نوایی؛ دانته ترکی جغتایی و پیشگام رنسانس شرقوزیر روشن ضمیر خراسان، امیر کبیر نظام الدین علیشیر نوایی فرزند غیاثالدین کیچکینه بهادر، یکی از امیران والا مقام عهد ابوالقاسم بابر، در ماه رمضان سال ۸۴۴ هـ ق (۹ فبروری سال ۱۴۴۱میلادی) در دارالسلطنۀ هرات زاده شد و پس از ۶۲ سال زندگی پر بار و افتخارآمیز در دوازدهم ماه جمادی الآخر سال ۹۰۶ هـ ق (سوم جنوری سال ۱۵۰۱ میلادی) چشم از جهان پوشید و درمنطقۀ مصلای شهر هرات - زادگاه خود به خاک سپرده شد. نوایی به مثابه بینانگذار مکتب ادبی نوین در شعر ترکی و حامی بزرگ این زبان و در عین زمان به عنوان یک رجل سیاسی، بنیادگذار بناهای ماندگار، مؤرخ، ادبیاتشناس، زبانشناس، موسیقیدان، نقاش و شاعر بزرگ غزل و مثنوی، نه فقط در تاریخ ادبیات ترکی، بلکه در تاریخ دانش و فرهنگ شرق، به خصوص خراسان کهن موقعیت ممتاز و بی بدیلی دارد. او شاعر شیوا بیان و متفکر ژرف اندیشی است که در تمام عرصهها توسن اندیشه دوانده است. بنا به نوشته مؤلف دائرةالمعارف ترکی 'قاموس الاعلام' شمس الدین سامی: "به حق او موجِد مکتب تازه ای در زبان ترکی است. تا زمان او کسی به لطافت و متانت و ظرافت و زیبایی و دلنشینی و نیز از نظر کمیت تا آن مقدار شعر نگفته و چیز ننوشته است. آثار او در ترکی - جغتایی با حفظ لطافت و متانت و اسلوب کلاسیک ترکی به خصوص بسیار ارزنده است". نقش نوایی در تکامل ترکی جغتایی (زبان ازبکی) همپایۀ نقشی است که دانته شاعر بزرگ ایتالیا با 'کمدی الهی' در احیای زبان ایتالوی و فردوسی با 'شاهنامۀ' خود در پیشرفت و توسعه زبان فارسی دری ایفا کردهاند. نوایی با آثار متعدد خود ادبیات کلاسیک ترکی را در سطح ادبیات جهانی ارتقا داد و با کاربرد واژهها و اصطلاحات نوین، استفاده وسیع ماهرانه از فولکلور خلق ازبک و کشف امکانات وسیع این زبان در افادۀ عواطف لطیف انسانی و مفاهیم علمی، به غنامندی آن افزود. قدرت غزلسرایی نوایی در اشعار غنایی وی به خصوص چهار دیوان ترکی او به نام 'خزائن المعانی' و دیوان فارسی دری او به نام 'دیوان فانی' تجلی میکند. اما توانایی کم نظیر او را در داستانسرایی در شاهکار فنا ناپذیرش 'خمسه' میتوان مشاهده کرد. نوایی از عرصه محدود مضمون غزل که تا زمان او معمول بود و غالبا فقط احساسات و عواطف شخصی شاعر را افاده میکرد، بالاتر رفت و پدیدههای زندگی اجتماعی و تجارب حیاتی خویش را در آن شامل ساخت. او غزل ازبک را با اندیشههای عرفانی و فلسفی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و پرورشی در آمیخت و از جهت مضمون و محتوا افق جدیدی در برابر آن گشود. نوایی اولین خمسه ترکی را به رشتۀ نظم کشید که شاهکاری بینظیر در مجموع ادبیات ترکی و دستاوردی بزرگ در تاریخ ادبیات ازبک است. عبدالرحمان جامی در 'خردنامهٔ اسکندری' خود خمسه ترکی نوایی را چنین ارزیابی کرده بود: به ترکی زبان نقشی آمد عجب که جادو دمان را بود مهر لب ببخشود بر فارسی گوهران به نظم دری دُرّ نظمآوران که گر بودی آن هم به لفظ دری نماندی مجال سخن گستری به میزان آن نظم معجز نظام نظامی که بودی و خسرو کدام؟ چو او بر زبان دگر نکته راند خرد را به میزانشان ره نماند علیشیر نوایی با کوهی از تالیفات و سرودههای خویش مروج و ستارۀ رهنمای ادبیات کلاسیک ازبک است و با سحر کلام و شخصیت محبوب و چند بعدی خویش تاکنون هم منبع الهام شاعران و سخن پردازان است. او بعد از فیلالوگ بزرگ شیخ محمود کاشغری مؤلف 'دیوان لغات الترک' در زبان عربی، بزرگترین حامی زبان ترکی است و با نوشتن رساله 'محاکمة اللغتین' کسانی را که مدعی بودند در زبان ترکی ایجاد آثار بزرگ امکان ندارد، با پاسخهای علمی خاموش ساخت و با سرایش چهار دیوان 'خزائن- المعانی' و شاهاثر خود 'خمسه' درزبان ترکی، آبده ادبی عظیمی به وجود آورد. نوایی باگذشت زمان مانند هریک از شاعران و متفکران بزرگ دیگر جهان بهتر و بیشتر شناخته خواهد شد و آثار او در گنجینۀ بزرگ ادبیات جهان جایگاه خاص و شایسته خویش را به دست خواهد آورد. بدون تردید، نوایی استاد مسلم شعر و ادب در هردو زبان ترکی - و فارسی بود. علیشیر نوایی و دوست و مرشد او مولانا عبدالرحمن جامی ممثل دوستی