سخنانی کوتاه و بسیار پرمحتوا از امام حسن مجتبی علیه السلام سخنانی کوتاه و پرمحتوا از امام حسن مجتبی علیه السلام (1) 1.از امام حسن (ع) سؤال شد :زهد چيست ؟ فرمود : رغبت به تقوى و بى رغبتى به دنيا. (تحف العقول ، ص 227) ------------------------------------ 2.از امام حسن (ع) سؤال شد :مروت چيست ؟ فرمود : حفظ دين ، عزت نفس ، نرمش ، احسان ، پرداخت حقوق و اظهار دوستى نسبت به مردم . (تحف العقول ، ص 227) ------------------------------------ 3.از امام حسن (ع) سؤال شد :كرم چيست ؟ فرمود : بخشش پيش از خواهش و اطعام در قحطى . (تحف العقول ، ص 227) ------------------------------------ 4.از امام حسن (ع) سؤال شد :بخل چيست ؟ فرمود : آنچه در كف دارى شرف بدانى ، و آنچه انفاق كنى تلف شمارى . (تحف العقول ، ص 227) ------------------------------------ 5.از امام حسن (ع) سؤال شد:بى نيازى چيست ؟ فرمود : رضايت نفس به آنچه برايش قسمت شده ، هر چند كم باشد . (تحف العقول ، ص 228) ------------------------------------ 6 .از امام حسن (ع) سؤال شد:فقر چيست ؟ فرمود : حرص به هر چيز . (تحف العقول ، ص 228) ------------------------------------ 7.از امام حسن (ع) سؤال شد:شرف چيست ؟ فرمود : موافقت با دوستان و حفظ همسايگان . (تحف العقول ، ص 228) ------------------------------------ 8.از امام حسن (ع) سؤال شد:پستى و ناكسى چيست ؟ فرمود : به خود رسيدن و بىاعتنايى به همسر . (تحف العقول ، ص 228) ------------------------------------ 9.پناهنده به خدا آسوده و محفوخ است ، و دشمنش ترسان و بىياور (تحف العقول ، ص 229) ------------------------------------ 10.از خدا بر حذر باشيد با زيادى ياد او ، و از خدا بترسيد به وسيله تقوى ، و به خدا نزديك شويد با طاعت ، به درستى كه او نزديك است و پاسخگو . (تحف العقول ، ص 229) ------------------------------------ 11.بزرگى كسانى كه عظمت خدا را دانستند اين است كه تواضع كنند ، و عزت آنها كه جلال خدا را شناختند اين است كه برايش زبونى كنند ، و سلامت آنها كه دانستند خدا چه قدرتى دارد اين است كه به او تسليم شوند . (تحف العقول ، ص 229) ------------------------------------ 12.بدانيد كه خدا شما را بيهوده نيافريده و سر خود رها نكرده ، مدت عمر شما را معين كرده ، و روزى شما را ميانتان قسمت كرده ، تا هر خردمندى اندازه خود را بداند و بفهمد كه هر چه برايش مقدر است به او مىرسد ، و هر چه از او نيست به او نخواهد رسيد ، خدا خرج دنياى شما را كفايت كرده و شما را براى پرستش فراغت بخشيده و به شكرگزارى تشويق كرده ، و ذكر و نماز را بر شما واجب كرده و تقوى را به شما سفارش كرده ، و آن را نهايت رضايتمندى خود مقرر ساخته . (تحف العقول ، ص 234) ------------------------------------ 13.اى بندگان خدا ، از خدا بپرهيزيد ، و بدانيد كه هر كس از خدا بپرهيزد ، خداوند او را به خوبى از فتنهها و آزمايشها برآورد و در كارش موفق سازد و راه حق را برايش آماده كند . (تحف العقول ، ص 234) ------------------------------------ 14. هيچ مردمى با هم مشورت نكند مگر اينكه به درستى هدايت شوند . (تحف العقول ، ص 236) ------------------------------------ 15. پستى و ناكسى اين است كه شكر نعمت نكنى . (تحف العقول ، ص 236) ------------------------------------ 16.در طلب مانند شخص پيروز مكوش ، و مانند كسى كه تسليم شده به قدر اعتماد نكن چون به دنبال كسب و روزى رفتن سنت است ، و ميانهروى در طلب روزى از عفت است ، و عفت مانع روزى نيست ، و حرص موجب زيادى رزق نيست . به درستى كه روزى قسمت شده و حرص زدن ، موجب گناه مىشود . (تحف العقول ، ص 236) ------------------------------------ 17.