارهای شعر سه گانی، ایجاز یعنی کوتاه گویی و عدم استفاده از آرایه های ادبیِ ضروری در شعر بالا رعایت نشده است.
در مقابل و با زاویه ی دیدِ صد و هشتاد درجه متفاوت از آن، طبق اصول سرایشِ سروش، سروش بالا، اصل کاربرد آرایه های ادبی برای زیباتر ساختنِ شعر را رعایت کرده است و در صورت حذف لخت های دوم و سوم این شعر، زیبایی آن کاهش می یابد؛ بنابراین، برپایه ی اصول سروش، حذف لخت های سوم و چهارم این شعر، کاری غیرکارشناسانه و اشتباه و کاربرد هر چهار لخت آن به همین صورت، مورد تأیید و برپایه ی موازین زیبایی شناسی ست. مطالب ذکرشده درباره ی سروش بالا، بر فرض این بود که لخت های سوم و چهارم از نظر معنایی ضرورتی نداشته و تنها به دلیل برخورداری از آرایه ی ادبی به زیبایی شعر افزوده باشند؛ ولی اگر بیش تر دقت کنیم، می بینیم که لخت های سوم و چهارم، بار معنایی قابل توجهی را برعهده دارند و حتی باعث مبالغه ای زیبا از طریق طنزِ نه چندان آشکارِ مورد استفاده شان شده اند .
تفاوت های سروش با دوبیتی، رباعی، سه گانی و پریسکه
قالب سروش، آشکارا در تعداد ابیات، شکل قافیه بندی و همچنین در وزن عروضی،
متفاوت از قالب های دوبیتی و رباعی ست و اما
از تفاوت های قالب سروش(در معنای خاصش) با قالب سه گانی به این موارد می توان اشاره کرد:
داشتن وزنی ویژه (فاعلاتن مفاعلن فعلات)، ترجیحِ تأکیدی بر
قافیه نداشتنِ مصراع پایانی برای ضربه ی پایانیِ بهتر،
قابلیت از سه تا پنج لَختی بودنِ سروش(که باعث آزادی بیش تر شاعر می شود)، باز تر بودنِ قالب سروش و امکان گزینش انواع زوایای دید (مثلا قابلیت انتقال از شعر کوتاه کشفی - شهودی سه مصراعی به شعر توصیفی پنج مصراعی به صلاحدید شاعر)،
قابلیت بیش ترِ قالب سروش برای پردازشِ هنری ترِ محتوا مثلا
در استفاده از تصاویر متنوع (در مسیرِ یگانه ی شعر)
و همچنین استقبال از انواع آرایه های ادبی بطور طبیعی و مناسب (در مقابل قالب سه گانی که تأکید بر دوری از بازی های زبانی و هنرمندی های ادبی و واژه سازی های نسبتا نامأنوس دارد.)
برگرفته از کتاب سفیر شعر فارسی، نوشته ی محمدعلی رضاپور


1