شعرناب

11- زبان نو و ساختار شکنی در شعر (11)


11- زبان نو و ساختارشکنی در شعر(11)
6- چهارچوب و فنون اساسي
چهارچوب و فنون شعر چه در ساختار كلّي و چه در ساختار جزئي تابع يك عدّه اصول تعريف شده اي مي باشد كه خلق شعري ماندگار بدون رعايت آنها در حدّ غير ممكن است . بي ترديد چهارچوب يك غزل كلاسيكي باچهارچوب يك شعر نيمايي متفاوت خواهد بود . لذا علاوه اينكه جوهره ي جذّابيّت و تخيّل در شعر مدّ نظر است ، ساختارشكني يا دگرگوني در كيفيّت مضمون و معنا نيز از عناصر تشكيل دهنده ي فنون اساسي شعر به شمار مي آيد. شاعري كه در انديشه ي نو آفريني در شعر است بايستي هم در چهارچوب كلاسيكي و هم در چهارچوب نيمايي و سپيد و... ، فنون اساسي شعر را رعايت نمايد. مثلا ً در شعر كلاسيكي توجّه به قوافي و يكنواختي اوزان عروضي موجبات استحكام در استخوان بندي شعر را فراهم مي آورد. امروزه دغدغه ي فرهنگي بيشتر شعر دوستان بر سر آن دسته از شعرهاي آزاد يا سپيدي است كه چندان با نثر يا قطعه ي ادبي فاصله ندارند. عنايت داشته باشيد كه تخيّل و آرايه هاي ادبي به تنهايي نمي توانند جايگزين همه ي فنون در يك قطعه اي به نام شعر باشند ، براي اينكه نظيرهاي اين چنيني در داستانها و بعضي از متون ادبي نيز به روش مطلوب و دلپسندانه اي مشهود است . تعقيب زبان نو و ساختارشكني در شعر به هيچ عنوان به معناي گريز ازچهارچوب و فنون در خلق شعر نمي باشد. در هر صورت شاعري كه مي خواهد ماحصل احساسش ماندگار باشد مي بايد قبل از ظهور شعر ، چهارچوب آن را مشخّص نموده و از فنون شعر براي ظهور انديشه هاي جدید برخوردار گردد. مثلا ً ظهور احساس در قالب يك غزل كلاسيكي با مشكلات موسيقيايي و يا قوافي معيوب از عمر اثر مي كاهد هرچند آن احساس داراي نگاهي نوین و امروزي باشد . و يا ظهور شعر در قالب نیمائی و سپید و آزاد به معناي آن نيست كه فقط به بريدن جمله و نوشتن پلّه اي مطلب اكتفا بكنيم. اساس اين است كه آهنگ شعر ، مافوق آهنگ نثر و متفاوت از آن باشد و در جاي خود از قوافي هماهنگ نيز بهره گرفته شود . بنابر اين رعايت اصول قالب و فنون ادبي شعر براي هر شاعري كه مشتاق است اثرش براي قرنهاي متمادي باقي مانده و مورد استفاده قرار گيرد بسيار ضروري به نظر مي آيد. اصولا ً بايد آن تيپ از شعرهايي كه ساختارشان به نثر نزديك است داراي تصاوير وتخيّل قوي باشند تا كمبود حاصل از فقدان آهنگ هاي عروضي را جبران نمايند، اما به شرط رعایت فنون اساسی و ساختار ژانر مورد نظر.
همه ی شعرها از انواع کلاسیکی گرفته تا نیمائی و سپید و طرح ، حرمتشان در جایگاه خاص ادبیّات محفوظ و قابل استفاده است، لیکن شایسته است به نحو احسن بهره برداری لازم را داشته و راهگشای اساسی نسل مهربان آینده باشیم.
باري، آرزويم اينست كه دوستان عزيز با خلق آثاري ماندگار موجبات ياري به فرهنگ مقدّسمان را فراهم آورده و در اين راستا خدماتي در خور اصالتمان به همنوعان خود در دنياي ادبيّات ارائه فرمايند ....
ادامه دارد


2