شعرناب

حتما بخوانید!!!

بنام خداوند بزرگ
با سلام خدمت تمامی اعضای سایت بویژه اساتید و بزرگان
از جمله استاد احمدی زاده ملحق مدیر سایت بزرگ شعر ناب. . .
چند جمله ای از یک معضل نچندان جدید میخواهم برایتان بگویم که فکر میکنم برای جامعه اکنون قابل لمس و مشاهده باشد.
این معضل"بی تفاوتی"نام دارد. . .بی تفاوتی ابعاد مختلفی دارد:بی تفاوتی نسبت به خود،بی تفاوتی نسبت به اتفاقات،بی تفاوتی نسبت به سرگرمی،بی تفاوتی نسبت به ارزش های فرهنگی و هنری. . .
اما هدف و دغدغه ی من بعد اجتماعی این موضوع یعنی"بی تفاوتی به جامعه و همنوعان"است. . .زندگی کردن ها به طرز عجیبی دارد انفرادی میشود و انسان های اجتماعی دارند صرفا به اجتماع های انسانی تبدیل میشوند که به قول معروف دلشان یکی نیست!
کسی برای کسی نگران نیست،جان کسی برای دیگران اهمیت ندارد؛هیچکس توجهی به مشکلات همنوع خود ندارد و. . .
رشد بی مسئولیتی افراد و اهمیت ندادن افراد به نقش هایی که در گذشته پذیرفته اند نتیجه و محصول همین بی تفاوتی هاست. . .
توصیه به همیاری و فریادرسی نسبت به همنوعان در تمام ادیان الهی(به ویژه و مفصلا در اسلام)همچنین در ادبیات غنی ما ایرانیان به کرات از زبان شعرای بزرگ و مختلف شنیده شده که معروف ترین بیتی که میشود به آن اشاره کرد بیت: "بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند است"که این کلام مهم حضرت سعدی دارد به شعار تبدیل میشود و بدون تامل از زبان کوچک و بزرگ جاری است بی آنکه تاثیری بر این فاجعه یعنی بی تفاوتی و بی مسئولیتی بگزارد.
البته برای این رفتار فاجعه بار اجتماعی دلایل کمرنگی را یافته ام که فکر میکنم تاثیر نسبی بر این معضل داشته باشد. . .
یکی از این دلایل میتواند سخت تر شدن زندگی یا سخت کردن زندگی بر خود باشد. . .
انسان امروز یا تحت تاثیر شرایط نامساعد اقتصادی و فرهنگی کشور اداره کردن زندگی برایش سخت میشود یا براثر تلاش غیر معقولانه و کورکورانه خود برای رسیدن به چیزهای مادی زندگی خود(چشم و هم چشمی خودمان!)شرایط زندگانی را برای خود سخت میکند. . .
و این ها باعث میشود مشکلات خود را همیشه در اولویت قرار دهد اما منظور من از بی تفاوتی انواع بی تفاوتی(مادی و اخلاقی و اجتماعی)است و این دلیل شاید از لحاظ جنبه های مادی بی تفاوتی بتواند تا حدی قانع کننده باشد اما برای جنبه های دیگر باید به دنبال دلایل دیگری بود که یافتن این دلایل در تخصص وعلم اندک من نیست و شاید جامعه شناسان و مسئولان فرهنگی ما باید این دلایل را بیابند و البته برای بهبود این وضع گام های موثر بردارند.
اما چیزی که برای هیچ کس پوشیده نیست دوری انسان ها ازهم با وحود کنارهم بودن ها و ادعای مساعدت و یاری در زمان هایی است که وضعیت سبز و به قولی روبه راه است. . .که نتایج زیانباری برای این جامعه ی آسیب پذیر دارد و شاید با ادامه ی این روند شاهد نوع جدیدی از بشر،یعنی بشری باشیم که میمیرد اما حرکت میکند و میخورد و. . .
بگذریم. . .بهتر است به آینده سبز امیدوار باشیم و این معضلات را به حدس و گمان نزدیک تر ببینیم تا واقعیت!
شعر"ازمریخ"از بنده با پیروی از همین موضوع و با دغدغه شخصی خودم سروده شده که گویای این مسئله با زبان سحرآمیز شعر است. . . .
انسان زیبا کسی است که زیبا زتدگی میکند؛به امید روزی که همه ی انسان ها زیبایند. . . .
"محمدحسن ایوبی"
1396/4/20


1