شعرناب

زیباترین خاطراتم


#رعنا مرادیان
#دلنوشته
زیباترین خاطراتم...
_زیباترین خاطره ام این بود که .دندان هایت مانند چراغی نورانی میان لبهایت نمایان شود.لبخند تو ارامش قلبم بود...
_و گاه زیباترین خاطراتم .اغوش تو در اغوش دیگری بود.تنها تصویراتی که از تو به خاطر دارم...
_و هیچ گاه نتوانستم تفسیر کنم دوست داشتنم را.برای همین هیچ گاه طعم بودن تو را نچشیدم.و زیباترین خاطره ام طعم نبود تو بود....
_و ان گاه که مرا دیوانه خواندی .زیباترین کوچک شدن من بود..
_هنگامی که میان همه تو را انتخاب کردم . لذت این که دیگران مرا به خاطر انتخابم تحقیر می کردند.زیباترین خواری ام بود...
_و چه خوب و چه بد من تمام خاطراتم را با تو میسازم چه باشی چه نباشی-
#نوشته نوه ام رعنامرادیان
14 ساله.


1