شعرناب

خواب عجیب


خدایا شکرت..خواب عجیب
روزی مردی خواب عجیبی دید
دید که رفته پیش فرشته ها و به کارهای آنها نگاه می کند
هنگام ورود دسته ی بزرگی از فرشتگان را دید،
که سخت مشغول کارند و
تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند،
باز می کنند و آنها را داخل جعبه هایی می گذارند
مرد از فرشته ای پرسید: شما دارید چکار می کنید؟
فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد ،
گفت : اینجا بخش دریافت است وما دعاها
و تقاضاهای مردم را از خداوند تحویل می گیریم
مرد کمی جلوتر رفت باز دسته ی بزرگی از فرشتگان را دید
که کاغذ هایی را داخل پاکت می کنند
و آنها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند
مرد پرسید : شماها چکار می کنید ؟
یکی از فرشتگان با عجله گفت : اینجا بخش ارسال است
ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم
مرد کمی جلوتر رفت و یک فرشته را دید که بیکار نشسته،
مرد با تعجب از فرشته پرسید : شما اینجا چه می کنید و چرا بیکارید؟
فرشته جواب داد : اینجا بخش تصدیق جواب است
مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند
ولی عده ی بسیار کمی جواب می دهند
مرد از فرشته پرسید : مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟
فرشته پاسخ داد : بسیار ساده فقط کافیست بگویند: خدایا شکرت...


1