موسیقی محرم و برداشتها از نغمههای کهننوجوان اکبر من؛ بدیعزاده سالهای اولیه دهه ۴۰ هنوز لحنهای عربی بر سنتهای موسیقی و لحنهای مذهبی ایرانی غلبه نکرده است. جواد بدیعزاده که خود در فضایی مذهبی رشد پیدا و در کتاب خاطرات خود بارها از این فضاها یاد کرده است روی شعری از یغمای جندقی با عنوان "نوجوان اکبر من"، خط ملودیای در دستگاه همایون میسازد که در فاصلهای کوتاه و همانند ساختههای دیگرش چون شد خزان، با اقبال عمومی روبرو میشود. چندی بعد محمد احمدیان که از خوانندگان سنتی موسیقی مذهبی است این قطعه را در قالب سینه زنی خوانده آن را ماندگار میکند. بعد از پخش این قطعه بود که محمدابراهیم باستانی پاریزی یادداشتی کوتاه اما تاثیرگذار در توصیف آن نوشت و بر اعتبار آن در میان اهل فن و فرهنگ بیشتر افزود. از احمدیان که از جمله نوحهخوانان بنام دو دهه ۴۰ و پنجاه به شمار میرود دو روایت از این قطعه وجود داردکه اولی کوتاه و دومی نزدیک به ۲۰ دقیقه است که در سال ۵۶ به همراه اشعار مراثی دیگر دوباره خوانی شده است. طمأنینه و غنای ملودیک و استفاده به جا از فضاهای دستگاه همایون و گوشههای چکاوک و بیداد در این نوحه به همراه صدای پر سوز از جمله ویژگیهای این کار به شمار میرود. محمد احمدیان که سال ۱۳۳۸ با معرفی مجید وفادار به رادیو میرود، با موسیقی دستگاهی آشنا می شود و سخت از شیوههای آوازی مکتب آوازی اصفهان بهره می گیرد. او تحت تاثیر آوازهای مذهبی جواد ذبیحی قرار داشت و حتی کارهای مشترکی هم با او اجرا کرد. نکته جالب توجه این که او تا اوایل بهار امسال در قید حیات بود و فروردین سال ۱۳۹۴ درگذشت اما در این ایام کمتر سراغی از او در رسانههای رسمی ایران به چشم میآمد. موسیقی مذهبی بوشهر در میان موسیقیهای نواحی ایران موسیقی منطقه جنوب از جمله پربارترین نواحی دارای قطعات و ملودیهای بکر مذهبی است. در این میان موسیقی منطقه بوشهر از هر جهت یگانه است. در سال های پایانی دهه چهل که توجه به سنتهای موسیقی ( چه شهری و چه نواحی) در دستور کار مسئولان وقت رادیو و تلویزیون ایران قرار گرفت، ناصر تقوایی، فیلمساز نامآشنای منطقه جنوب، به سفارش تلویزیون به سراغ ضبط اثری درباره موسیقی مذهبی منطقه جنوب رفت که در فیلمی مستند آن را به نمایش گذاشت با عنوان "اربعین در بوشهر". در این فیلم قطعاتی از اجرای نوحههای این منطقه به همراه آیینهای سینهزنی ثبت و ضبط و به نمایش درمیآید که در نوع خود منحصر به فرد است. در فیلم تقوایی سنت سینهزنی با بدنهای برهنه مردان و به همراه صدای نوحه جهانبخش کردیزاده به همراه بهره گیری از سازهایی چون سنج و دمام به نمایش گذاشته شده است. در همین فیلم است که ملودی معروف سینهزنی اجرا میشود که بعدها دستمایه سینه زنی قطعه "محمد نبودی ببینی" با صدای غلام کویتی پور درباره آزادسازی خرمشهر میشود در حالی که اصل این ملودی و شعر آن مربوط به حادثه کربلاست. چهار سال بعد محقق میدانی موسیقی نواحی ایران، فوزیه مجد نیز به سراغ این منطقه میآید و همزمان با اربعین حسینی به ضبط قطعاتی متفاوت و با نگاهی تحقیقیتر میپردازد که بیش از سه دهه بعد در قالب یک سی دی با عنوان "اربعین در بوشهر" منتشر میشود. خانم فوزیه مجد در بیان خود از خاطرات روز ضبط این اثر به صدای کردیزاده اشاره میکند و او را دارای صدایی پرطنین، مخملی، گرم و گیرا میداند. موسیقی مذهبی بوشهر دستمایه ساخت آهنگ سریال "دلیران تنگستان" میشود که از سوی احمد پژمان و علی رهبری در سالهای اولیه دهه پنجاه برای این سریال ساخته شد. موسیقیای که در همان تیتراژ ابتدایی خود با صدای