شعرناب

کمی ترانه بیاموزیم

با سلام و درود مجدد خدمت دوستان و اساتید عزیز
*چندبار با این موضوع مواجه شدم که اساتید بزرگوار در نظرات مربوط به شعر لطف کردند و یادآوری کردند که این شعر ترانه است*
بنده حقیر هم به رغبت ساختاری شعرم نسبت به ترانه واقفم اما اگر در گزینه های ارسال سایت نوع شعر غزل یا چهارپاره یا ... را انتخاب میکنم به این دلیل است که :
یه توپ دارم قل قلیه
سرخ و سفید و آبیه
میزننم زمین هوا میره
نمیدونی تا کجا میره...
به احتمال زیاد نسل من و شما با این ترانه ی کئودکانه با فرمت ترانه آشنا شده
یا :
من هنوزم مترسکت موندم
تو هنوزم کلاغ من هستی
مثل عطری که دیوونم میکنه
همه جای اتاق من هستی
من هنوزم شبا نمی خوابم
رژه میرم تو چاردیواریم
اشکامو تو گلوم میریزم
ریه هامو تو زیر سیگاریم
یا :
یک روز به شیدایی...در زلف تو آویزم خود را چو فرو ریزم...با خاک درآمیزم و گرنه من همان خاکم که هستم
یک روز سر زلف بلوندت چینم بهر دل مسکینم اینم...جگرم...اینم...اینم یک روز که باشم مست...لایعقل و ترد و سست
*خوب هرسه این اشعار ترانه است و بسیار هم زیبا و خاطزره انگیر.اما ایا همین که هرسه را ترانه بنامیم کفایت میکند ؟ چه شباهتی بین این اشعار هست غیر از وجود واژه های محاوره و آهنگ و ریتم درونی؟ این سه ترانه سه قالب جدا دارند یکی به مثنوی میماند دیگری به چهارپاره و سومی هم نیمایی! *
اساتید عزیز و بزرگوار من هم به همیل دلیل در قسمت نوع شعرِ سایت قالبی که نزدیکتر به ترانه ام باشد را انتخاب میکنم
یک مقاله هم در همین رابطه به لطف گوگل عزیز پیدا کردم که اگر لطف کرده و مطالعه بفرمایید *حداقل بخش های ستاره دارش را* منت سر بنده گذاشته اید.
مقاله:
آیا ترانه نوعی شعر است؟ یا به بیان دیگر، آیا می توان ترانه را هم زیرمجموعه ی شعر در نظر گرفت؟
برای پاسخ به این سوال، ابتدا باید دید که شعر بر چه اساس طبقه بندی می شود. طبقه بندی شعر یا بر اساس سبک است (خراسانی، عراقی، هندی و…) یا بر اساس دارا بودن یا نبودن و چگونگی وزن و قافیه(کلاسیک، نیمایی، سپید…) و یا مثلا بر اساس قالب (قصیده و غزل و…) و شاید مواردی دیگر. اما ترانه را نمی توانیم به هیچ یک از این طبقه بندی ها محدود کنیم.
جالب تر این که *این تقسیم بندی ها را به نحوی در مورد خود ترانه هم می توان به کار برد؛ ترانه های موزون و بی وزن را می توان با اشعار کلاسیک و نیمایی و سپید(البته فارغ از بحث محتوایی) مطابقت داد. *
*از سوی دیگر، ترانه به عنوان قالب مطرح نیست، بلکه خود از قالب های شعری استفاده می کند و ترانه های موزون و مقفی بر اساس جای قرار گیری قافیه، لباس غزل، چهارپاره و… را به تن می کنند*
اگر بخواهیم به عقیده ی برخی، نوع دیگری از تقسیم بندی بر مبنای زبان (رسمی و محاوره ای) را به کار ببریم تا از این راه برای ترانه، در زیر چتر شعر جایی باز کنیم، باز هم صحیح به نظر نمی رسد، زیرا نمونه های نه چندان اندکی داریم که با وجود عدم استفاده از زبان محاوره ، آنها را نیز ترانه می دانیم. نیازی به جست وجو نیست.احتمالا حافظه ی اکثر ما چند نمونه سراغ دارد
از لابه لای آنچه که گفته شد می توان به تعریفی هر چند دست و پا شکسته از ترانه رسید. جمع بندی آنچه که گفته شد را می توان به این صورت خلاصه کرد که ترانه کلامی است گاه شاعرانه و گاه غیر شاعرانه، گاه موزون و گاه غیر موزون، که در بسیاری از موارد در جنبه هایی مانند استفاده از قافیه و یا قالب، با شعر مشترک است.
یکی دیگر از معیارهای شناخت ترانه قابلیت تلفیق با موسیقی است یعنی همان چیزی که ایرج جنتی عطایی از آن تحت عنوان «خاصیت زمزمه پذیر بودن» یاد می کند.ترانه صرف نظر از موزون بودن یا نبودن، دارای نوعی آهنگ و ریتم است که آن را با موسیقی پیوند می دهد. حتی با بررسی ترانه های موزون درمی یابیم که بیشتر آنها در چند وزن خاص سروده شده اند.
اما باید توجه داشت که منظور این نیست که هر کلامی که اکنون با موسیقی همراه است را ترانه بدانیم و بقیه را مستثنی کنیم. همان طور که گفته شد، مهم، داشتن آن «قابلیت» است که ترانه ی مکتوبی که هنوز آهنگی برای آن ساخته نشده هم می تواند دارای آن باشد.
*شاید ساده ترین شیوه ی شناخت این باشد که وقتی بارها بر یک وزن و ریتم خاص موسیقی قرار گرفته، پس آن وزن این قابلیت را دارد (البته باز هم باید به تفاوت اوزان عروض کلاسیک و اوزان ترانه توجه داشت). *
گاهی هم اصلا ترانه بر روی یک ملودی سروده می شود؛ یعنی ابتدا موسیقی ساخته شده و به تبع آن کلام شکل می گیرد که نمونه های آن هم کم نیستند. در این موارد هم وجود سایر ویژگی ها می تواند از کلام، ترانه بسازد.
پس از آشنایی با تعریف ترانه، خوب است بدانیم ترانه در کدام قالبهای شعری جای میگیرد. به همین دلیل، باید قالبهای شعری را بشناسیم. *غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، دوبیتی، چهارپاره قالبهای سینمایی، قالبهای شعر پارسی هستند. ترانه را میتوان در هر یک از این قالبهای شعری گنجاند، ولی به طور کلی، ترانه بیشتر در قالبهای چهارپاره، غزل و مثنوی نمودار میشود. *
ارادتمند شما دوستان و اساتید بزرگوار
مهدی صادقی مود


3