بررسی جایگاه زن در اشعارزنان شاعر-بخش دوم شاعران زن و مادر بودن مادر بودن یکی از درجات والای بشریت است . که شاید هر بانویی آرزوی دست یابی به این حس زیبا را دارد . این تقدس الهی در شعر زنان بیشتر به چشم می خورد و می توان گفت زنان بسیار زیبا به آن پرداخته اند . شاعرانی هستند که خود تجربه مادر شدن را نداشته اند اما حس زایش را به خوبی به قلم آورده اند. پروین اعتصامی پروین اعتصامی هیچ گاه مادر نشد ، اما از مادر گفتن را خوب می دانست .حس مادرانه در نهاد همه دختران وجود دارد خاله بازی های کودکانه نشان از این رشد ذاتی است پروین هم دقیقا همین حالت را دارد. نمونه آن قطعه “حدیث مهر” است که در آن به زیبایى تمام، لذت مادر شدن را از زبان کبوترى براى گنجشکى بیان می کند به گونهاى که گویى خود، بارها مادرى را تجربه کرده است: گنجشک خرد گفت سحر با کبوتری/کآخر تو هم برون کن از این آشیان، سری آفاق، روشن است چه خسبى به تیرگی؟/روزى بپر، ببین چمن و جویى و جری بنگر من از خوشی، چه نکو روى و فربهم/ننگ است چون تو مرغک مسکین لاغری گفتا حدیث مهر بیاموزدت جهان /روزى تو هم شوى چو من اى دوست، مادری گرد تو چون که پر شود از کودکان/جز کار مادران نکنى کار دیگری روزى که رسم و راه پرستاریم نبود/مىدوختم بسان تو، چشمى به منظری خوشبخت،طایرى که نگهبان مرغکى است /سرسبز، شاخکى که بچینند از آن بری شیرین نشد چو زمحنت مادر، وظیفهای/فرخندهتر ندیدم از این، هیچ دفتری نکته سنجی باریک بینى از ویژگىهاى زنان است. پروین نیز به تبع زن بودن خویش در وراى هرچیز، نکتهاى مىبیند و آن را به نیکویى بازگو مىکند. به عنوان مثال وقتى قطعه “تیره بخت” را در دیوان او مىخوانیم به حس تلخ عدم حضور مادر و بىمهرى نامادرانه پی می بریم . دخترى خرد شکایت سر کرد /که مرا حادثه بى مادر کرد دیگرى آمد و در خانه نشست /صحبت از رسم و ره دیگر کرد دختر خویش به مکتب بسپرد/نام من کودن و بىمشعر کرد اشک خونین مرا دید و همی/خندهها با پسر و دختر کرد نزد من دختر خود را بوسید/بوسهاش کارد دو سر خنجر کرد عیب من گفت همى نزد پدر/عیبجوییش مرا مضطر کرد شب به جاروب و رفویم بگماشت/روزم آواره بام و در کرد مادرم مرد و مرا در یم دهر/چو یکى کشتى بىلنگر کرد مادرم بال و پرم بود و شکست/مرغ، پروانه به بال و پر کرد زیباییهای زنانه همه خوب می دانیم زیبایی ظاهر و باطن در وجود زنان درخشش بیشتری دارد . حتی خود زنان نیز گاهی این جلوه ها را ستایش می کنند و جدای از خود پسندی آن را برای معشوقه خود نمایان می سازند . زنانی هستند با برجسته سازی جلوه های خدادادی خود را به نوعی بیان می کنند . زیبایی هایی که شاید معشوقه به آن کم توجه و شاید بی توجه است و بیان آن گوشزد است . گر افلاطن و سقراط بوده اند بزرگ/بزرگ بوده پرستار خردی ایشان . به گاهواره مادر بسی خفت/سپس به مکتب حکمت حکیم شد لقمان . در آن سرایی که زن نیست ، انس و شفقت نیست/در آن وجود که دل مرد ، مرده است روان به هیچ مبحث و دیپاچه ای قضا ننوش/برای مرد کمال و برای زن نقصان زن از نخست بوده رکن خانه هستی/که ساخت خانه بی پای بست و بی بنیان پروین اعتصامی در این شعر ارزش و زیبایی معنوی زن در زندگی را بیان می کند که نشان از اهمیت او نسبت به زن در زندگی است.