شعرناب

10- زبان نو و ساختار شکنی در شعر (10)


10- زبان نو و ساختارشکنی در شعر(10)
5- تركيبات و تشبيهات
از جمله موارد مهمّي كه به شعر ،شعريّت مي بخشد ، نوع و كيفيّت تركيبات و تشبيهاتي است كه در بدنه ي شعر استخوانبندي مي شود .خلق تركيبات و تشبيهات تازه و بجا از پايه هاي ماناي شعر امروزی بوده و بدون آنها عمر شعر تضمين شده نمي باشد . بنابر اين هرچه مطالعه ي خود را در اين خصوص افزايش دهيم بازهم كم است ، براي اينكه با گذشت زمان ، حسّ زيبايي پسندي ونوگرايي در بشر توسعه يافته و به موازات آن كشفيّات نوين مورد آزمايش قرار مي گيرند . گاهي يك تشبيه تازه مي تواند قطعه شعري ديروزي را كاملا ً نوتر و به روز بكند. لذا بايد با تشبيهات گوناگون ، عصاره ي مضمون را چون عسلي گوارا بر استكان حسّ طلائي ذهن زلال مخاطب ريخت و با تركيبات تازه اي چون آسمان زلال بر آيينه ي چشم جهان بين در كهكشان شعر ، عطر نور گشت و دريچه هاي خانه ي ذهن آدمي را غرق در لذّت حاصل از جلوه هاي تماشايي نمود. منتها بايد مواظب بود كه تركيبات و تشبيهات مناسبي آفريده و در آرايش و چينش كلمات نهايت دقّت را بعمل آورد. نمي شود به بهانه ي ساختارشكني و نوگرايي ، با هر تركيب و تشبيهي كنار آمد . زيرا كه آنوقت اقتدار ادبيّات به هم مي خورد و بزرگان و حافظان غيرت فرهنگي نسل آينده ي ما براي جبران چنين ضايعه اي خون دل مي خورند . به هيچوجه درهم و برهم شدن مفهوم و مضمون در یک شعر به معناي نوگرايي و ساختارشكني نخواهد بود .
- به عنوان نمونه به قطراتي از درياي تركيبات و تشبيهات تازه كه مي توانند در شعر هاي امروزی ( نيمايي و سیپید و آزاد و غزل و ...)كاربردي شوند اشاره مي شود :
پاي عطش - روان وارونه - موج عطش فرياد - قطره ي داد - پائيز خونين - عروس شعله ي خورشيد - گيسوان خورشيد - شعر زلال ماورا - پائيزگون - گريه دار - روحزا - زمستان وند - سرْگيج - خاررخ - تيغ نگاه - بستر چشم - باران تبسّم - قطره هاي خيال - آبشار خيال - چشمه ي نور - تازَنده - قلب دوز - مانش - خورشيدْدل - آسمانْ دل - كهكشان خيال - نشانا - رانا - ماه انگيز - گردْنور - پاي نور - كهكشانْ خراش - قهرباني - گيسوي طلائي شب در آغوش ماه - گردن خورشيد - پسرانگي - سياهي روز - درياي دود - زلف آتشين - چشم كوير - كوهْ دل - عشق پردازي - چشم هاي زرد آسمان - خنده ي شور - غروب فرهاد - غربت شيرين - هزار سر - قند خون - آفتاب چشم - آفتاب خنده - بانوي پگاه - سپيدهْ بانو - سپيدهْ مرد - سارقانه - خاردان - سرانداز - شوره ي باران - درياخراش - نرم نرمك - سخت سختك - سردپوي - خشكمنش - خشك خشكك - آفتاب زلال - تيغ رنج - رقص نور - رقص زخم - گلزخم - عطر دل كُش - عطر دل كِش - شميم نفرت - عطر چمن - عطر غزل - يك بيت بوسه - آه بدبختي - خميازه ي عشق - سيب سربلندي - هم جگر - هم نور - دست به هوا - سبز پا ( بد قدم ) - طلسم غرور - خورشيد عبور - دست گنديده - موج كمر - چشم دريا - غزل چشم - شعر تر چشمان - چشمكهاي باراني در جمال دريا - شميم زلال باران - برفْ دل - كولاك عبور - فروردين آرزوها - اسفند انتظار - دستان بلور - بلنداي خورشيد - بساط چشم - صخره ي غم - قرآن چشم - سوره ي جنون - نسيم روان - عشق خاكستري - ياس سياه - حديث زنانگي - پيراهن ياس - كتاب روح - پرونده ي دل - نسيم زلال - شعر زلال - خاك سبز - افاده ي زمان - زمان وارونه - زهرخند - عرق سوخته - تبسّم سبز - خنده ي سرخ - اشك سياه - ناله ي زرد - سيل نگاه - آب سر به زير - قدم هاي پژمرده ي آب اميد در كوير خسته زندگي - ناز فرّار - بوسه ي جدايي - بوسه ي شور - آسمانْ بازي - شيرين نگري - باغچه ي خزاني - دلْ بهار - پاي خزان - عبور سرخ - چشمه ي حضور - باغ نگاه - آغوش نور - زنگ دل پررنگ - رديف نگاه در قوافي چشم - لَبهاي قلب - قدم هاي خون در شاهرگ جنون - هوس خشك - گل هاي زمستاني - كابوس آسماني - حسرت گنديده - ابر پر از خالي - ناز پرتقالي خورشيد - عاقل ديوانه - قهوه ي دل - عينك محال - ساعت سرگردان - عكس حيراني - چرخه ي غرور - مردْخانه - زندان چشم - امواج لب - اذان عدالت - لب نوشي - بوسه كاري - بوسه ي تير - سجده ي كوه - دعاي سبز - استقامت سرخ - حضور سفيد - باران برگ - ترانه ي خش خش - دختر صبر - عسلابه - شاخه ي ناز - پلنگ جنون - فتيله ي خورشيد - دست ابر - چشم خالي - شراب اشاره - عسل عشق - باده ي ماورا ...
يك مثال عمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلي :
از تركيبات وتشبيهات زير به جوشش دلم پيوند زده و شعر جديدي خلق مي كنم . توجّه فرماييد :
- ترانه ي خش خش
- باران برگ
- روح زدا
- خورشيدْدل
- پائيزگون
- گلزخم
- چشم كوير
- خنده ي شور
شعر خلق شده :
باران برگ
روحزدا مي شود گهي
گلزخم هاي سرخ دلم
باد مي كنند
پايم چنين
ترانه ي خش خش كه سر دهد
از برگ نيمه جان
گله خيزد بهار را
خورشيدْدل !
به من برسان
خنده هاي شور
چشم كوير
از عطش لاله ، خون شود
ازمن گذشته
.
.
.
عشق تو پائيزگون شود !
تذكّر : موارد بالا مثال و اشاره اي از درياي بيكران عبارتها بود . لذا در عالم شعر ، جوهره و عصاره ي احساس است كه به دنبال تشبيه و تركيب مي گردد. گاهي اوقات مفهوم يك بيت يا قسمتي از شعر ،حسّ تشبيه آفريني را بطور غير مستقيم به مخاطب القاء مي كند كه به آن تصوير و جلوه ي باطنی شعر مي گويند .
مثال از زنده ياد استاد حسين منزوي :
به غير آينه ، كس رو به روي بستر نيست
... و چشم آينه جز ما ، به سوي ديگر نيست
... تو هم از آينه چيزي مپرس ، از من پرس
كه كس به راز تنت از من آشناتر نيست...
ادامه دارد


2