سنج و دمام شروع می شود و سپس با برداشتی مدرن و در فضایی رمانتیسمی از این موسیقی ادامه مییابد. لالایی با صدای زن که بحث برانگیز شد بهرهگیری از موسیقی این منطقه و به خصوص موسیقی عزاداریهای مرتبط با حادثه کربلا سه دهه بعد دستمایه تم محوری ساخت موسیقی سریال "مختارنامه" میشود. این تم از روی بخشی از تحقیقات محسن شریفیان، محقق و موزیسین موسیقی مناطق جنوب، برداشت میشود. تحقیقی که خود بخشی از مجموعه موسیقایی شیعیان ایران است. این قطعه یک لالایی است که از سوی زنی به نام صدیقه بحرینی خوانده میشود و در مراسم های عزاداریهای زنان منطقه بوشهر ضبط شده است. پخش صدای زن در این موسیقی که در تیتراژ پایانی سریال مختارنامه استفاده شده بود، با واکنشهای برخی از چهرههای مذهبی و مخالفان استفاده از تکخوانی زن روبرو میشود اما در نهایت با مقاومت کارگردان فیلم و پوشش بیشتر فضای سازهای همراه کار تا به آخر پخش میشود و اعتراضات بعدی به دنبال آن نیست. نکتهای که بعدها دستمایه کار بهروز غریبپور و بهزاد عبدی در اپرای عاشورا قرار میگیرد. استفاده از صدای زن هنگام اجرای آن در سال های دولت احمدی نژاد در اپرای عاشورا اعتراضی را بر نمیانگیزد اما در اجرای اخیر آن با ارکستر سمفونیک تهران مخالفت باحضور و صدای زن در اپرا ضمن اینکه با انتقاد نیروهای منتقد و مخالف وزارت ارشاد روبرو می شود، بلکه اعتراض رئیس دیوان عدالت اداری را نیز برمی انگیزد. خسوف؛ پروژهای برای موسیقی عاشورا سالهای اولیه دهه هشتاد که اوج فعالیت مرکز موسیقی وزارت ارشاد در دوره ریاستجمهوری محمد خاتمی بود، یکی از بزرگترین پروژههای مرتبط با موسیقی مذهبی رقم میخورد که بعدها با عنوان خسوف و در قالب دو سیدی به بازار موسیقی عرضه میشود. این اثر را محمدسعید شریفیان ساخت که چند سال بعد در نشست نقد و بررسی این اثر در آبانماه ۹۱ گفت که طرح آن را سال ۱۳۷۶ شروع کرد و با بهرهگیری از نوحههای قدیمی در سال ۱۳۷۸ آن را تکمیل و آماده اجرا کرد. او برای این کار ۱۰۷ دقیقه ای از نزدیک به ۲۰۰ نوازنده و خواننده (گروه کر و تکخوان) برای بیان دیدگاههای خود در فضایی ارکسترال بهره برد. این اجرا بعد از حضور ارکستری از رومانی ارکستر کر ابوای رومانی در اربعینی سال ۱۳۸۲ به رهبری لوریس چکناوریان و با آواز علیرضا قربانی برای ۵ روز در تالار وحدت به روی صحنه رفت. بعدها در همان نشست آبان ۱۳۹۱ دو چهره شناخته شده موسیقی سمفونیک ایران (هوشنگ کامکار و نادر مشایخی) ارزشهای فنی و هنری این اثر را کیفی و بالا دانستند و بر تلاش سازنده برای ارائه اثری هنری و نه سفارشی تاکید کردند. به گفته نادر مشایخی "این نوع موسیقی انسان را از زمان و مکان جدا می کند. سئوال و جواب دارد، انتقال مفهوم خوب صورت گرفته و آهنگساز سعی کرده تا تاسوعا و عاشورا را از جنبه حماسی به تصویر بکشد، ضمن آنکه حالت ملودیک اثر به بداههنوازی نزدیک و از سوی دیگر درگیر هارمونی نمانده بلکه به هارمونی نقش داده و در تمام آکوردها این محسوس است." هوشنگ کامکار نیز با تاکید و انتقاد از کارهای سفارشی فراوانی که در سالهای اخیر در زمینه موسیقی مذهبی نوشته شد از خسوف به عنوان "یکی از با ارزش ترین کارهایی که آهنگساز برای دل خود نوشته است" یاد کرد. او گفت که این اثر "تحت تاثیر آواهای زمین گوستاو مالر بوده اما، ایده استفاده از سازهای برنجی برای نشان دادن عزا، استفاده از موسیقی آتنال همزمان با ملودی های تنال، به کاربردن به جای دیسونانس و سلوی شنیدنی و خوب در دستگاه شور کار را بسیار جذاب کرده بود." امیر رستاقروزنامهنگار حوزه فرهنگ هنر
|