آشنایی با ویرایش و انواع آن معنی واژه ویرایش ویرایش یا ویراستن (=To Edit ) واژه اى است بر جاى مانده از فارسى میانه که خود، ترکیبى است از دو بخش: وى (vi) + بُنِ راست (Rast). پیشوند وى براى آفرینش این معانى به کار مى رود: جدا از هم بودن، کارى را دوباره انجام دادن. بُنِ راست هم یعنى نظم و استوارى بخشیدن به چیزى یا کارى و آن را راست ساختن. با توجه به معنى دوم پیشوند «وى»، ویراستن یعنى "چیزى را دوباره نظم بخشیدن و بازآراستن". مفهوم ویرایش در مفهوم کلّى ـ چنان که بیشتر در کشورهاى غربى رایج است ـ ویرایش عبارت است از تعیین سیاست نشر آثار مکتوب، برقرارى رابطه با پدید آورندگان آثار، بررسى دقیق آثار ارائه شده و پذیرش آن ها پس از احراز صلاحیت، آماده ساختن آثار براى چاپ و نشر. ولی در عمل، معمولا این وظایف عرصه هاى تخصصى یافته اند و بیشتر ویراستاران جنبه هاى خاصى از این وظیفه کلى را عهده دار مى شوند. به این ترتیب، انواعی براى ویرایش پدید آمده است. دکتر حسن ذوالفقاری، معتقد است پس از پایان کار هر نوشتهای، باید سه نوع ویرایش روی آن صورت بگیرد تا آن نوشته از هر نظر پالایش شود: انواع ویرایش : ۱ ویرایش فنی این نوع ویرایش، شامل کارهای زیر است: ۱. ۱ یکدست کردن رسمالخط کلمات؛ به عنوان مثال، عبارتهایی مانند «میرساند»، «بسمه تعالی»، «اینجانب»، «بعرض» و «حضرتعالی» را به صورت درست آنها، یعنی «میرساند»، «باسمه تعالی»، «این جانب»، «به عرض» و «حضرت عالی» بنویسیم. ۱. ۲ اصلاح غلطهای املایی؛ به عنوان مثال، کلمههایی مانند «درخاست» و «استحظار» را به صورت «درخواست» و «استحضار» بنویسیم. ۱. ۳ کنترل پاراگرافبندی؛ یعنی اینکه چه جملههایی را در کنار هم و در یک پاراگراف قرار بدهیم. همانطور که میدانیم در یک کتاب، جملههایی که یک مفهوم یا مثال خاص را توضیح میدهند، باید پشت سر هم بیایند و یک پاراگراف را تشکیل بدهند. به عنوان مثال، قبل از عبارتهایی مثل «بنابراین»، «در این حالت»، «برای این منظور»، «به عبارت دیگر»، «یعنی» و غیره، نباید یک پاراگراف جدید ایجاد کنیم. ۱. ۴ اصلاح یا اعمال نشانهگذاریهای متن؛ ۱. ۵ یکدست کردن ضبط اعلام، اصطلاحات، آوانگاشت آنها در صورت لزوم و آوردن معادل لاتین کلمات؛ ۱. ۶ اعمال قواعد عددنویسی، فرمولنویسی، اعرابگذاری و اختصارهای متنی؛ ۱. ۷ مشخص کردن حدود نقلقولها، وارسی ارجاعات، درستی نشان مآخذ و پانوشتها و یادداشتها؛ ۱. ۸ بررسی کالبدشناسی اثر، شامل تمامی نمایهها، جدولها، نمودارها، تصاویر، عکسها، فهرست مطالب، واژهنامه و غیره؛ جالب است بدانید که بعضی از انتشاراتیهای معتبر دنیا مانند انتشارات دانشگاه کمبریج، کسانی را به عنوان Indexer به کار میگیرند که فقط کارشان، ایجاد قسمت «نمایه» یک کتاب است؛ هر چند مسئولیت نهایی این قسمت، به عهده نویسنده کتاب است. ۱. ۹ کنترل اندازه و قلم حروف، عنوان فصلها، بخشها و زیربخشها، سربرگها و نمونهخوانی. دقت داشته باشید که منظور از نمونهخوانی، غلطگیری تایپی است که با وجود اینکه بدیهیترین کار لازم برای یک نوشته قبل از چاپ شدن است، خیلی از نویسندگان و ناشران ایرانی، آن را انجام نمیدهند. تعداد غلطهای تایپیای که در بین کتابهای انگلیسیای که