انسان تا وعده نداده ، آزاد است . اما وقتى وعده مىدهد زير بار مسؤوليت مىرود ، و تا به وعدهاش عمل نكند رها نخواهد شد . (بحار الانوار ، ج 78 ، ص 113) ------------------------------------ 18.آن كس كه بر حسن اختيار خداوند توكل و اعتماد كند ( و به قضا و قدر الهى خوشنود باشد ) آرزو نمىكند در غير حالى باشد كه خداوند برايش اختيار كرده است . (تحف العقول ، ص 236) ------------------------------------ 19.خيرى كه هيچ شرى در آن نيست ، شكر بر نعمت و صبر بر مصيبت و ناگوار است . (تحف العقول ، ص 237) ------------------------------------ 20.آن حضرت - عليه السلام - به مردى كه از بيمارى شفا يافته بود ، فرمود : خدا يادت كرد پس يادش كن ، و از تو گذشت پس شكرش كن . (تحف العقول ، ص 237) ------------------------------------ 21.هر كس كه پيوسته به مسجد رود يكى از اين هشت فايده نصيبش شود : آيه محكمه ، دستيابى به برادرى سودمند ، دانشى تازه ، رحمتى مورد انتظار ، سخنى كه او را به راه راست كشد يا او را از هلاكت برهاند ، ترك گناهان از شرم مردم و ترس از خدا . (تحف العقول ، ص 238) ------------------------------------ 22. به درستى كه پر ديدترين ديدهها آن است كه در خير نفوذ كند ، و شنواترين گوشها آن است كه تذكرى را بشنود و از آن سود برد ، سالمترين دلها آن است كه از شبهها پاك باشد . (تحف العقول ، ص 238) ------------------------------------ 23. مردى به امام حسن - عليه السلام - عرض كرد : دخترى دارم ، به نظر شما با چه كسى وصلت كنم . فرمود : با كسى كه متقى و باايمان باشد . چون اگر او را دوست بدارد ، مورد احترامش قرار مىدهد ، و اگر از او نفرت داشته باشد ، به او ظلم نمىكند. (مستظرف ، ج 2 ، ص 218) ------------------------------------ 24.به درستى كه نعمت دنيا پايدار نيست ، نه از آسيبش آسودگى هست ، و نه از بديهايش جلوگيرى ، فريبى است حايل سعادت ، و تكيه گاهى است خميده . (تحف العقول ، ص 239) ------------------------------------ 25. اى بندگان خدا از عبرتها پند گيريد ، و از اثر گذشتگان متوجه شويد ، و به وسيله نعمتها از نافرمانى خدا باز ايستيد ، و از پندها سود بريد . (تحف العقول ، ص 239) ------------------------------------ 26.به درستى كه خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه خلق خود ساخته تا به وسيله طاعتش به رضاى او سبقت گيرند. (تحف العقول ، ص 239) ------------------------------------ 27.به خدا سوگند اگر پرده برگيرند ، معلوم مىشود كه نيكوكار مشغول كار نيك خود است و بدكار گرفتار بدكردارى خود. (تحف العقول ، ص 240) ------------------------------------ 28.اى پسرم با هيچكس برادرى مكن تا بدانى كجا مىرود و از كجا مىآيد و چه ريشهاى دارد ، پس چون خوب از حالش آگاه شدى و معاشرتش را پسنديدى با او برادرى كن به شرط گذشت از لغزش و كمك در تنگى. (تحف العقول ، ص 236) ------------------------------------ 29.از آن حضرت سؤال شد : ترس چيست ؟ فرمود : دليرى بر دوست و گريز از دشمن. (تحف العقول ، ص 227) ------------------------------------ 30.ننگ كشيدن آسانتر از دوزخ رفتن است. (تحف العقول ، ص 237) ------------------------------------ 31. سفاهت ، به پستى گراييدن و با گمراهان نشستن است . (بحار الانوار ، ج 78 ، ص 115) ------------------------------------ 32.