اهمیت وفایده نقدادبیباسلام بعضی ازدوستان شایدازنقدآثارشان ناراحت شونددرحالیکه نقدآثاراگربدون غرض باشدکمکی ست به شاعرونویسنده تاآثاری راخلق کندکه شنونده وخواننده ازخواندن آن اثرلذت ببرد درذیل اهمیت و فایده ی نقد ادبی رابرای مطالعه دوستان به رشته تحریردرمی آورم1 – نقد ادبی امکان درک نکته های بدیع و لطیف آثار را فراهم می کند در نتیجه خواننده می تواند از مطالعه ی آثار ادبی بهره و لذت ببرد. 2 – ارزش واقعی، آثار ادبی را آشکار می کند و مشخص می کند که رعایت چه قواعد و اصولی سبب شده تا اثری مورد قبول واقع شود و یا وجود چه عواملی سبب شده تا اثری مورد بی اعتنایی قرار گیرد. 3– نقد ادبی، مانع از آن می شود که گزافه گویان و مدعیان دروغین بتوانند آثار بی ارزش خود را به جویندگان و طالبان هنر عرضه کنند. 4 – نقد ادبی، وقتی مفید خواهد بود و ارزش و اهمیت دارد که دور از شایبه ی اغراض باشد. 5 – نقد ادبی، گذشته از این که سازنده و دارای اهمیت فراوان است گاهی خود،نوعی آفرینش هنری نیز محسوب می شود. نقد ادبی، بررسی همه جانبه و کامل یک اثر ادبی است. از این دو اکتفا کردن به شکل ظاهری اثر یعنی توجه به نقد لغوی کافی نیست و منتقد می باید به بحث در باب جوهر و معنی و مضمون یک اثر ادبی نیز بپردازد ( نقد معنی ) و هدف و غرض خاص شاعر یا نویسنده را باز گو کند. - اغلب مردم، ذوق را ملاک سنجش آثار ادبی دانسته اند و به همین دلیل است که غالباً در میان مردم در تعیین بهترین شاعر یا نویسنده اختلاف هست. - منتقد باید با دید و وجدان علمی و دور از هر نوع نظر شخص و با میزان های منطقی و علمی به کار نقد و نقادی بپردازد و نقد خود را از هر نوع شایبه ی غرض دور نگه دارد.در ابتدای بحث باید فرق بین «نقد» و «انتقاد» را مشخص کنیم. «نقد» در تحلیل متن ادبی معادل «بررسی» است، نه به معنی اینکه تنها ایرادهای یک متن گرفته شود و آنها را معرفی کنیم؛ یعنی در اصل نقد هم ویژگیهای مثبت یک متن معرفی میشود و هم ویژگیهای منفی آن. مثبت و منفی نیز مفاهیمی نسبی هستند؛ یعنی هر کس بر اساس تجربیات، دانش و اطلاعات خودش، این خوب و بد را معرفی میکند. بنابراین، هیچ نقدی مطلقاً نمیتواند صحیح باشد؛ زیرا از دیدگاه و منظر یک فرد خاص صورت گرفته است. وقتی که نقدهای موجود درباره یک متن را جمعآوری کنیم و کنار هم قرار دهیم، مخرج مشترک اینها خود میتواند نقدی باشد با جامعیت بیشتر که آن را میشود به عنوان ابزاری برای معرفی یک متن در نظر گرفت.متأسفانه در ایران وقتی صحبت از نقد میشود، بیشتر به دنبال این هستند که ایرادهای متن را مشخص کنند؛ یعنی مثلاً اگر میخواهند یک ترجمه را نقد کنند، تنها عیب و ایرادهای آن را معرفی میکنند، یا اگر شعری نقد میشود، به دنبال این هستند که اشکالهای آن را از قبیل اینکه وزن شعر مخدوش است و ... عنوان کنند، بدون آنکه اصلاً از امتیازهای متن صحبت کنند. این یک روش منفینگرانه است، به خصوص اگر قرار باشد آموزشی هم نباشد؛ یعنی از این نگاه منفی چیزی هم یاد نگیریم، بلکه بیشتر مسأله بر سر آن باشد که نویسنده نقد و نویسنده متن اختلاف دارند و به خاطر مسائل غیرعلمی به جان هم افتادهاند. چنین نقدی به درد من که میخواهم متن را بخوانم، نمیخورد. این دو مثلاً سابقهی دشمنی سیسالهای با هم دارند و تنها میخواهند حال یکدیگر را بگیرند. بنابراین، اینها برای خوانندهای که به عنوان شخص سوم، نه نویسنده است و نه ناقد، ارزش و اعتباری ندارد. این دو میتوانستند در خانه هم بنشینند و با هم بحث کنند. متأسفانه مجموعهای وسیع از نقدهای ما بیشتر چنین جنبهای دارد. اکبرعسکری
|