عوامل مؤثر در زندگی و نیز کامیابیِ انسانعواملِ زیادی در پدید آوردنِ شرایطِ مناسب و مساعد جهتِ زیستن در پهنه یِ زمین مؤثرند و نبودِ هر یک در این زنجیره یِ به هم پیوسته می تواند آسیب هایِ جبران ناپذیری به کیفیّتِ زندگی و وضعیّتِ وجودیِ هر یک از اجزاءِ تشکیل دهنده وارد آورده و شرایط را برایِ بودن مختل و بغرنج نموده و یا به کلّی آن را نابود و منقرض سازد. زندگی در زمین به هیچ عنوان منفعل نبوده و اجزاءِ موجود با هر قالب و ماهیّتی در این سیّاره به هم مربوط و خواسته یا ناخواسته به شکلی ارگانیک و سیستماتیک یا غریزی زمینه جهتِ زیستن با کیفیّتی مطلوب را برایِ هم فراهم و آماده می سازند. عموماً پاسخِ برخی انسان هایِ موّفق هنگامی که از آنها پرسش می شود چه چیز در پیروزیِ شما نقشِ اساسی داشته است به هر دلیل و احتمالاً به خاطرِ محدودیّتِ زمانی و کوتاه نمودنِ سخن این است : یاریِ خدا و تلاش و کوشش و پشتکار و همّتِ فردی و در آخر اگر شخص خیلی منصف و قدرشناس باشد حمایت هایِ پدر و مادر و اعضایِ خانواده را هم به گفته هایش اضافه می کند. به راستی آیا اینچنین است و فقط یاریِ خدا و تلاش و کوشش و پشتکار و همّتِ فردی و حمایت هایِ پدر و مادر یا اعضاءِ دیگرِ خانواده کافی است. به نظرِ بنده بسیاری از انسان هایِ پیرامون و اعضاءِ یک جامعه و افرادِ حاضر در محیطِ زیستِ یک شخص و نیز حتّی می توان گفت قسمتِ عمده ای از کلِّ بشریّت در هر کجایِ زمین با هر ملیّت از آغاز تا امروز و همچنین عواملِ طبیعی ، نقشِ اساسی و کلیدی ، چه مستقیم و چه غیرِ مستقیم را در موفّقیّتِ یکدیگر ایفا می نمایند. به عنوانِ مثال دانشمندان ، فیلسوفان ، محقّقین ، مخترعین ، طراحان ، صنعتگران ، نظریه پردازان ، هنرمندانِ ، ... گذشته و معاصر و همه یِ آنانی که زمینه یِ مناسب برایِ تولیدِ علم و زیبائی و امکاناتِ برتر جهتِ زندگی و زیستنی بهتر ، آسان تر ، مسالمت آمیز تر ، مرفّه تر و بی دغدغه تر و نیز آموختن و بهره مندی از دانش و دست آوردهایِ تحقیقی و حلِّ مجهولات و تدوینِ دانشِ اکتسابیِ بشر تا به امروز را فراهم آورده اند نقشی بسیار تعیین کننده در پیروزی و کامیابیِ یک انسان در هر یک از رشته هایِ رایج و متداول و مرسومِ دنیائی دارند. نیز تولیدکنندگانِ محصولاتِ غذائی از مرحله یِ کاشت یا پرورش تا فرآوری و تولید و آنان که زمینه برایِ دست یابی به تغذیه سالم و مقوّی بدونِ صرفِ وقتی نه آنچنان فرصت سوز را برایِ آدمی فراهم می آورند تا بتوان با فراغِ بال و در کمترین زمان سویِ اهدافِ مدِّ نظر تا بالاترین سطوح گام برداشت هم مسلماً نقشِ به سزائی در پیروزیِ یک انسان ایفا می نمایند. همچنین فعّالان در زمینه یِ زیباسازی و پاکسازیِ محیطِ زیست که بسترِ آراسته تر و پاکیزه تر و مسرّت بخش تر و عاری از آلودگی و تعفن را فراهم آورده و نیز کارمندانِ اداره هایِ خدمات رسانی که دسترسی به ملزوماتِ اساسی را ممکن و مهیّا می دارند. همینطور موجوداتِ دیگر و عاملانی که در چرخه یِ طبیعیِ زندگی نقشِ کلیدی دارند و کمکِ شایانی را در پدید آوردنِ شرایطی ایده آل و متناسب و متعادل ایفا می نمایند. یقیناً هم نمی شود از نقشِ مهم و اساسیِ عواملِ طبیعی مثلِ خورشید و باران و گیاهان و ... هزاران موردِ دیگر که می توان در بندهائی بیشمار جایشان داد گذشت. البتّه این موارد را نگفتم که اگر روزی روزگاری خدای نکرده به پیروزی و موفّقیّتی دست یافتم و گوش شیطان کر از شبکه ای ملّی یا غیرِ ملّی برایِ مصاحبه با من تشریف فرما شدند و یا لااقل اگر کسانی خواستند راه هایِ طی شده از سوی مرا بدانند و رمزِ کامیابیم را دریابد با شنیدنِ توضیحاتِ مفصلم شگفت زده شده و آنان را دچارِ تردید در سلامتِ عقلِ خود گردانیده و یا با تکرارِ همه چیزهایِ برشمرده شده در مقدماتِ نوشته ام خسته شان نمایم. اینها را گفتم تا به خود یادآور شوم من به زمین و محتویاتش و نیز هر عاملِ تأثیر گذارِ دیگر بر آن که شرایطِ زندگی کردن و نیز در پیامدِ آن کسبِ مدارجِ مختلف و کامیابی و کامروائی را برایم پدید می آورند مدیون و بدهکارم و بهتر است یادم باشد افتخارات و محصولاتم فقط نمی تواند به من اختصاص یابند و به نامِ من ثبت گردند و به نفعِ من عمل نمایند. یادم می ماند همنوعانم در کامیابیِ من نقش داشته اند پس وظیفه دارم قسمتی از موفقیّت و نیز عواید و فوایدِ زندگیم را بی هیچ چشم داشت و منّتی به آنان اختصاص دهم. یادم می ماند موجوداتِ دیگر در کامیابیِ من نقش داشته اند پس وظیفه دارم نسبت به آنها مهربان باشم و تا آنجا که ممکن است بی هیچ چشم داشت و حرکتِ خودخواهانه ای زمینه مساعدی را برایِ زندگیِ بهترِ آنها فراهم آورده و موجبِ رنج و عذابِ آنها نگردم. یادم می ماند عواملِ طبیعی و گیاهان در کامیابیِ من نقش داشته اند پس وظیفه دارم به محیطِ زیست خدمت کرده و در حفظ و پاکیزگی و سلامتیِ آن کوشا و به آن خدمت نمایم و البتّه سپاسگزاری از آنها و آفریدگارشان را هیچگاه از یاد نبرم. پایان
|