سکوت گاهی زشت گاه ناپیدا که در بی کلامی رخ نهان ساخته است تنها قفلی دیگر بر قفس تنگ کج اندیشی هاست نغمه ی خاموش اشراق وسکوت را همچنان باز یافته ام در وقتی ضجه های بی قراری را راهی به سوی فریاد نیست راهی به سوی رها شدن در سیلاب بی امان اشکها گاه زشت است واندوهبار بی ترحم وشریرانه که در ان نبض تند پرنده از دام از صیاد دارد وقتی که چون اقیانوسی ظلمانی موج میزند وقتی که زورق امید سالهاست که در طوفان اندوه رخ نهان ساخته است انچنان که از خاطره ها کوچ کرده است تا بازاز کدامین چهر ه از این بی کلام پر فراز نقابی فرو افتد دل من در سکوت میماند مهرداد بهار *** Silence From time to time, silence has a charming look;s thewoe as if, centuries have passed from the beginning moment: the start of the voyage and it’s vanishing In the heart of the darkness Since silence has many manifestations, to see which face of the stillness Unveils itself, my heart remains silently in her solitude! Mr.MehrdadBahar
|