شعرناب

اشتباهات روزمره


با توجه به اشتباهات روزمره ای که همه ما در کاربرد زبان فارسی می کنیم و برخی از این اشتباهات به جهت استفاده مکرر -از جمله در همین فروم- تبدیل به عادت می شوند، بد نیست نگاهی داشته باشیم به برخی کلمات و ترکیب های که "غلط مشهور" یا غلط مصطلح نامیده می شوند، و چه خوب که دیگر از آنها استفاده نکنیم.
تعریف منتسب به دکتر سعید نفیسی از "غلط مشهور" بدین شرح است: غلط مشهور در توصیف دو دسته به کار برده می شود:
دسته ی نخست کسانی هستند که از رهگذر سالوسی و ریاکاری در زمره ی نیک مردان جای می گیرند. در باره ی این " کندم نماهای جو فروش " می گویند: فلانی غلط مشهور است، یعنی نان پرهیزکاری می خورد ولی " چون به خلوت می رود آن کار دیگر می کند ".
دسته ی دوم آن واژه ها و عباراتی است که بر خلاف حقایق تاریخی و یا آیین دستور زبان و صرف و نحو آن، بر زبان ها جاری است.
اکنون به نمونه های گوناگون این غلط های رایج در زبان فارسی که پرهیز از گفتن آن ها بایسته است دقت کنید:
کاربردهای نادرست قواعد عربی در فارسی:
علامت‌های جمع عربی
در زبان عربی علامت‌های جمع مذکّر سالم «ین» و «ون» و علامت جمع مونث سالم «ات» است. از این علامت‌ها نباید در زبان فارسی استفاده شود؛ مثلاً به کاربردن این واژه‌ها اشتباه است: ویرایشات، بازرسین، داوطلبین، فرمایشات، گرایشات، آزمایشات، پیشنهادات، گزارشات، پاکات، کوهستانات، نمایشات، دستورات.
بلکه برای این کلمات باید از علامت‌های جمع فارسی؛ یعنی «ان» و «ها» استفاده کرد. برای مثال صورت درست کلمات بالا به این صورت است: ویرایش‌ها، بازرسان، داوطلبان، فرمایش‌ها، گرایش‌ها، آزمایش‌ها، پیشنهادها، گزارش‌ها، پاکان، کوهستان‌ها، نمایش‌ها، دستورها.
البته برخی از واژه‌ها، مانند: «باغات، دهات، شمیرانات، و لواسانات» نشان‌دهندهٔ یک مجموعه هستند. مثلاً شمیرانات به معنای «شمیران و نواحی تابع آن» است. پس به کاربردن این کلمه‌ها اشکالی ندارد، ولی بهتر است تا جای ممکن از ساختن واژهای جدید با این علامت خودداری کرد. همچنین به کاربردن علامت «جات» مانند شیرینی‌جات به عنوان نشانهٔ جمع در زبان فارسی پسندیده نیست و باید از آن خوددداری کرد.
افزودن علامت‌های فارسی به کلمات عربی اشکالی ندارد و بهتر است به جای استفاده از جمع‌های مکسر عربی از علامت‌های جمع فارسی استفاده شود: مثلاً به «شکات» از «شاکیان» استفاده شود.
آوردن «اَل»
«اَل» در زبان عربی برای معرفه کردن کلمات استفاده می‌شود و استفادهٔ از آن برای کلمات فارسی اشتباه است، مانند این کلمات: «حسب‌الخواهش، حسب‌الفرموده، حسب‌الدستور، و حسب‌الفرموده». البته اصطلاح «حسب‌الامر» که عربی است، درست می‌باشد.
علامت مصدر جعلی (صناعی) عربی
در زبان عربی علامت «یّت» برای ساختن مصدر قراردادی از اسم یا صفت یا ضمیر به کار برده می‌شود، مانند هویت و انسانیت که در زبان عربی درست است. ولی به کار بردن این علامت با کلمه‌های فارسی اشتباه است، مانند: خوبیّت، بدیّت، رهبریّت، منیٔت، و دوئیّت (تفرقه). بهتر است که به جای «یّت» در پایان این واژه‌ها، از «ی» مصدری بهره ببریم؛ مانند: خوبی، بدی، رهبری و دوگانگی.
تنوین
به کاربردن تنوین برای کلمه‌های فارسی غلط است، مانند: گاهاً، سفارشاً، ناچاراً، دوماً، سوماً، و ...، زباناً، جاناً.
شکل درست این واژه‌ها این است: گاهی یا گهگاه، (به طور) سفارشی، به ناچار، دوم، سوم، و ...، زبانی، جانی.
هماهنگی صفت و موصوف
