دیدار با فقر!مرا با فقر دیداری کهنه بوده است.کهنه،به همان کهنگی دیدار مادرم.به همان کهنگی خطوط چهره و چینهای ژرف پشت ابروان پدرم.به ژرفای آن نگاه پیر و روشن. بااین همه دیدار سیمای مادر و پدر،حالتهای گوناگون آن هرگز برای انسان کهنه و خسته کننده و تکراری نمیشوند. شاید کهنه بشوند،اما تو نمیتوانی چشم از روی مادرت و فقر برداری. تو از اویی و او تو را به جهان داده است. تو و او دو جزء یک ترکیب هستید. #برشی_از_یک_کتاب 📚 دیدار_بلوچ محمود دولت آبادی
|