سایت شعر ناب در اشعار من ( بخش ششم )به نام خدا با درودی فراوان و صمیمانه : چند سال قبل دوست ارجمند و فرهیخته و پرتلاشمان جناب مجاهدنیا عریز شخصیتی شیرین و نکته پردازی را جان بخشیده بودند بنام " وروجک " که متاسفانه مدت هاست از این شخصیت با نمک خبری نیست ... به هرحال ، روزی " وروجک " با این بیت در مشاعره شرکت نموده بودند : دوسه شب خانه ما باش و ز صوت ِحشرات شور وشهناز ببین ، دشتی و افشار و برو و من در جواب گفتم : وه "وروجک" تو چه کنسرت گذاری ، که چنین خانه ات از حشرات و دف و تنبور ، پُـر است شور و ماهور زدن با دف و تار و سـنـتـور با صدای ملخ و زَنـجـره ، انگار ، کــُر اسـت و باز از قول " وروجک " با نمک که جای ایشان و کارگاه های استاد گرامی جناب مجاهد نیا واقعا خالیست بشنوید که : ای ریزه خور ِخوان ِ وصال ِ تو ، جفا جو جمعی همه سوری ،همه پُرخور، همه پُررو و من : هر وقت " وروجک " کند انفاق و دهـد سور خوشحال شود ، شاعر ِ دلسوخته ، منصور و از بانوی بزرگوار خانم " زهرا ضیایی " گرامی با این بیت زیبا یاد کنم : در خانه ی ما ، پول اگر نیست ، صفا هـسـت ای وای ببخشید صفا هم دگر از فرط ِجفا نیست و من نیز با این بیت به استقبال ایشان رفتم : هر جا نه صفا بود و نه عشقی و نه پولی جز ترکِمحل ،چاره دگر نیست ، ضیایی و ایشان با این بیت زیبا ادامه دادند که : نه از غم بی پولی و تنگی دستم به خدا هیچ ننالم دردِمن از این خانه ی بی مهر و صفا بـود و من : درد ِ ما وقتی که از بی مهری و بی هـمـد لیـست نیست رحمی بر دل و لبخندِ مردم از ریا ست بدیهی ست یاد آوری فعالیت های گذشته در شعرناب میتواندباعث ایجاد انگیزه و تشویق دوستان به منظورارایه طرح ها و پیشنهادات ادبی جالب ،خواندنی و مشابه در جهت ارتقاء سطح کمی و کیفی " شعر ناب " نیز باشد ... تا دیدارو گفتگویی دیگر توفیق رفیقتان باد ... اصفهان - منصور شاهنگیان
|