سیمین بهبهانی نیز در این شعرش جلوه های اخلاقی وظاهری زن را نشان می دهد. یارب مرا یاری بده تا خوب آزارش کنم /هجرش دهم، زجرش دهم ،خوارش کنم ،زارش کنم از بوسه های آتشین، وز خنده های دل نشین/صد شعله در جانش زنم،صد فتنه در کارش کنم در پیش چشمش ساغری گیرم ز دست دلبری/از رشک آزارش دهم ،از غصه بیمارش کنم بذری به پایش افکنم ،گویم خداوندش منم/چون بنده در سودای زر،کالای بازارش کنم گوید بیفزا مهر خود،گویم بکاهم مهر خود/گوید که کمتر کن جفا ، گویم که بسیارش کنم هر شامگه در خانه ای،چابکتر از پروانه ای/رقصم بر بیگانه ای ، وز خویش بیزارش کنم چون بینم آن شیدای من فارغ شد از سودای من/منزل کنم در کوی او ، باشد که دیدارش کنم گیسوی خود افشان کنم،جادوی خود گریان کنم/با گونه گون سوگندها،بار دگر یارش کنم چون یار شد، بار دگر کوشم به آزاری دگر/تا این دل دیوانه را راضی ز آزارش کنم زنان کودکان را بهتر می فهمند کودک موجودی است که با زن رابطه تنگاتنگی دارد . زن به دلیل زایش و آبستن شدن احساس نزدیکی عمیقی به کودک دارد . همانطور به بیشتر مربیان مهدکودکها زن هستند یا بیشتر پرستاران کودک و یا . . . اندک شاعران زن هستند که سرودن برای کودک را به عهده دارند . این گونه شعر گفتن بسا دشوار تر از شعر بزرگ سال است . چرا که باید روحیات و خلق و خوی کودکانه را خوب شناخت و به ارزشهای این سنین اهمیت داد . شاعرانی چون شکوه قاسم نیا ، زهرا دری ، افسانه شعبان نژاد ، سوسن طاقدیس در زمینه کودک بسیار شعر دارند . اما یکی از مجرب ترین شاعرانی که در این زمینه فعالیت دارد شکوه قاسم نیا است.نمونه ای از شعر او که به زبانی کاملا سلیس و روان و با محتوا برای رده سنی مربوطش سروده شده است . این، اسب است،/آرام است./آن، ببر است، در دام است./این، مار است،/ناآرام! آن، سار است،/بَر آن بام!/نیایش های زنانه پشت سر هر معشوق ، خدا ایستاده است اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولی اگر عشقت گذراست و تفنن و تفریح خدا چندان کاری به کارَت ندارد اجازه می دهد که عاشقی کنی تماشایت می کند و می گذارد که شادمان باشی . . . (عرفان نظر آهاری) عبادت و رازو نیاز با خداوند رفتاری است که در خلق و خوی انسان به خصوص مسلمانان به طور ذاتی وجود دارد . مناجات های شبانه و راز و نیاز های ملتمسانه و گفتگوهای خودمانی که هر انسان با خدای خود دارد برای دیگر انسانها به نحوه خود زیبا و بدیع می باشد . یکی از رویکرد های اشعار زنانه عبادات و نیایش هایی است که شاعر با خدای خود دارد . خدا در دیدگاه زنانه نوعی سنگ صبور و همدم تنهایی ها محسوب می شود. زنان در خلوتهای تنهایی خود شکوه ها و دعاهایی که با خداوند دارند که خاص خودشان میباشد. عرفان نظرآهاری با من تماس بگیر، خدایا/حتی هزار بار وقتی که نیستم /لطفا پیام خودت را /روی پیام گیر دلم بگذار. اشعار عرفان نظر آهاری نمونه بارزی از این رویکرد را در بر دارد . رازِ راه/رفتن است/رازِ رودخانه/پل رازِ آسمان/ستاره است/رازِ خاک/گُل رازِ اشک ها/چکیدن است/رازِ جوی آب/رازِ بال ها/پریدن است/رازِ صبح آفتاب/رازهای واقعی/رازهای برملا ست مثل روز ، روشن است/راز این جهان خدا ست از کتاب "چای با طعم خدا" عارف سادهنویسی است که با کتابهایش میتوان شناخت متفاوتی نسبت به خداوند پیداکرد . لیلی شدن را درد می داند درد زادنی نو و تولدی به دست خویشتن .