شعرناب

مرگ بر جامعه مدنی این جوری


1-در فضای مجازی به دلیل قابلیت های فراوان این تکنولوژی و مهیا بودن تمام این قابلیت ها در یک زمان برای استفاده بهینه از آن باید سعی کرد هر مطلبی را که در این فضا انتشار می دهیم حتی المقدور کوتاه باشد.......
مثال:در همین سایت شما می توانید در یک زمان بهچهل ،پنجاه تا شاعر در یک زمان دسترسی پیدا کنید و همین مسئله باعث می شود که بدلیل انتخاب متنوعی که در اختیارتان قرار دارد و اینکه غالبا انسان تمایل به اشراف و احاطه به یک جمع بندی کلی دارد و به قولی نبض جمعی را بداند ،پس تمایل به خواندن اشعار کوتاه و مطالب کوتاه در اولویت اول قرار می گیرد و بعضی دلایل دیگر هم که در مراحل بعدی قرار می گیرند بی تاثیر نیست.....اما در قدیم شما امکان فراهم بودن پنجاه تا کتاب و شاعر آن را به صورت همزمان نداشتید و حالا دوستان ادبیاتی می گویند که شعر مخصوصا سپید باید حتما کوتاه باشد ....خیر اینچنین نیست....حالا بهانه هم شده است کم بودن وقت که هزار ماشالله در ایران فراوان و مازادش هم به دریا ریخته می شود.....
2-خداوند سایه این روشنفکرها را هر چه زودتر از سر این مردم فلک زده و بیچاره کم کند تا شاید این مردم زخمی خسته بتوانند مثل همان قدیم نفس راحتی بکشند.....اما دلیل!؟
مقدمتا عرض کنم بنده یک زمانی دبیر جبهه بیداری دانشجویی در مناطق مرکزی ایران در اوج دوران باصطلاح دوم خرداد بودم و همکاران اینجانب متاسفانه متواری به دیار افرنگ مافرنگ شدند پس....
دیروز سری به جامعه مدنی زدم و از نزدیک برخی مطالب را ناخونکی زده و دوباره به حال نادانی و جهل آن زمان که سعی در ایفای نقش روشفنکری و جامعه نو با توجه به رویکرد جهانی داشتم قدری تاسف خوردم که مردم چه ساده گول این حرفها را می خورند عجله نفرمایید دلیل یا همان مثال را در جیب بغل آماده دارم....بفرمایید قدری خونسرد باشید....
یکی از پست های اعتراضی و مثلا نکته گیرانه از رویکردی منتقدانه را توجه بفرمایید.....
اداره برق مشهد به دلیل بدهی 100 میلیونی برق بیمارستان امام رضا مشهد رو قطع کرده !!!تصور کنید دستگاه تنفس خاموش بشه!
#با_جامعه_مدنی_همصدا_شوید
البتهدر پایین و بالای مطلب کلی حرف و نصیحت از متفکرین خارجی و برخی یا بهتر بگویم کمکی داخلی استفاده شده است که همه جا از این حرفها پر است و لزومی به تکرار ندیدم...
به نظر شما اشکال این مطلب در کجاست!؟و نویسنده ناآگاه یا باصطلاح روشنفکر و آگاهی بخش اصلا به آن توجه نکرده است و صرفا نقش انسان دلسوز را بازی می کند!!
قطعا هر کس این مطلب را بخواند به اداره برق مشهد ناسزا و بیماران را فدا شده می داند مخصوصا آن قسمت را که آبی کرده ام را توجه بفرمایید که چگونه با جهل خود مردم را در جهل آغشته به احساساتفرو می برند!!!!
بنده کارشناس ارشد برق هستم و در حال حاضر در گوشه ای مشغول به انجام وظیفه....بنابراین با توجه به ساختار و ماهیت کشنده و مرگ آور الکتریسته به صورت آنی و خطرناک بودن فوق العاده آن طبق بخشنامه هایی از سوی وزرات نیرو هنگام دزدی تجهیزات برق یا استفاده های غیرقانونی ماموران اداره برق اجازه هیچگونه دخالت حتی با کمک پلیس در زمان انجام این اعمال نادرست را ندارند که ساده بگویم مثلا آقا دزده به خاطر ده متر سیم با دخالت ماموران هول نشود و بخواهد عجولانه کاری را انجام بدهد و در حین فرار یا انجام کار غیرقانونی بدلیل عدم تخصص و آگاهی خود را به کشتن بدهد!!!....بلکه وقتی از جدا سازی یا انشعاب گیری فارغ گشت و از تجهیزات برق دار دور شد با حضور ماموران آن فرد تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد آن هم توسط پلیس و ماموران شرکت برق صرفا تعمیر و یا عادی سازی شبکه را فقط در حیطه کاری خود دارند و لاغیر و ......
خلاصه بگویم که کلیه مراکز حساس مثل بیمارستان ها علاوه بر دارا بودن انشعاب از شبکه برق در داخل بیمارستان چند ژنراتور قرار می دهند که بصورت اتوماتیک و هماهنگ در زمان قطع برق خود استارت می نمایند و مثلا اگر دو ژنراتور نیاز باشد چهار عدد قرار می دهند که بصورت دو به دو پشتبان یکدیگر می باشند و کلیه تجهیزات حساس بیمارستانی اصلا بصورت مستقیم به شبکه برق متصل نیستند بلکه از تجهیزاتی به ناممنابع برق بدون وقفهاستفاده و تغذیه می شوند یعنی مدتهای طولانی و با توجه به هر نوع حادثه و اتصال و مشکلات فنی این تجهیزات بدون یک هزارم ثانیه وقفه و تاخیر تا مدتهای طولانی انرژی لازم را تهیه و به تجهیزات می رسانند....و یکی از تخصص های برق در سطح تحصیلات تکمیلی است که بسیار هم پیچیده و گسترده می باشد.
تصور کنید دستگاه تنفس خاموش بشه!!
ای کاش اینقدر حراف و علامه دهر الکی نبودیم!!!
البته این مورد از کوچکترین موارد بی اهمیت بود که بیان فرموده بودند و حرفهای الکی تر و بی اساس تر فراوان دیگری هم موجود بود که از ذکر آنها خوداری نمودم!!!وهدف بنده دفاع یا این جور چیزها از کسی نیست بلکه می خواهم بگویم منتقد بودن صرفا به معنای گرفتن ایراد نیست و ای کاش علم یا هر چیزی را که می آموزیم بفهمیم و فقط ادای جامعه مدنی و روشنفکری را در نیاوریم و هر حرفی به ذهن ما می رسد نگوییم بلکه تحقیق کنیم و یقین که حاصل شد سپس به روشنگری افکار سایرین بپردازیم و همفکری کنیم نه اینکه افکار خود را به هر ترفندی به دیگران بخورانیم.....همین.....اگر هم متوجه ماجرا نشدید که هزار ماشالله دارید .....والسلام.


1