شعرناب

گام دهم برای ترانه نویسی

قدم دهم --------- درود بر دوستان و اساتید گرامی تا این جا تا حدودی با ترانه و تفاوت آن با شعر آشنا شدیم اما چیزی که متاسفانه در ترانه های امروز با آن روبرو هستیم عدم آشنایی ترانه سرایان با قافیه و ... است که توضیحات کلی در این قست داده میشود ............ فقط باید به این نکته اشاره کرد که این گام ها برای ترانه نویسی کافی نیست و فقط یک راهنما برای مسیر یابی است و حرکت کردن در مسیر پای خود ترانه نویس و شاعر است و این استعداد باید در شاعر وجود داشته باشد تا پرورش داده شود .......................... آشنایی با قافیه----------- تعریف قافیه---------___------- به حرف یا حروفِ مشترک هجای پایانی کلمات بدون حروف الحاقی قافیه گفته میشود---------- ای به دادِ من رسیده تو روزای خود شكستن /ای چراغ مهربونی تو شبای وحشتِ من‌----------من_____شکستن-------- ایرج جنتی عطایی---------------- ردیف:---------‌ به کلماتی که در پایان مصرع‌ها و بیت‌ها عیناً تکرار می‌شود و معنای یکسانی دارند ردیف گفته می‌شود. استفاده از ردیف در شعر کلاسیک فارسی و ترانه اجباری نیست اما هرگاه مورد استفاده قرار گیرد باید بعد از قافیه باشد. _______توجه________آوردن ردیف به معنی عدم لزوم آوردن قافیه نیست: -------- تو را نگاه می‌کنم که خفته‌ای کنارِ من/پس از تمام اضطراب، عذاب و انتظارِ من -------من در اینجا ردیف وکنار و انتظار قافیه هستند ------- اردلان سرفراز -------- حروف الحاقی: ------ قواعد قافیه حاکم بر بخش اصلی کلمات است و8 تمامی حروفی که به کلمه اضافه می‌شوند شامل علائم جمع، پسوندها، شناسه‌ها و... حروف الحاقی به شمار می‌آیند. حروف الحاقی را با هم نمی‌توان قافیه گرفت اما حروف الحاقی در یک کلمه را می‌توان با حروف اصلی کلمه‌ی دیگر قافیه گرفت. ------- مثال: چشما و دستا قافیه نیست زیرا در هر دو » الف « علامت جمع و الحاقی است اما چشما و دریا قافیه هستند زیرا »الف « در چشما الحاقی اما در دریا جزو بخش اصلی کلمه است. هیچ کلمه‌ای با منفی خود نیز قافیه نمی‌شود مانند بود و نبود که قافیه نیستند. --------- حرف رَوی: ------- به آخرین حرف قسمت اصلی کلمه‌ی قافیه رَوی گفته می‌شود. مثال: در باران و تهران حرف >> ن ‌‌<< و در یاران و باران حرف >> ر << رَوی است. ------------- حروف فارسی به دو دسته تقسیم بندی میشود حروف صامت و حروف مصوت ------- حروف مصوت خود به دو دسته تقسیم میشود ....