شعرناب

داستان کوتاه


مرد در زد.
زن در را گشود.
درچشمان زن یک گله آهو منتظر بود.
مرد در را بست،
تار مویی برداشت وگله آهو را به
چرا برد...
یوسف سقالی
عضو محترم گروه نابک
#نابک_کانال_رسمی_داستانهای_کوتاه
naabak_nab@


2