شعرناب

آقای زن دوست

آقای زن دوست به طور معمول موهای کوتاه و شانه زده ای دارد ، با پیشانی در هم ، چشمان تیز بین جغدی و ابروهای کشیده از خواب بیدار می شود . او روزانه سه مرتبه دندان هایش را مسواک می زند . برای اینکه از سفیدی دندان های خود مطمئن شود روی چارپایه ای می ایستد و آینه را کج می کند . آقای زن دوست چندین زن دارد که حتی تعدادشان از انگشتان دو دست هم بیشتر شده و مجبور است برای رضایت آنها از هر لحاظ آماده باشد . از عادات ماهانه آقای زن دوست این است که همسران خود را در باغ جمع کند و بزند و برقصد و بخورد و ... . اما بیاییم سر شغل آقای زن دوست ، او تاثیرگذار ترین فرد جامعه است . هر ماه پیامکی به وی ارسال می شود که حاوی متنی این چنین است : سود سهام شما از ذخیره منابع ملی به حسابتان واریز شد والسلام و علیکم و رحمت الله و برکات . بسیار خشن ، دیکتاتور و خودخواه است و هیچ فرزندی ندارد . به تماشای فیلم های وسترن ایتالیایی علاقه زائد الوصفی نشان می دهد تا جایی که سال گذشته از رئیس فرهنگ و هنر ایتالیا خانم دیانا در منزلش پذیرایی کرد . آقای زن دوست گاهی هم می نویسد و اتفاقا این روزها به خلق شخصیتی می اندیشد که هیچ داستانی توانایی روایتش را نداشته باشد . با توجه به شرایط سخت زندگی اش ، وقت خاراندن پشت خود را هم ندارد چه برسد به نماز ، اما گاهی ، برای نگاهی ، نمازی به کمر می زند که تا چند روز از کمر درد به ویلای شخصی اش می رود و می زند و می رقصد و می خورد و ... . آقای زن دوست ، آقای زن دوست ، آقای زن دوست ، از خواب بیدار می شود ، به رئیس کمیسیون مجلس مقننه زنگ می زند تا از تجاوز فرهنگی دشمن جلوگیری کند . با تعجب فراوان باید بگویم او تنها یک ماشین دارد که هنگام رسیدن به سرعت بالای 180 با صدای زنانه ای می گوید : این است آقای زن دوست .
علی رفیعی وردنجانی


2