آن حضرت در وصف برادر ( دوست ) نيكوكارش فرمود : از همه مردم در چشم من بزرگتر بود و سر بزرگوارى او در نظر من كوچكى دنيا در چشم او بود ، جهل و نادانى بر او تسلط نداشت ، اقدام نمىكرد مگر بعد از اطمينان به سودمند بودن آن . نه شكايتى داشت و نه خشم و دلتنگى . بيشتر عمرش خاموش بود ، و چون لب به سخن مىگشود بر همه گويندهها چيره بود ، ضعيف و ناتوان مىنمود ، اما هنگام نبرد شيرى درنده بود . چون با دانشمندان مىنشست به شنيدن شيفتهتر بود تا گفتن. به هنگام ضرورت سخن ، سكوت خود را مىشكست. نمىگفت آنچه را عمل نمىكرد و عمل مىكرد آنچه را نمىگفت ، چون در برابر دو كار قرار مىگرفت كه نمىدانست كدام خداپسندانهتر است آن را در نظر مىگرفت كه پسند نفسش نبود ، هيچكس را به خاطر كارى كه مىتوان از آن عذرى آورد سرزنش نمىكرد . (تحف العقول ، ص 237) ------------------------------------ 33.كسى كه عقل ندارد ادب ندارد ، و كسى كه همت ندارد مروت ندارد ، و كسى كه دين ندارد حيا ندارد. و خردمندى موجب معاشرت نيكو با مردم است ، و به وسيله عقل سعادت هر دو عالم به دست مىآيد . (بحار الانوار ، ج 78 ، ص 111) ------------------------------------ 34.تعجب مىكنم از كسانيكه در غذاى جسم خود فكر مىكنند ولى در امور معنوى و غذاى جان خويش تفكر نمىكنند. شكم را از طعام مضر حفظ مىكنند ولى در روح و روان خويش افكار پليد و پستى را وارد مىكنند. (بحار الانوار، ج 1 ، ص 218) ------------------------------------ 35.حضرت مجتبى - عليه الاسلام - بهترين جامههاى خود را در موقع نماز مىپوشيد ، كسانى از آن حضرت سبب اين كار را سؤال كردند ، در جواب فرمود : خداند جميل است و جمال و زيبايى را دوست دارد به اين جهت خود را در پيشگاه الهى زينت مىكنم ، خداوند امر فرموده كه با زينتهاى خود در مساجد حاضر شويد. (تفسير عياشى ، ج 2 ، ص 14) ------------------------------------ 36.تنها چيزى كه در اين دنياى فانى ، باقى مىماند قرآن است ، پس قرآن را پيشوا و امام خود قرار دهيد ، تا به راه راست و مستقيم هدايت شويد. همانا محق ترين مردم به قرآن كسانى هستند كه بدان عمل كنند اگر چه آن را حفظ نكرده باشند ، و دورترين افراد از قرآن كسانى هستند كه به دستورات آن عمل نكنند گرچه قارى و خواننده آن باشند. (ارشاد القلوب ، ص 102) ------------------------------------ 37.اى مردم هر كس براى خدا اخلاص ورزد و سخن او را راهنماى خود قرار دهد به راهى كه درستتر و استوارتر است هدايت مىشود و خداوند او را براى آگاهى و هوشيارى توفيق داده و به عاقبت خوش كمك كرده است. (تحف العقول ، ص 229) ------------------------------------ 38. پرسش صحيح نيمى از علم است ، و مدارا كردن با مردم نيمى از عقل است ، و اقتصاد و اعتدال در زندگى نيمى از مخارج است. (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج 18 ، ص 108) ------------------------------------ 39.بيشترين زيركى ، ترس از خدا و پرهيزكارى است و بيشترين نادانى ، عياشى و شهوترانى است. (حليه الاولياء ، ج 2 ، ص 37) ------------------------------------ 40. مادرم فاطمه ( س ) را ديدم كه شب جمعه تا صبح مشغول عبادت و ركوع و سجود بود و شنيدم كه براى مؤمنين دعا مىكرد و اسامى آنان را ذكر مىنمود و براى آنان بسيار دعا مىكرد ولى براى خودش دعا نكرد ، پس به او عرض كردم : مادر چرا همان طور كه براى ديگران دعا كردى براى خودت دعا نكردى ، فرمودند : پسرم ، اول همسايه را مقدم دار و سپس خود و اهل خانه را . (بحار الانوار ، ج 43 ، ص 81) ------------------------------------ 41.