شعرناب

وحدت

مَنِ وحدت گُریزِ بی تحمل ، به درک ِ ذاتِ الرحمن رسیدم
که رحمن کُلِ تسهیلاتِ عشق است
‌‌ ‌ من از رحمن ، به لا‌امکان رسیدم
از آن روزی که در دارالمجانین ، تَنِ افسرده را دیگر ندیدم
به خود خندیدم و چرخی زدم تا
ز خود.. بی‌خود شدم ، تا جان رسیدم
علیرضا جلیلی راثی #مسافر


2