نظر آهاری با واژههایی که جنس زنانه دارند مانند: قاصدک، عروسک بازی، دفتر کاهی، لیلی شدن و .... و واژههایی که خاص اشعار خودش میباشد مانند: رنگ عشق، سماور جوش، خواستگاری دختر هابیل و ... جهان را به انسانها و به خصوص زنان و دختران به شکل لطیفی نشان میدهد و باید اشعار و متون ادبیاش را خواند تا درک عمیقتری از عشق الهی به شیوه ای خاص پیدا کرد. من عروسکم /عروسک کسی که پشت پرده است دست های او مرا درست کرده است من عروسکم /عروسک خدا دوست عزیز و کوچک خدا /یک عروسک نخی که شب به شب توی دامن خدا به خواب می رود /روی بال نازک فرشته ها سوار می شود معشوقه او خدا ست و بیشتر ابیاتش با دیدگاهی خداجویانه سروده شده است . روزمرگی زنانه در قالب شعر هنوز هستند زنانی که صدای ماشین لباس شویی و زندگی با گلدانهای سبز و انتظارهای پای پنجره و قل قل غذا در قابلمه بخش بزرگی از زندگی روز مره اشان را در بر می گیرد . همچنین شاعرانی که این کارهای پیش پا افتاده را به نوعی بزرگ و با اهمیت جلوه می دهند . سیمین بهبهانی یکی از شعرهای سیمین بهبهانی به خوبی شناخت او را نسبت به زنانی که خانه دار هستند و و زندگی ساده وبی آلایشی دارند را بازگو میکند. اون این زنان را دارای قدرت بالایی در عشق و احساس می داند که در زندگی سخت، کار آزموده و مجرب شده اند. زنی را می شناسم من/که در یک گوشه خانه میان شستن و پختن/درون آشپزخانه سرود عشق می خواند/نگاهش ساده و تنهاست صدایش خسته و محزون/امیدش در ته فرداست زنی را می شناسم من/که می گوید پشیمان است چرا دل را به او بسته/کجا او لایق آنست؟ زنی هم زیر لب گوید/گریزانم از این خانه ولی از خود چنین پرسد/چه کس موهای طفلم را/پس از من می زند شانه؟ لیلا کرد بچه با اشعار نو به سراغ این روزمرگی رفته در بیشتر اشعار او زنان جامعه امروز را با مشاغل و زندگی های یکسانی میبینیم که در زندگی خود و نهایتا چند کیلومتری خود هستند. با اینکه زندگی های امروزی به نوعی مدرنیته و رباتیک شده اند و زن و مرد یکسان کار می کنند و زندگی های مشترک را می سازند اما همچنان زنان خانه داری هستند که در پستوی قلبشان احساسات نهفته و واژه های نخوانده ای وجود دارد و به نوعی شعر ناب هستند. این گونه زنان در اشعار لیلا کرد بچه زیاد به چشم می خورند. مبلها را چیدم/پردهها را کنار پنجره/قابها را به دیوار آویختم لیلا کردبچه بعد /دو فنجان چای ریختم/و فکر کردم به ۳۶۵ روزِ دیگر که میتوانم با چیدمانی دیگر/دوستت بدارم.. زنان منشوری از خصلتهای خداوند هستند که با توجه به آفرینش طبیعتشان از احساسی ظریف و در عین قدرتمند پیروی می کنند . شعر زنان نیز مانند شعر دیگر شعرها رویکردهای متفاوتی دارد با این وجه تمایز که شاعران زن دیدی عمیق به افق سوژه خود دارند . کودک یا جنسیت یا مادر بودن یا تظلم خواهی و یا به هر چه می پردازند تمام زوایا را بررسی و با وسواسی خاص ریز ترین نکات را نیز در نظر می آورند. شکی نیست در آینده نیز با تغییرات فرهنگی و هنری، زنان که دیدگاهی وسیع نسبت به هنر دارند رویکردهای جدیدی را در ادبیات زنانه خواهند یافت. http://leilasadeghi.com/naghd/note/829-azadegan.html
|