عشق در میهن منپرنده ای بودبا بالهای سبزکه در آستانه ی فصل سرددر محراب تعصبپروازش را بریدندو به قعر تنهایی تبعیدش کردند ،عشقدر انزوا شاعر شدو برای راهبه های سرزمین رقص و لبخندکه هر صبحبه عاشق ترین پروانه هاسلام میکنند ،ترانه سرود.