سایت شعر ناب در اشعار من ( بخش چهارم )به نام آنکه فکرت آموخت با درودی دوباره : پس از مدتی ،در تیر ماه 94با این بیت خودم را دوباره در جمع یاران شعر ناب دیدم : یادم کنند یاران ، در شعر ناب زیرا تنها زدیده رفتم ، اما نرفتم از دل و به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان و برپایی کارگاه " شب قدر " با همت جناب آصف : ماه رمضان کشته شد آن اسوهء رحمت ما تشنه لب و غم زده در سوک نشستیم بر فکری و آصف تو بگو ، دستمریزاد با کارِ شما بود ، که در سوک نشستِیـم و: گرسنه هستی و تشنه کنون در این لحظات خدا کند که بدانی ، چه حکمتی ست در آن و هرکسی فریاد رس شد ، بی کسی را عاقبت حق به فریادش رسد بی شکبه وقتِ بی کسی در یکی از کارگاها جناب " چنارانی " فرموده بودند : چنان گردیده پنچل ، چرخ آرزوهایم که هیچ آپاراتی ، علاج ِ آن نتواند و جواب من : ضمیرا ، گر بیایی اصفهان ، آنی شود مانند اول ، آک ،چرخ آرزوهایت و در جواب شعر زیبای " نجابت " استاد بزرگوار جناب آقای فکری گفتم : ترا گوشه باغ و عطر خوش دستمالی گرفتار ِ رفتارو گفتار ِ نیکو خصالی رَوَم سوی دیوار باغی که فکری کشیده یکی تیرِ خورده به قلبی ز هر کینه خالی و تا بخشی دیگر یا حق ...
|