فارسی زبانان و ترکی زبانان خراسان و ترکستان بودند و عنعنۀ انشاد شعر در هردو زبان را تشویق و ترغیب میکردند. جامی بعضا ابیاتی به ترکی نیز میسرود. دو غزل ملمع از او بجا مانده و ما دو بیت از یک غزلش را درین جا ذکر میکنیم: ای لبت پر خنده و چشم سیاهت مست خواب ایککی زلفینگ آره سیده آی یوزینگ دور آفتاب مستی می میکند روی ترا غرق عرق باده ایچسنگ توکیلو ایککی قیزیل یوز دین گلاب رکنالدین همایون فرخ محقق ایرانی که « دیوان امیر نظام الدین علیشیر نوایی "فانی" » را با مقدمهای عالمانه به طبع رسانده، میگوید: "امیر طی مدت سی سال توفیق یافته است، بیش از ۶۰ هزار بیت شعر بسراید و سی جلد آثار منثور و منظوم تالیف و تصنیف کند" همایون فرخ پس از بررسی آثار نوایی به این نتیجه میرسد که او با در آمیختن سبک خراسانی با سبک عراقی و سبک هرات به شیوه خاص خود نخستین هستههای سبک هندی را اساس گذاشته است و میافزاید: "به هر حال غزلیات فانی بهترین نمونه این سبک است". او یک تعداد ابیات فانی را که مبین این سبک میداند ذکر میکند و ما یک بیت آنرا می آوریم: از خیال آن میان فکر محالی داشتم بود اگر چه بس محال اما خیالی داشتم نوایی در نیمۀ دوم قرن ۱۵ رنسانس شرق را در خراسان و ترکستان رهبری کرد. او خراسان را که «کشور عدیم المثل» میخواند و پایتخت زیبای آن شهر هـری را که زادگاهش بود و باغ هایش را رشک بهشت برین و 'خیابان'اش را راه جنت فردوس میدانست، دوست داشت و میگفت: شهراه سوی جنت فردوس که جویند فانی به یقین دان که خیابان هرات است او در راه عمران این سرزمین کهن از تمام امکانات مادی و صلاحیت دولتی خود استفاده کرد و با استفاده از دارایی شخصی خود بیش از۳۷۰ بقعۀخیر از قبیل مدرسه، خانقاه، مسجد، کتابخانه،جاده، کانال، کاریز، چشمه، پل، حوض و شفاخانه احداث کرد و ساختمان آبدههای بزرگی چون آرامگاه علی بن ابیطالب در شهر مزار شریف، جامع بزرگ مصلای هرات و بازسازی مسجد جامع هرات را نظارت و رهبری کرد و پل بزرگی را بر فراز دریای سرپل اعمار کرد که قسمتهای شرقی و غربی شهر را بهم متصل میسازد. ادوارد براون، شرقشناس مشهور انگلیسی در جلد سوم 'تاریخ ادبیات ایران' که به نام 'از سعدی تا جامی' توسط علی اصغر حکمت به فارسی ترجمه و تحشیه شده، در بارۀ نوایی میگوید: "هم از جهت نویسندگی و هم از جهت حمایت از اهل فضل و کمال، اهمیت و عظمت میر علیشیرنوایی به اندازهای روشن و ثابت است که میتوان بدون مبالغه گفت که او ماسیناس کشور خود و زمان خود بوده است." نوایی قسمت عمدۀ حیات خویشرا وقف ایجاد آثار اصیل ادبی در زبان ازبک و فارسی دری کرد، مسئولیت افتخار آمیز تشویق، پرورش و حمایت اهل دانش، فرهنگ و هنر عصر را به دوش گرفت و نهضت علمی و ادبی دورۀ تیموریان را در کمال موفقیت رهبری کرد. ذبیح الله صفا، محقق ایرانی در 'تاریخ ادبیات در ایران' واقعبینانه مینویسد: "به حقیقت باید گفت که نهضت دوران گورکانیان هند در ادب فارسی نجاتبخش واقعی شعر و ادب فارسی از زبونی و رهایی دهندۀ آن از تنهایی بود". باید گفت که در پیشاپیش این نهضت نخست علیشیر نوایی و بعدا ظهیر الدین محمد بابر و سلالهٔ او قرار داشتند. نوایی در باب اشعار فارسی و ترکی خویش قطعهای دارد که شایستۀ ذکر و قابل امعان نظر است: معنی شیرین و رنگینم به ترکی بی حد است فارسی هم لعل و دُرهای ثمین گر بنگری گـوییا در راست بازار سخن بگشوده ام یک طرف دکان قنادی و یک سو زرگری علیشیر نوایی در زبان فارسی دری علاوه بر 'دیوان فانی' که دارای ۶ هزار بیت است، دو مجموعهٔ قصائد به نامهای 'ستهٔ ضروریه' و 'فصول اربعه' به یادگار گذاشته است که متضمن ۱۰ قصیده بوده و از آثار گرانبهای شعر فارسی به شمار می روند و ما چند بیت از قصیده 'تحفة الافکار' او را درینجا ذکر میکنیم: آتشین لعلی که تاج خسروان را زیور است اخگری بهر خیال خام پختن در سر است قید زینت مُسقِط فر و شکوه خسروی است شیر زنجیری ز شیر بیشه کم صولت تر است ظالم و عادل نه یکسانند در تعمیر ملک خوک دیگر در شیار ملک و دهقان دیگر است شاه اگر عادل نباشد زوست ویرانی ملک خسرو بی عاقبت خُسر بلاد و کشور است عبدالحکیم شرعی جوزجانیمحقق و نویسنده
|