تا به حال خواندهام، پیدا کردهام، به اندازه تعداد انگشتهای یک دست هم نرسیده است؛ اما در مقابل، متأسفانه کتابهای فارسی، پر از غلطهای تایپی است. نکته خیلی مهمی که در نمونهخوانی باید به آن توجه کرد، این است که بهتر است کار نمونهخوانی را شخص دیگری غیر از نویسنده کتاب انجام دهد. چون بارها این مطلب را از نویسندگان مختلف شنیدهام که چون خودشان، نویسنده متن بودهاند، بعضی از جملههای کتاب، به جای چشمشان، به طور ناخودآگاه با ذهنشان مرور میشود و بنابراین بسیاری از غلطهای تایپی کتاب را نمیبینند. ۲ ویرایش زبانی-ساختاری ۲. ۱ رفع خطاهای دستوری، ساختاری و جملهبندی؛ به عنوان مثال، در جمله «مایه افتخار من است که از تجربیات شما بهرهمند و در کارهایم از آنها استفاده کنم»، باید بعد از «بهرهمند»، از فعل «شوم» استفاده کنیم؛ چون «بهرهمند کنم»، معنایی ندارد. بنابراین یکی از هدفهای ویرایش زبانی-ساختاری، جلوگیری از حذف بدون قرینه فعلها در جمله است. به عنوان مثالی دیگر، میتوان به کاربرد درست «را»ی مفعولی بعد از مفعول اشاره کرد. ۲. ۲ اصلاح انحراف از زبان معیار و یکدست کردن زبان نوشته؛ ۲. ۳ ابهامزدایی از عبارتهای نارسا، مبهم، متناقض، نامفهوم و عامیانه؛ ۲. ۴ انتخاب برابرهای مناسب برای واژگان غیر فارسی، حذف واژگان، تعابیر و اصطلاحات و عبارتهای تکراری و زائد، عامیانه، ناقص، نارسا، متضاد و متناقض؛ ۲. ۵ کوتاه کردن جملههای طولانی؛ ۲. ۶ سادهسازی و روانسازی متن از نظر جملهبندی؛ ۲. ۷ گزینش واژگان فارسی و برابرهای مناسب. ۳ ویرایش تخصصی یا علمی یا محتوایی ۳. ۱ حذف، کاهش یا تلخیص مطالب تکراری، غیرضروری، غیرمستند، مبتذل، نامتعارف، سست و ضعیف؛ ۳. ۲ اصلاح، تنظیم و جابهجایی مطالب برای انسجام و یکدستی نوشتار؛ ۳. ۳ افزایش برخی نکات فراموششده، جافتاده در متن یا پاورقی؛ ۳. ۴ مقابله متن با اصل (در صورت ترجمه یا تصحیح متون کلاسیک)؛ ۳. ۵ توضیح، یادآوری یا پیشنهاد ضروری در پاورقی که البته باید با ذکر کلمه «ویراستار» و با اجازه از نویسنده کتاب باشد. ۳. ۶ بازبینی و تصحیح مطالب نادرست، متناقض و غیرعلمی. همانطور که میبینید، ویرایش فنی و زبانی-ساختاری را هر کسی که مطالعاتی در این زمینه و زمینههای مشابه داشته است، میتواند تا حد قابل قبولی انجام دهد؛ خود من تا به حال، سه کتاب دانشگاهی را ویرایش فنی کردهام که با رضایت کامل نویسندههای آنها روبرو شده است؛ اما ویرایش تخصصی یا علمی یا محتوایی، باید توسط شخصی انجام شود که از لحاظ علمی، آشنایی کاملی با موضوع نوشته داشته باشد. به عنوان مثال، اگر قرار است یک کتاب ریاضی، ویرایش علمی شود، این کار باید توسط یک ریاضیدان دیگر که در همان موضوع کتاب، پژوهش میکند، انجام شود تا به راحتی بتواند درستی یا نادرستی مطالب کتاب را تشخیص دهد. در ویراش رعایت نکات زیر ضروری است : الف ) ویرایش فنی : 1- کاربرد درست همزه : سائل ( ندادن کسره به همزه ) 2- عدم مطابقت موصوف و صفت در فارسی : خانم مدیره / خانم مدیر 3- استفاده درست از نشانه های خط فارسی : بنایی را دیدم : بنّایی را دیدم 4- جدا نوشتن کلمات مرکبی که سرهم نوشتن آن ها موجب بدخوانی می شود : حاصلضرب / حاصل ضرب 5- کامل نوشتن عبارت