مرگ اندیشیاز نظر فلسفی مرگ اندیشی یک گرایش مثبت در ابعاد تفکر انسانی است . وقتی به مرگ فکر می کنیم در واقع تسلیم قوی ترین پدیده هستی می شویم که این کار موجب آرامش فکری انسان می شود . اما مسئله اصلی جامعه امروز من ، پدیده ای فرای اندیشه است که آن را دانش گریزی می نامم . دانش گریزی در جوامع بشری به معنای پرهیز از تکنولوژی و مدرنیته نیست بلکه به معنای کمبود ، و در بسیاری از موارد فقدان آگاهی در چارچوب چگونه زیستن است . از همین رو ابزاری که انسان امروزی برای تسریع امور روزمره خود ساخته توانایی رسانه شدن ندارد و نیاز به یک مکمل قوی از جنس مرگ بشدت احساس می شود . در حقیقت انسان تا به امروز هرچه زاییده برای مُردن زاییده و این ایدئولوژی که زندگی دایره است ناهموار که از هیچ نقطه ای آغاز نمی شود کاملا قابل استناد و درست است . از همه این نکات اشاره شده می خواهم نتیجه بگیرم که زندگی بشر بسیار محدود تر از آنچه به نظر می رسد می باشد و اینکه انسان ها روزی با گریه به دنیا می آیند و با گریه به خاک سپرده می شوند بسیار دردناک تر از جنایاتی است که بشر در حق خود انجام می دهد . باید اعتراف کنم مرگ به اندازه تولد شیرین است به شرطی که تولد هم مانند مرگ تنها یک بار در طول زندگی تکرار شود نه هر سال در ماه و روز مشخصی . مرگ به اندازه زیستن شیرین است به شرطی که چیزی به زندگی دیگران اضافه کرده باشی که قابل لمس باشد . نویسنده علی رفیعی وردنجانی
|