شعرناب

نگاهی به قالب تازه ی سه گلشن

تفاوت ذاتی سه گلشن با قالب های غزل مثنوی و مثنوی غزل
درست است که سه گلشن در شکل ظاهری خود ممکن است چارچوبی ترکیبی مثلا از مثنوی و غزل و دوبیتی و مانند اینها داشته باشد؛ اما این ترکیبات مختلف در ساختار سه گلشن تا حدود زیادی به یگانگی رسیده، قالبی یکدست را ساخته اند که همین قالب سه گلشن است و آغازگر و بدنه و پایانبخش دارد و این قسمت ها در خدمت تکمیل شعر سه گلشن قرار گرفته اند؛ اما در غزل مثنوی و مثنوی غزل، صرفا جابجایی دو قالب مثنوی و غزل در یک شعر به کار می رود که بیش تر به تفنّن و تنوّع شباهت دارد تا قالبی منسجم .
شاهد سخن مان این که تفاوت نام مثنوی غزل با غزل مثنوی، تنها در جایگاه کاربرد قسمت مثنوی گونه و قسمت غزلگونه در این شعرهاست .
اشعاری در قالب جدید سه گلشن
1- ترانه، خانه ندارد
"ترانه، خانه ندارد. بخوان ترانه سرا! بخوان ترانه ی این دخترِ بدونِ سرا"
ترانه، خانه ندارد. چه کار باید کرد؟ دلی شبانه ندارد. چه کار باید کرد؟
شبانه، جوجه ی ناآشنا به بال زدن چو آشیانه ندارد، چه کار باید کرد؟
ترانه: کودکِ شبگردِ کوچه های دراز دری، نشانه ندارد. چه کار باید کرد؟
ترانه، زلفِ پریشان به دست باد نداد نظر به شانه ندارد. چه کار باید کرد؟
ترانه: این که به من شعر تازه می بخشد خودش ترانه ندارد. چه کار باید کرد؟
آهای مجلسیان! این که خانه ی مردم ترانه خانه ندارد، چه کار باید کرد؟
"ترانه، خانه ندارد. غزل نخواهم گفت و تا به نان نرسد، از عسل نخواهم گفت
بیا ترانه ی من! من غزل نمی خواهم به جز ترانه ی شیرین عسل نخواهم گفت."


1