شعر محمد حسن ژولیده نیشابوری در مدح حضرت رضا (ع) بسمه تعالی ای شکوه بارگاهت برتر از عرش برین ای غلام کمترین درگهت روح الامین ای غبار خاک کویت سرمه ی چشم ملک ای خدا را دست قدرت در درون آستین ای گدای سفره ی احسان تو جن و بشر ای همای رحمت حق ای امام راستین ای نبی را پاره ی تن، ای علی را نور عین قبله ی هفتم ولی حق امام هشتمین من چه گویم در مقامت کز جلال و مرتبت مادرت باشد به عالم دخت ختم المرسلین یک طوافت هفتصد و هفتاد حج اکبر است قبله دلها توئی بهر قلوب مسلمین ای که آهوی بیابانی ببوسد پای تو ای که از بهر شتر شد صحن تو حصن حصین بی پناهم من پناهم ده که از فرط گناه خواب راحت نیست چشمم را به روز واپسین دست رد بر سینه ام مولا مزن گر چه بدم توشه ای بر من عنایت کن که هستم بی معین شاعر «ژولیده» را مانند دعبل کن قبول تا نگوید مدح کس را غیر آل طاهرین گردآوری : سید محمد حسین شرافت مولا
|