شعرناب

سی فراز...

به نام خدا
1- اختیارات شاعری . فقط تبصرهء حفظ زیبایی وزن و موسیقی اند . مانند : عینک = تبصره بینایی برای بهتر خواندن
2- بیش از دو سکون و یا متحرک ، خلاف موسیقی است . مانند : بیش از 4 رکنی هم خلاف آهنگ شریف یعنی : نوفه = خارج
3- بیشتر مواقع ، واژگان شروع شده با صداهای («ه» «ء» «ع» «ح» )در ترانه و محاوره ، مساوی (همزه ) فرض می شوند. ودرحرف ما قبل ادغام می شود .
چون ، اگر خط ، لاتین بود .بحث منتفی بود H = (« ها » + « حا» = تشدید )
4 - (« ت» و « ت») و ( «د» و « ت ») در واقع ، نمی افتند ؛ بلکه مشدد می شوند . پس وزن مخدوش نیست.
5 - در شعر می شود . واژهء پارسی اصیل را هم تشدید داد . مانند : چلّه . گلّه ، پرّه و بالعکس
6 - « یاء وقایه » در محاوره و ترانه ساقط است . وبه زیبایی موسیقی می انجامد. . مویش = موش ( اغلب به وزن زیباتری بدل می شود . مثل رمل سالم به مخبون و یا مخبون به مشکول
7 - اختیار شاعری وزن دوری بودن وزن را ، عوض نمی کند . اگر رمل سالم و مخبون دارید . همان مخبون حساب کنید . قشنگتر است
8 – وزن های متفق خم مانند مختلف الارکان ، زوج هم دوری اند چه سالم . و چه مزاحف .. اصل تقسیم بر دو ، بدون باقیمانده است
9 – استفاده از اختیار شاعری . به موسیقی لطمه می زند . مگر دوتایی و عین هم در دومصراع پیاپی باشد
10- چرا شعر نیمایی موسیقی زیبایی ندارد . مانند کلاسیک . به دلیل استفاده از اختیارات شاعری بیش از حد .(با هرمکث یک بار اسفاده می کند )
11- مانیفیست . های متعدد . دلیل بحران و در غایت ، بطلان اش هم هست. و شعر، بیشتر ، به غزل روی می کند . تا سپید .
12- ایجاد موج با تبلیغات . حرکات تبعی می سازد . و مستبدانه ،شخص مبتدی را ، پیرو خود می کند. مثالِ آب حوض راکد و سیب با نخ مرتبط...
13 – مانیفیست اغلب ، دابسمشی .است
14- نقد موقعیت نا مناسب، یا همان عدم مقتضای حال علم بیان ، با ردّ نوع ادبی ، منافات دارد . من در اصل مسأله حرفی ندارم . در زمانش دارم .
15 –باور نداشتن.نوع وسبک و طرز ادبی.مانع مطرحیت شاعریست مثل اکنون
16- مدرن : یعنی شکست سنن . ارزش ها . باور . ایمان . ادبیات و دین .
17 – پست مدرن . یعنی: تعدیل مدرن سر خورده . و دادن روح معنوی بر آن .
و اگر نمی آمد . مدرنیسم ، که از سنبولیسم امده بود . به سور رئالیسم . نهایتاً اکسپرسیونیسم میکشید.هرچندکه اکنون خود پست مدرن در پی شه. در عمل،غالباً مدرنیته را،بکلی رها نمی کنند.یابرتر از مدرنیته حساب می کند
18 – تحول ، با پروژه ، مولود را ، ناقص می کند . باید ! پروسه اش طی شود
19 – موسیقی ، زیبایی است .و زیبایی شناسی ، فطری است . و انسان موسیقی فهم متولد می شود .تمرین ، تقویتش می کند
20 –پست مدرنی ها اغلب،بینابین مدرن و پست مدرنند. هیچ یک،ناب نیستند
21- جامعه ، شاعر را هدایت می کند . و شاعر ، در نهایت . جامعه را .(اولین رد یه ء پست مدرن ،به مدرنه که شما خلاف می اندیشید . )
22- غزل ، کم کم ، نو شده و می شود . و محبوب هم .. ولی سبک مدرن آن .که به سپید میل دارد ؛ مطرود است .زیرا ، سپید تصویر سازی را ،قادر نیست .و غزل ذاتاًتصویر ساز است .بخصوص با همراهی مثنوی و دوبیتی و روایتها
23 - شعر نو ، دنبالهء شعر کلاسیک است . با چراغ سبز نوع قالب مستزاد و پیش افتادن و عامه پسند شدن . قالب بحر طویل
24 - غرب به نیما آموخت . صورت خیال«تشخیص» را. جانشین . صورت خیال «استعاره» کند . که (ملکهء شهر شعر) نامیده بودم .
25- غرب ، موضع یا سوژه را ، که انسان و معنویاتش بود . و مشبه دراستدلال
شعری . بود .عوض کردو. اشیاءسوژه شدند . و مشبه و انسان هم مشبه به.
26 –کلاسیک،به ترانه میل می کند.و ترانه،به محاوره ، و این، یعنی:
نئو کلاسیک.. به خاطر موسیقی شناس تر شدن عامه مردم جهان
27 – در پست مدرن . فرم ، درغزل . زبان ، در غزل . صدا ها ، ( یک یاچند ) . روایی بودن ، در غزل . کلی گویی . نصیحت و.. متفاوت با کلاسیک است. نه که با هنجارشکنی و ایجاد تفاوت خودساز، طرز بسازیم .که مسخره می شویم.
28 – تشخیص وزن عروضی و رعایت اختیارات . و تا حدودی صناعات و قافیه ..یعنی : موسیقی شعر.. در هر نوع ادبی .از دوبیتی آولین و تا سپید آخرین )
30 – بحران مخاطب . نباید خدشه به اصالت واردکند . مخاطب ، گاه ، تابع موج است.مرعوب شده منفعلانه با آن،راه میفتد.وموج، موجب و موجددارد( غرض )
***********************************************
استاد محمد حسن صباغ کلات
روحش شاد ویادش گرامی


1