های دعایی یا نوشتن آن ها با نشانه ی اختصاری : پیامبر صلی الله و علیه و آله وسلم 6- استفاده ی درست و مناسب از نقش نمای اضافه : لب تشنه / لبِ تشنه 7- استفاده ی درست از « ی » میانجی : سبوِ آب / سبوی آب 8- کاربرد شکل درست املای کلمات از طریق ممارست و تمرین 9- توجه به کلماتی که دارای چند شکل مکتوب هستند : اساس / اثاث 10- جایگزین کردن«ی»میانجی بزرگ با شکل کوچک آن هنگامی که مضاف به مصوت ِ ختم می شود:خانهء بزرگ/خانه ی بزرگ 11- رعایت ارتباط موضوعی بندها در نوشته 12- رعایت علایم نگارشی در زبان فارسی 13- حذف همزه از آخر کلمات عربی مختوم به « اء » : انشاء / انشا ب ) ویرایش زبانی و ساختاری پرهیز از کاربرد شکل گفتاری در نوشته ی متناسب با نوع آن : میون بیابون / میان بیابان خودداری از جمع بستن کلمات فارسی با « ات » عربی : آزمایشات / آزمایش ها پرهیز از کاربرد تنوین در کلمات فارسی و غیر عربی : زبانا / زبانی رعایت صراحت ، دقت و گویایی در نوشته پرهیز از جمع بستن جمع های عربی با نشانه های فارسی : اخلاق ها / اخلاق خودداری از افزودن « تر» به صفت های تفصیلی عربی : اعلم تر / اعلم رعایت کوتاهی جملات نزدیک کردن زبان نگارش به زبان گفتار پرهیز از تکلف کلامی ، قلمبه نویسی و بیان عبارت های فضل فروشانه پرهیز از کاربرد عبارت های زاید و بی نقش ، تکیه کلام ها ، تکرار فعل ها و ... پرهیز از کاربرد واژگان و ساخت های دستوری کهن : از جای بشد / عصبانی شد کاربرد برابرهای مناسب فارسی به جای کلمات بیگانه : علی کل حال / در هر صورت ، سیستم / نظام پرهیز از کاربرد دو کلمه ی پرسشی در جملات پرسشی : آیا چگونه / چگونه ؟ کاربرد درست تکیه کلام « به قول معروف » : به قول معروف خسته شدم / به قول معروف زبانم مو در آورد پرهیز از کاربرد «برعلیه » و «برله » به جای علیه و له کاربرد نادرست « را» ی نشانه ی مفعول پس از فعل : کفشی که خریده بودی را پسندیدم/ کفشی را که خریده بودی، پسندیدم مطابقت نهاد با فعل : هم من رفتم هم او / هم من رفتم هم او رفت پرهیز از تکرار فعل : در کلاس هم میز هست هم تخته هست / در کلاس هم میز هست هم تخته پرهیز از حشو : سوابق گذشته ، متوالی و پی درپی ، حسن خوبی جمع بستن کلمات فارسی با نشانه های جمع عربی جایز نیست : بازرسین / بازرسان حذف درست فعل به قرینه : سارق را دستگیر و به زندان فرستادند ( کردند : نادرست حذف شده است ) کاربرد « با » و « برای » به جای « به وسیله ی » و « به منظور » : به وسیله ی پست / با پست به کاربردن فعل با حرف اضافه ی خاص آن : بردن : از ، باختن : به ، ترسیدن : از پرهیز از کاربرد فعل مجهول با نهاد : گلستان توسط سعدی نوشته شد / گلستان نوشته شد( سعدی گلستان را نوشت ) افزودن «ی » وحدت و نکره به صفت : کتابی مفیذی / کتاب مفیدی پرهیز از کاربرد « یّت » با کلمات فارسی : رهبریّت / رهبری کلمه ی « برخوردار » در جایی به کار می رود که نتیجه مثبت و مفید داشته داشته باشد: این بیمار از ضعف برخوردار است / این بیمار ضعیف است برجسته کردن تضاد بین اجزای جمله به کمک « و » معیت : مسلمان و دروغ پرهیز از کاربرد جملاتی که ابهام و کژتابی دارند : دوخواهر و برادر حافظ کل قرآن شدند منبع نت
|