شعرناب

ازدواج مجدد زنان در شاهنامه

اهمیت نهاد خانواده در شاهنامه و پا برجایی آن، تا بدان پايه است که:
زنانی كه به هر علّتی، همسر از دست داده‌اند، می‌توانند دوباره تشكيل خانواده بدهند.
توجّه به ازدواج دوباره‌ی زنان شوهر ازدست داده، نه تنها نشان دهنده‌ی اهمیت و تقدیس نهاد خانواده است؛ بلکه، ارزش وجودی زن را نیز می‌رساند و مشخّص می‌کند که:
«همیشه، مقام زن در تمدن ایران، بالاتر از مقام زن در دیگر تمدن‌ها بوده‌است.»
از این روی، با وجود آن که در برخی از جوامع سنتی چون هنـدوستان، زنان می‌بایست پس از مرگ همسرانشان همراه با آن ها سوزانـده‌شوند، در ایران چنین قوانینی را نمی‌بینیم.
سخن از هند و سوزاندن زن‌های آن‌جا به میان آمد. نکته‌ی جالب توجّهی که در شاهنامه در این زمینه وجود دارد، این است که، حتی، در سرزمین هند نیز، زنی که شوهرش مرده، دوباره با برادر همسرش ازدواج می‌کند؛ داستان مربوط مي‌شود به زنی كه فردوسی او را همسر جمهور معرفی نموده‌است و نيز چون آن زن از جمهور، دارای پسری به نام «گو» شده‌است، او را مادر گو، نامیده و توضيح داده‌است كه:
آن زن، پس از مرگ شوهرش جمهور، دوباره با مای، برادر شوهر سابق خود، ازدواج کرد:
چو با ساز شد، مام گو را بخواست
بپرورد و با جان همی‌داشت راست
(ج8 ،ص218 )
شاید، هدف فردوسی از آوردن این داستان، رسانیدن پیام اهمیت تشکیل خانواده، و استحکام و دوام آن بوده‌است؛ گرایش به این عقیده، هنگامی نیرو می‌گیرد، که در ادامه‌ی همان داستان، می‌بینیم که زن مورد نظر، در سوگ کشته شدن فرزندی که نتیجه‌ی ازدواجش با مای بوده‌است، تصمیـم به سوزاندن خـود می‌گیرد و در آن لحظه است که فردوسی، به رسم خودسوزی زنان در هند اشاره‌ای لطیف می‌کند و نشان می‌دهد که از آن رسم غافل نبوده‌است:
...که سوزد تن خویش به آیین هند
از آن سوگ پیدا کند دین هند
(ج 8،ص243 )
✨علاوه بر همسر مای كه ازدواجِ دوباره‌ داشته‌است، ديگرنمونه‌های زنان بازازدواج كرده‌ی شاهنامه‌ی فردوسی عبارتند از:
- ارنواز و شهرناز دختران جمشيد که به اجبار به پیوند ضحاک درآمده، به جادوی گرویده بـودند، اندکی پیش از نابودی ضحاک، چون ورود فریدون به کاخ را دیدند، به سویش رفتند و از ستم ضحاک نالیدند. فریدون دستور داد تا مطابق با آیین و کیش، آن ها را از آلودگی و پلیدی پاک سازند؛ سپس آن ها را با میل خودشان به همسری خویش درآورد.
- فرنگیس، مادر کیخسرو، كه سال ها پس از مرگ همسرش سیاوش، به ازدواج برادر او فریبرز درآمد.
- گردیه خواهر بهرام چوبينه و گردوی، پس از آن که به درخواست خسرو پرویز و با نامه‌ی تحریک‌آمیز برادرش گردوی، همسر خویش را کشت، به همسری خسروپرویز درآمد و آن گونه که اسلامی ندوشن بیان نموده‌اند، خسرو پرویز سومین شوهر گردیه بوده است.
شاید هدف خسرو از ازدواج با گردیه، علاوه‌بر قدردانی از او، این بوده‌است که چون او خود باعث فروپاشی خانواده‌ای شده‌بود، می‌خواست به ازای آن خانواده‌ی از هم پاشیده، خانواده‌ای دیگر شکل بگیرد و بدین شیوه، بدی کار خویش را جبران کرده‌باشد؛ زیرا، از سابقه‌ی خانوادگی خسرو، برمی‌آید که او اهل جـبران برخی از رفتارهای ناروای خویش نیز بوده‌است؛ همانگونه که، چون با شیرین ازدواج کرد، بزرگان ایران بر او خرده گرفتند که چرا با معشوقه‌ی دوران کودکی خویش ازدواج نموده‌است؟
خسرو دستور داد:
تشتی را از خون پرکنند. بزرگان با دیدن آن تشت، دگرگون گردیده، روی از آن برتافتند. خسرو دوباره دستور داد همان تشت را شستشو داده، از آب پر بنمایند؛ سپس گفت:
«باعث بدنامی شیرین من بودم.» {و خودم هم برای جبران آن اقدام کردم.}
و با بهره بردن از این روش، هم آبروی از کف رفته‌ی زنی را بازخرید، و هم خرسندی مهتران کشور را به خود جلب نمود.
✏️منبع:✏️
کتاب خانواده در شاهنامه ی فردوسی،زهرا حکیمی بافقی. اصفهان: بهجاپ. 1391.


1