شعرناب

«رقص» در زندگى و آثار مولانا2

برای ما جالب آن بود، که واژة رقص در اشعار مولانا از کلمات سیریستیفاده است و واقعاً مولانا با استفادة کثرت بر این واژه امتیاز داده است.
چنانچی مولانا می‌گوید:
چو خیال تو درآيد به دلم رقصکنان،
چه خیالات دیگر نیز سر آرد ز میان!
گرد به گرد، خیالات همه در رقص شوند،
و-آن خیال چو مه تو به میان رقصکنان.(5.760)
مشاهده شد، که در اشعار مولانا واژة «رقص» به دو گونه تصویرکاری می‌شود.
اوّلاً این که شاعر در تصویرهای خویش به این واژه با کثرت استفاده سمبولیک (رمز) نهان در رقص و سماع طریقة مولویه به عشق آسمانی و شعور عرفانی و به اتّحاد با خدا اشارت دارد. این گونه تصویرها در غزلهای عرفانی شاعر زیاد به چشم می‌خورند:
رقصی کنید ای عارفان، چرخی زنید ای منصفان،
در دولت شاه جهان آن شاخ جانفزای ما (5.62)
روشن است، که در این بیت مولانا چه می‌گوید و به چه اشاره‌ دارد. اگر متوجّه شویم، برملا است، که شاعر اینجا به رقص سماع دعوت می‌کند. چنان که یادرس شدیم، طریقت مولویه ارطبات کامل را با خدا توسط رقص می‌داند، یعنی اینجا شاعر افکار و ایده طریقت را ترغیب دارد. شاه جحان هم اشاره‌ بر خدا است.
مولانا رقص و سماع را از نتیجة ظهور وجود می‌دانست. و زیادند روایت و نقلهایی، که در این مورد گفته می‌شوند. در سرچشمه و نوشتارهایی، که در بارة زندگی و آثار مولانا نوشته شده‌اند، گفته می‌شود، که مولانا با شنیدن نغمه یا نوایی یا سخن موزونی، به وجد می‌آمد، زمان و مکان را از یاد می‌برد، در شب و روز، در حجره یا مدرسه، در کوچه یا بازار «ه و» می‌گفت و پای بر زمین می‌کوفت و به هوا می‌چرخید و چرخزنان غزل می‌سرود. گاه در حال سماع یارش را به آغوش می‌گرفت و به چرخ و سماع وا می‌داشت، و گاه به تنهایی چرخ می‌زد و اگر آنهایی، که در اطرافش بودند و به وجد می‌آمدند او را همراهی می‌کردند.
در مصرع زیر ، شاعر باز هم روشنتر به رقص سماع و مراسم مولویه اشاره‌ می‌کند:
چون مثال زرّه‌ایم اندر پی آن آفتاب
رقص باشد همچو ذرّه روز و شب کردار ما. (5.100)
منظور مولانا از آفتاب آفریدگار است و در مصرع دوّم این بیت رقص را به خاطر خدا تأکید می‌کند. همین معنی را در مصرع زیر نیز پیدا کرده می‌توانیم:
پیش روی ماه ما مستانه یک رقصی کنید،
مطربا بهر خدا، بر دف بزن ضرب حزین (5.756)
معنی این بیتها نزدیکند، وصلیة تصویر باشد، گونانگون و جالب. معنیهای به هم نزدیک را با چندین پیراهن تصویر به نظم کشیدن شاعر، بدون شبهه، دلیل از هنر نگارندگی مولاناست.
چون رقص و سماع در مولویه عنصر مهم و سازنده بود، همین عنصر، یعنی رقص در آثار مولانا ظهور کرده ا ست و تصویر این لحظه را زیاد در سروده‌های نابش استفاده کرده. در این بیت منظور شاعر رقص سماع است، که برای خدا اجرا می‌شود.
در چنبیش اندر ‌آور زلف یخ ا‌فشان را
در رقص اندر آورد جانهای صوفیان را
خورشید و ماه و اختر رکسان به گرد چنبر
ما در میان رقصیم رکسان کنان میان را (5.120)
ادامه دارد.....


2