تقطیع عروض تقطیع عروض همه ي همکاران فرهيخته مي دانند که درس قافيه و عروض در مقطع پيش دانشگاهي درسي نو و حتي براي بعضي از دانش آموزان عزيز رعب آور است.بنابراين قصد داريم که اين درس بسيار شيرين و فني به گونه اي براي فراگيران آسان جلوه نمايد،که با رغبت تمام به يادگيري اين درس بپردازند. آنچه در اين وجيزه پيش رو داريد حاصل سال ها تجربه و تدريس در کلاس هاي مختلف است از اين رو لازم ندانستيم که ارجاع و پانوشته هايي بدان بيفزاييم. درآغاز لازم مي دانيم به توضيح چند اصطلاح مهم و کليدي اين درس ؛ عروض، حرف،وزن، هجا و تقطيع بپردازيم. عروض - علمي است که قواعد تعيين اوزان شعر(تقطيع) و طبقه بندي اوزان را، از جنبه ي نظري و عملي به دست مي دهد. حرف –هر واژه اي از اجزاي کوچک و بي معني ساخته مي شود که به آن حرف گفته مي شود و در عروض صورت ملفوظ (واج)مورد نظر است نه شکل خطي آن .حرف خود به دو نوع؛ مصوت و صامت تقسيم مي شود که مصوت هم به دو نوع مصوت بلند (ا،و،ي)و مصوت کوتاه ( ــــــــــ ) است. غير از اين شش حرف، بقيه ي حروف صامت هستند. وزن –از تساوي و رويارويي هجاهاي کوتاه و بلند نظمي در گفتار حاصل مي شود که به آن وزن مي گويند. هجا-مقدار صوتي که با هر ضربه ي هوا از ريه به بيرون مي آيد را هجا مي گويند. تعداد هجاي هر واژه وابسته به تعداد مصوت موجود در آن واژه است. هجا نيز به سه نوع کوتاه (u) ، بلند (- ) و کشيده (- u)تقسيم مي شود. تقطيع–قطعه قطعه کردن واژه ها به صورت هجا،هجا را تقطيع هجايي و قطعه قطعه کردن مصراع يا بيت را به ارکان عروضي تقطيع به ارکان مي نامند. نکات قابل توجه در تعيين وزن شعر فارسي عبارتند از: 1) درست خواندن و درست نوشتن شعر فارسي (خط عروضي) 2) تقطيع هجايي 3)تقطيع به ارکان 4) اختيارات شاعري در خط عروضي و تقطيع هجايي رعايت موارد زير ضرورت دارد: 1) در خط عروضي صورت ملفوظ (گفتاري)واژه ها نوشته مي شود نه شکل مکتوب (نوشتاري ) خواهش = خاهش ، تو = ت ، که = ک و... 2) هرمصوت بلند از نظر امتداد (مقدار کشش صدا يا آوا) دو برابر مصوت کوتاه يا دو واج محسوب مي شود. ( با ، بو ، بي ) هر کدام سه واج شمرده مي شود ؛ چون يک واج صامت (ب)+ يک واج مصوت بلند (ا ، و، ي) است که خود از نظر امتداد دو واج به حساب مي آيد. 3) در هر واژه به تعداد مصوت (کوتاه يا بلند) هجا يا بخش وجود دارد ؛ مثلا کلمه ي " برادر"سه هجادارد؛ سه مصوتدارد. 4)هر مصوت (کوتاه يا بلند ) هميشه دومين حرف هجاست.چنانکه در واژه ي ( کتاب )مي بينيم که مصوتهاي ( ـــ )و "ا هر کدام دومين حرف هجاست. مصوت بلند زماني مصوت بلند و دو واج محسوب مي شود که هم دومين حرف هجا باشد وهم صداي ( آ ،او ، اي) بدهد.مثال: باد ،بود،بيد و... 5)نون ساکن(ن )بعد از مصوتهاي بلند ( ا ، و، ي ) در يک هجا در خط عروضي به حساب نمي آيد؛يعني ،واژه هاي (جان ،خون و دين ) به ترتيب به صورت ( جا ، خو ،دي ) خوانده مي شوند يا به حساب مي آيند. نکته- اگر " چون " به معني ( مثل و مانند =حرف اضافه و زيرا و هنگامي که=حرف ربط) باشد، ( ن) ساکن در خط عروضي حذف نمي شود و اگر به معني ( چرا ،چطور و چگونه )باشد،( ن ) ساکن در خط عروضي حذف مي گردد. زفراق چون ننالم من دل شکسته چون ني که بسوخت بندبندم ز حرارت جدايي 6) "آ"در خط عروضيو در آغاز هجا سه واج به حساب مي آيد؛ چون در واقع برابر است با " همزه( ء) + ا" که همزه يک حرف صامت و "ا"يک مصوت بلند است که خود دو واج شمرده مي شود. مثال:آب،مرآت، قرآن، مآخذ و... 7)اگر حروف (ا،و،ي)حروف اول و سوم و چهارم هجا باشند،در اين صورت صامت به حساب مي آيند و ديگر دو واج شمرده نمي شوند. در( ابر، وقت ،ياد) = حرف اول ، در ( مبدا ، نو، سيل )=حرف سوم و در ( ناو ، چاي) =حرف چهارم هجا هستندکه در هر حال چون دومين حرف هجا نيستند و صداي (آ،او، اي) نمي دهند، مصوت نيستند بلکه صامت به حساب مي آيند. 8)اگر پيش از همزه حرف صامت باشد،همزه مي تواند در تلفظ و خط عروضي حذف شود؛ پيش از= پيشز، دانش آموز = دانشاموز ، دل افسرده = دلفسرده و... 9) در خط يا املاي عروضي مصوتهاي کوتاه يا حرکات بايد نوشته شود تا در شمارش واج کمک کند. َس لا مَت مي کُ نَم از دِلُ از جان = سلامت مي کنم از دل و از جان 10) حرف ربط يا عطف (و) همچون ضمّه اي روي حرف پيش از خود قرار مي گيرد؛ چنان که روي (ل ) در مصراع بالا به کار رفته است.يا "من و تو "را مي خوانيم (( مَ / نُ / تُ )) ، (( مرگ و زندگي )) را مي خوانيم (( مَر/ گُ / زِن / دِ /گي )) 11) حروفي که در بعضي از واژه ها نوشته مي شود ولي خوانده نمي شود در خط عروضي نيز حذف ميشود؛ خويش = خيش، چه= چ ، تو = ت و... 12)حروف مشدّد در املاي عروضي دو بار نوشته مي شود؛ دقت = دق/قت شدت = شد/دت و ... منبع دانشگاه المصطفیص
|