دوگانگیوقتی دوگانگی وجود ما را می گیرد خود را فرسوده ی زمان ومکان می کنیم. از هر ترفند به خود شلیک می کنیم واز نگاه هرکس خود را بی وجود وبدون هویت می یابیم وغم را با آغوش باز می پذیریم وخود را در نگاه های خالی شبه ناکس می بینیم وطاقت الهی را از میان سایه های؛ تار زندگی از بین می بریم . ای کاش ذهن متلاشی میشد واین افکار بر روح وجسم ما ته نشین نمیشد. دیر زمانی ست انسانها از خود گریخته اند طعم ناب عسل را زخود ربوده اند در غار؛ رنگ وخواب خود را کاشته اند وبه رنگ مردگان کوس سفر بسته اند. لمیا ۱۳۹۵/۴/۳
|