شعرناب

دلنوشته دل را ننوشته...

#دلنوشته
حالا چند سال میگذرد
چند سال یا چند قرن یا حتی چند روز... چه فرقی میکند.اینجا مساله گذشتن است.
گذشتن یعنی دیگر چیزهایی در زندگی ات، هیچ وقت برنمی گردند.
مثل بعضی ادمها...
گذشتن یعنی بی دلیل بروی و روی آن صندلی پارک بنشینی که تنها یک بار به یک بهانه انجا رفته ای.
یعنی سی و پنج سال هر عصر دلت آشوب روزی را داشته باشد که بیقرار لحظه دیدار بود...
حالا دنیا شبیه هیچ چیز نیست.
دنیایی که در گذشته مانده و هیچ راهی به جلو ندارد.جز تکیه کردن به عصای چوبی کهنه ات...
جز خیره ماندن به چند خاطره قدیمی...
جز زندگی کردن با تصویر لبخند روی چهره ای که حالا آلزایمر جز چند خط سیاهش را باقی نگذاشته.
راستی فراموشی چه نعمت بزرگیست...
#علی_توکلی
#ششم_مهر_94
#روح_پیر_عشق
همین...
از یاد داشت های انتهای دفتر طرح چشمان او


2