شعرناب

بنده ی نیازمند....


می گویند خداوندرا به عبادت بندگان نیازی نیست...بلکه بنده گان از راز ونیاز با او به هستی خود آرامش می دهند وسبک می کنند قلب را.
می گویند عشق نیازی به عاشق ومعشوق ندارد...عشق جاودانه بوده وهست...در هستی جاری است....ولی آدم ..حالا انسانش بماند برای پسین....روشنایی دلمان نیازمند دل سپردن وعزیز دانستن عشق پاک وحقیقی است...اگر با عشق قهر باشیم...بر دامان او گردی نخواهد نشست...این دل ماست که ضرر می کند...ومنزل کینه...سیاهی...وآخر تباهی....
بهار هم مدیون شادی وجشن مانیست.....بهار خواهد آمد اگر دوستش نداشته باشیم...حتی یک نفر هم به پیشوازش نرود...ولی او خواهد آمد....اوکارش را می داند...طراوت طبیعت....حیات بخشی...در خشش...برایش مهم هم نیست ...بفمیمم آمده یا نه....رسالت عاشقانه ی خود می کند...وبس
دلهای ما نیازمند بهار است....بهار برای ورودش تایید نمی خواهد خودش تایید خودش است...مثل عشق..مثل عشق پاک وناب ومقدس......
روی گرداندن از بهار....ولجبازی با بهار جویان....چیزی از وجودشان نخواهد کاست...خود را بهاری کنیم....
التماس دعا برای همهگلها تقدیم شما نابان بهاری....یکدل..همراه..ویکرنگ وبی رنگ.....


0