شعرناب

خیرو شر


جریان زندگی، بدست ما نیست تا بتوانیم آن را متوقف کنیم. تلاش میکنیم تا چیزی را که خوب نمی شناسیم بدست آوریم. ممکن است یک جفت کفش باشد که پای ما را بیازارد. شاید خانه ای باشد که همسایه بداخلاقی دارد و یا همسری باشد که معلوم شود تفاهم ندارید!
هرکدام از اینها، می تواند مایه خیرو برکتی باشد اگر درست انتخاب شده باشد. در غیر این صورت تبدیل به شر می شود برای تباه کردن عمر و زندگی که لعن و نفرین به همراه دارد. برای رسیدن به هدف، بسیاری از تمایلات به حق خود را فدا می کنیم. تازه متوجه می شویم که به سراب رسیده ایم که ما را افسرده می کند.
لاجرم، زندگی در جریان است و ما فقط می توانیم قسمتی از آن را خردمندانه تغییر بدهیم ولی توقف هرگز.


2