رسول خدا ( ص ) فرمود : محبت و دوستى ما اهل بيت را اختيار كنيد ، چون هر كس خدا را در حالى ملاقات كند كه ما اهل بيت را دوست داشته باشد ، با شفاعت ما وارد بهشت مىشود. (محاسن ، ص 61) ------------------------------------ 42.اى مردم ! از جدم پيامبر خدا شنيدم كه مىفرمود : من شهر علم و دانشم و على ( ع ) دروازه آن است ، آيا از غير دروازه وارد شهر مىشوند ؟ (امالى صدوق ، ص 207) ------------------------------------ 43.شخصى به امام حسن - عليه السلام - عرض كرد : اى پسر پيامبر خدا چرا ما از مرگ اكراه داريم و آن را دوست نداريم ؟ حضرت فرمود : چون شما آخرت خود را خراب و دنيايتان را آباد كردهايد ، بنابراين انتقال از عمران و آبادانى به خرابى و ويرانى را دوست نداريد . (بحار الانوار ، ج 44 ، ص 110) ------------------------------------ 44.سوگند به خداوند ! هر كس ما را دوست داشته باشد ، اگر چه در دورترين نقاط مانند ديلم اسير باشد ، دوستى ما براى او مفيد است . همانا محبت ما گناهان فرزندان آدم را از بين مىبرد ، همانطور كه باد برگ درختان را مىريزد . (بحار الانوار ، ج 44 ، ص 24) ------------------------------------ 45. بيشتر اهل كوفه به معاويه نوشتند : ما با تو هستيم ، اگر مىخواهى ما حسن ( ع ) را دستگير مىكنيم و پيش تو مىفرستيم . بعد خيمه امام حسن ( ع ) را غارت كرده و آن حضرت را مجروح كردند. پس امامحسن ( ع ) به معاويه نوشت : همانا اين امر ( حكومت ) و جانشينى پيامبر از آن من و اهل بيت من است و براى تو و اهل بيت تو حرام است ، من اين مطلب را از رسول خدا شنيدم . سوگند به خداوند ، اگر يارانى شكيبا و آگاه به حق خويش مىيافتم ، تسليم تو نمىشدم و آنچه را مىخواستى به تو نمىدادم . (بحار الانوار ، ج 44 ، ص 45) ------------------------------------ 46. اگر همه دنيا را تبديل به يك لقمه غذا كنم و به انسانى كه خدا را از روى خلوص عبادت مىكند بخورانم ، باز احساس مىكنم كه در حق او كوتاهى كردهام .و اگر از استفاده كردن كافر از دنيا جلوگيرى كنم تا به آن اندازه كه جانش از شدت گرسنگى و تشنگى به لب برسد ، آنگاه جرعهاى آب به او بدهم ، خود را اسرافكار مىپندارم . (تنبيه الخواطر و نزهة النواطر ( مجموعه ورام ) ، ج 1 ، ص 350) ------------------------------------ 47.والاترين مقام نزد خداوند ، از آن كسى است كه بيشتر از همه به حقوق مردم آشنا باشد و در اداى آن حقوق ، بيشتر از همه كوشا باشد . و كسى كه در برابر برادران دينى خود تواضع كند ، خداوند او را از صديقين و شيعيان اميرالمؤمنين - عليه السلام - قرار مىدهد . (حياة امام حسن بن على ، ج 1 ، ص 319) ------------------------------------ 48.پيامبر خدا ( ص ) فرمود : هيچ بندهاى حقيقتا مؤمن نيست مگر اينكه نفس خود را شديدتر از محاسبه بين دو شريك و يا محاسبه مولا از بنده خود مورد محاسبه قرار دهد . (بحار الانوار ، ج 70 ، ص 72) ------------------------------------ 49.پيامبر خدا ( ص ) فرموده است : يكى از موجبات آمرزش گناهان ، مسرور كردن برادران دينى است . (مجمع الزوائد و منبع الفوائد ، ج 8 ، ص 193) ------------------------------------ 50.دنيا محل گرفتارى و آزمايش است و هر چه در آن است رو به زوال و نابودى مىباشد ، و خداوند ما را از احوال دنيا آگاه كرده است تا عبرت گيريم ، و به ما وعده عذاب داده تا بعد از آن ، حجتى بر خدا نداشته باشيم . پس در اين دنياى فانى زهد بورزيد و به آنچه باقى و پايدار است رغبت داشته باشيد و در خفا و آشكار از خدا بترسيد . (توحيد صدوق ، ص 378) منبع بیتوته
|