در زبان عربی صفت با موصوف از جهاتی مطابقت می‌کند؛ مثلاً در شمار یا جنس، مانند: «رجلٌ عالمٌ»، «امراة عالمةٌ»، و «رجالٌ عالمون». اما در زبان فارسی میان صفت و موصوف تطابق وجود ندارد و هیچ علامتی برای تأنیث (مؤنث کردن) وجود ندارد. پس به کار بردن این تعبیرات درست نیست: مرحومه مغفوره (برای زن)، زن شهیده، خانم مدیره، مأمور مربوطه، اقدامات لازمه، خانم رئیسه و غیره. بلکه شکل درست این ترکیب‌ها این چنین است: مرحوم مغفور (برای زن)، زن شهید، خانم مدیر، مأمور مربوط، اقدامات لازم، خانم رئیس و غیره. تنها ترکیب‌های «مکًهٔ معظمه، مدینهٔ منوّره، مدینهٔ فاضله، و هیئت مدیره» به دلیل کاربرد فراوان در زبان فارسی بی‌اشکال است.
عَلَیه یا برعَلَیه
در زبان عربی ترکیب جار و مجرور «عَلَیه» با معنای «بر او، بر آن، بر ضد او، و ضد آن» برابر است. ترکیب «لَه» نیز به معنای «به او، به آن، برای او، برای آن» می‌باشد. به همین خاطر هرگاه در زبان فارسی بگوییم: «من، له یا علیه او شهادت نمی‌دهم» به معنای این است که «من به نفع او یا برضد او شهادت نمی‌دهم». و دیگر نباید پیشوند «بَر» را به «عَلَیه» یا «لَه» اضافه کنیم، چرا که تکراری بی‌مورد می‌شود.
مثنی
ساختن کلمه‌های مثنی در زبان فارسی اشتباه است. مانند دولتین (دو دولت)، وزارتین (دو وزارت)، و غیره. بلکه به جای این کلمات باید دو دولت یا دولت‌ها، و دو وزارت یا وزارت‌ها را به کار برد. مثال: «دولتین ایران و روسیه توافق‌نامه‌ای را به امضا رساندند.» که نحوهٔ درست این جمله این است: «دولت‌های (یا دو دولت) ایران و روسیه توافق‌نامه‌ای را به امضا رساندند.»
جمع بستن کلمات جمع:
کلماتی که خود در زبان عربی جمع کلمه دیگر هستند اما در زبان فارسی مجددا جمع بسته می شوند از قبیل اسلحه ها، حبوبات، جواهرات، امورات، عملیات ها، انتخابات ها، حواس ها، ارکان ها و غیره.
به کارگیری ترکیبات عربی از واژگان فارسی:
برای مثال جمع بستن کلمه فارسی استاد به شکل اساتید، یا «ممهور» برگرفته از کلمه مهر فارسی. نباید گفت حکم ممهور شد، بلکه درست آن است که بگویند: حکم مهر کرده شد یا مهر زده شد. مثال دیگر "نزاکت" است که به غلط ساخته شده از "نازک" فارسی است.
دیگر موارد:
واژه ی های دو قلو، سه قلو، چهارقلو و مانند آن
واژه ی ترکی دو قلو اسمی مرکب از " دوق " و " لو " است که روی هم همزادها معنی می دهد و هیچ گونه ارتباطی با عدد ۲ (دو) فارسی ندارد که اگر بانویی احیانن سه یا چهار فرزند به دنیا آورد بتوان سه قلو یا چهار قلو گفت.
درست مانند واژه ی فرانسوی دو لوکس De Luxe که بسیاری گمان می کنند با عدد ۲ (دو) فارسی ارتباطی دارد و لابد سه لوکس و چهار لوکس آن هم وجود دارد.
به کارگیری واژه ها یا اصطلاحات با معنی نادرست
جمله هایی مانند :
▪ من به او مظنون هستم ( می خواهند بگویند: من به او بدگمان هستم)
▪ او در این قضیه ظنین است ( می خواهند بگویند: او در این قضیه مورد شک و گمان قرار دارد)
هر دو نادرست و درست وارونه ی آن درست است.
غلط های واگویی (تلفظی)
پسوند " وَر " در زبان فارسی برای رساندن مالکیت و به معنی " صاحب " و دارنده است. " رنج وَر " به معنی دارنده ی رنج و " مزد وَر " به معنی دارنده ی مزد است. امروزه بر خلاف این قاعده و برخاسته از خط عربی که ایرانیان به کار می برند، این واژه ها را به صورت رنجور و مزدور می نویسند که موجب آن گردیده است تا آن ها را به نادرستی با واو " سیرشده " (مانند واو در واژه ی " کور ") تلفظ نمایند.
واژه های دیگر ی نیز مانند دستور ( دست وَر به معنی صاحب منصب، وزیر) و گنجور ( گنج وَر) نیز از این گروه است.
میم زا.................................................منبع:نت


4