حروف مصوت بلند مثل >> آ - او - ایی <<.....حروف مصوت کوتاه مثل >> اَ - اِ - اُ << ............... حروف صامت حروفیست که به تنهایی صدایی و حرکتی ندارد مثل >> ب - م - پ - چ - ت - س و ....<< ------------ کلمات ‌بر ‌دو ‌دسته‌اند: یا‌ به‌ مصوت ‌ختم‌می‌شوند ‌و‌ یا‌به ‌صامت ‌بر‌این‌ اساس ‌دو‌ قاعده‌ی‌ بنیادین‌ در قافیه ‌وجود ‌دارد: ------ 1 -برای کلماتی که به مصوت ختم می شوند: اگر‌ آخرین‌ هجای‌ بخش ‌اصل‌ کلمات‌ >>بدون‌حروف‌الحاقی<<به‌مصوت‌های‌بلند‌ >> آ << و‌ >> او << و‌مصوت‌کوتاه -‌ ُ- ختم‌شوند ،‌با‌هم‌قافیه‌هستند. --------- مثال: دریا - فردا/ آهو - گیسو/ مترو – نو - در ادبیات کلاسیک تا سبک عراقی 7مصوت بلند >> ایی <<درصورت الحاقی نبودن، به تنهایی قافیه محسوب می‌شده،دکتر سیروس شمیسا و برخی دیگر نیز در آثارشان >> ایی << را به تنهایی موجب قافیه‌ شدن کلمات دانسته‌اند. با توجه به اینکه مصوت>> ایی << در بسیاری از کلمات فارسی الحاقی است در خصوص قافیه بودن کلماتی که تنها مصوت بلند >> ایی << را در انتهای خود مشترک دارند دقت کنید. --------- 2 -برای کلماتی که به صامت ختم می شوند: ______ در‌صورتی‌که‌کلمات ‌به‌صامت ‌ختم ‌شوند ‌در‌هجای ‌پایانی‌ مشترک ‌بودنِ‌ فرمول‌زیر‌الزامی‌است: مصوت+ یک‌یا‌دو‌صامت‌ -------->>در‌زبان‌فارسی‌نمی‌توان‌بیش‌از‌دو‌صامت‌ را ‌پشت‌سر‌هم‌تلفظ‌کرد<< مثال: باران – تهران / دَرد – مَرد )در‌مثال‌اول‌مصوت >> ا << ‌و‌صامت>> ‌ن << مشترک‌هستند ‌و ‌در‌ دومی‌مصوت>> ‌ اَ << و‌صامت‌های‌>> ‌ر << و‌>> د << __________ رَوی متحرک: ________ بر‌اساس‌فرمول‌عمومي‌قافيه‌ >>مصوت+يك‌يا‌چند‌صامت<< حرف‌قبل‌از‌روي،‌ يعني‌حرف ‌آخر ‌هجاي‌قافيه،‌بايد‌هم‌حركت ‌باشد ‌يعني‌مصوت ‌يكسان‌داشته‌ باشد. براي‌ مثال مَرد‌ و‌ مُرد‌ به ‌دليل‌ اينكه ‌روي‌ » د « است ‌و ‌حرف‌قبل‌ از‌آن يعني‌» ر « هم‌حركت ‌نيست ‌نمي‌توانند ‌قافيه ‌باشند. اما‌بر‌اساس ‌اين‌استثناء‌ اگر ‌روي ‌متحرك‌باشد،‌يعني‌بعد‌از‌آن‌مصوتي‌آمده‌ باشد،‌مي‌توان‌از‌هم‌حركت ‌بودن ‌يا‌ يكسان ‌بودن ‌مصوت ‌حرف ‌قبل ‌از‌آن‌ چشم‌پوشي‌كرد. مانند: مَردي ‌و ‌مُردي. با ‌اين ‌حال ‌به‌دليل ‌موسيقي‌ضعيف‌ اين‌نوع‌قافيه،‌استفاده‌از‌اين ‌استثناء‌ در‌ترانه ‌چندان‌توصيه ‌نمي‌شود. >>رفته‌بود‌هر‌چي‌كه‌داشتيم‌ديگه‌از‌خاطِرِ من ----- كهنه‌شد‌اسم‌ قشنگت،‌ميونِ‌دفتَرِ من‌‌‌<<‌ منصور‌تهراني ----- قافیه ی شنیداری ______ قافيه‌ پديده‌اي ‌شنيداري‌است‌ و‌در‌تمامي‌قواعد ‌آن ‌به‌آنچه ‌شنيده‌مي‌شود‌ توجه ‌مي‌گردد‌ نه‌آنچه ‌نوشته‌مي‌شود. بر‌همين‌اساس‌قافيه‌كردن‌حروف هم ‌آوا ‌اما‌غيرهم‌شكل‌صحيح‌است. مانند: سقوط و سكوت ------ اما‌ به‌ هيچ‌ وجه ‌نمي‌توان ‌حروفي‌كه‌ تلفظ‌ نزديك ‌به‌هم ‌دارند ‌مانند >> ‌چ‌ <<و‌ >>ج<<،-‌>>گ <<و‌>> ك <<،->>‌ب‌ <<و‌>> پ<<،-و... را‌ مبناي ‌قافيه ‌قرار‌داد. __________________ امید وارم این اصول برای پیدا کردن یک قافیه ی درست بتونه کمکی باشه برای شما ------------------- اما به عنوان ترانه ی ناب این گام ترانه ی تصور کن از استاد مهربون و خوبم یغما گلرویی که افتخار میکنم به شاگردیش رو براتون انتخاب کردم ترانه ای با قافیه های ناب و صحیح که با صدای سیاوش قمیشی ماندگار شد =================== تصور ﻛـﻦ اﮔـﻪ ﺣﺘﻲ ﺗـﺼﻮر ﻛﺮدﻧـﺶ ﺳـﺨﺘـﻪ---------- ﺟﻬﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻫﺮ اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺗﻮ اون ﺧﻮﺷﺒﺨﺖِ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻪ ---------- ﺟﻬﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺗﻮ اون ﭘﻮل و ﻧﮋاد و ﻗﺪرت ارزش ﻧﻴﺴﺖ------------ ﺟـﻮاب ﻫـﻢﺻـﺪاﻳﻲﻫﺎ ﭘﻠﻴـﺲ ﺿـﺪ ﺷـﻮرش ﻧﻴﺴﺖ ----------- ﻧﻪ ﺑﻤﺐ ﻫﺴﺘﻪای داره، ﻧﻪ ﺑﻤﺐاﻓﻜﻦ ﻧﻪ ﺧﻤﭙﺎره ----------- دﻳﮕﻪ ﻫﻴﭻ ﺑﭽﻪای ﭘﺎﺷﻮ روی ﻣـﻴﻦ ﺟﺎ ﻧﻤﻴﺬاره------------ ﻫـﻤـﻪ آزادِ آزادن، ﻫـﻤـﻪ ﺑـﻲدرد ﺑـﻲدردن ------------ ﺗﻮ روزﻧﺎﻣﻪ ﻧﻤﻴﺨﻮﻧﻲ، ﻧﻬﻨﮕﺎ ﺧﻮدﻛﺸﻲ ﻛﺮدن------------ ﺟـﻬﺎﻧﻲ رو ﺗﺼﻮر ﻛﻦ، ﺑﺪون ﻧـﻔﺮت و ﺑﺎروت------------ ﺑﺪون ﻇﻠﻢ ﺧﻮد ﻛﺎﻣـﻪ، ﺑﺪون وﺣﺸﺖ و ﺗﺎﺑﻮت------------- ﺟﻬﺎﻧﻲ رو ﺗﺼﻮر ﻛﻦ، ﭘﺮ از ﻟﺒﺨﻨﺪ و آزادی----------- ﻟـﺒﺎﻟﺐ از ﮔﻞ و ﺑـﻮﺳﻪ، ﭘﺮ از ﺗـﻜﺮار آﺑﺎدی------------ ﺗﺼﻮر ﻛﻦ اﮔﻪ ﺣﺘﻲ ﺗﺼﻮر ﻛﺮدﻧﺶ ﺟﺮﻣﻪ ---------- اﮔﻪ ﺑﺎ ﺑﺮدن اﺳﻤﺶ ﮔﻠﻮ ﭘﺮ ﻣﻴﺸﻪ از ﺳﺮﻣه ---------- ﺗﺼﻮر ﻛﻦ ﺟﻬﺎﻧﻲ رو ﻛﻪ ﺗﻮش زﻧﺪان ﻳﻪ اﻓﺴﺎﻧﻪاس ------------ ﺗـﻤـﺎم ﺟـﻨﮕﺎی دﻧـﻴﺎ، ﺷـﺪن ﻣﺸـﻤﻮل آﺗـﺶﺑـﺲ ----------__ ﻛﺴﻲ آﻗﺎی ﻋﺎﻟﻢ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺮاﺑﺮ ﺑﺎ ﻫﻢاﻧﺪ ﻣﺮدم----------- دﻳـﮕﻪ ﺳـﻬﻢ ﻫﺮ اﻧﺴﺎنِ ﺗﻦ ﻫﺮ دوﻧﻪی ﮔﻨﺪم----------- ﺑﺪون ﻣﺮز و ﻣﺤﺪوده، وﻃﻦ ﻳﻌﻨﻲ ﻫﻤﻪ دﻧﻴﺎ ------------- ﺗﺼﻮر ﻛﻦ ﺗﻮ ﻣﻲﺗﻮﻧﻲ ﺑﺸﻲ ﺗﻌﺒﻴﺮ اﻳﻦ روﻳﺎ------------- #وحید_کاظمی


3