شعرناب

شعر و شاعری


آنچه در پیش روی دارید دیدگاه های زنده یاد " منوچهر آتشی" چهره ی ماندگار و شاعر جنوب است.
بخش 1
منوچهر آتشی" شعر با زندگی كه سراسرتجربه است تعریف می كرد و می گفت كه شعر امروز مسیر تجربه را طی می كند و در این مسیر نباید متوقف شود. وی می گفت كه شاعر جوان امروز مدعی حركت های تازه در شعر است و بیش از آنكه كار و مطالعه كند، از تئوری هایی حرف می زند كه در غرب نیزهنوز درونی نشده، با این حال مسیر تجربه را طی می كند و در این مسیر نباید متوقف شود، زیرا در شعر تجربه حرف نخست را می زند. حرف شعر خوب ایران امروز را شاعرانی می زنند كه بیش از پنج دهه در این عرصه فعالیت داشته و شتاب ها، دستپاچگی و هیجان زدگی شعر جوان امروز را از سر گذرانده و پخته و نهادینه شده اند. شاعرباید قریحه شاعری، پشتوانه شعری و دایره واژگانی وسیع، تجربه در شعر جهان و شعر فارسی داشته باشد تا نیرومند و قوی شعر بسراید. "تعدادی از شاعران فكرمی كنند با چینش پلكانی كلمات و عاطفی و حسی بودن ، شعر نوشته اند در حالی كه شعر فن خاص خود را دارد، كه شاعر باید به آن مجهز باشد."
به گفته آتشی، در شعر معنی وجود ندارد و شاعر معناآفرین ایده ها نیست به طوری كه با بیان ایده و فلسفه خاص، شعر از قلمرو خود خارج می شود، با این حال شاعران پیوسته درگیر ایده ها و معناها در شعر خود و دیگران هستند.
"شعر آن حال آزاد در بیان هر چیزی است كه شاعر به محدوده اش ورود كرده است، شاعر به جای درگیری با معنا و مضمون، باید عینیت هر چیز را از زاویه نگریسته شده و حس فردی، شخصی و درونی خودش را در شعر بیان كند." وی اعتقاد دارد: شعر از تخیل و رویا، ناخودآگاه و خودآگاه باهم می آید و ربطی به خردگرایی ندارد. آتشی اظهار داشت : جامعه هنوز طالب شعر است اما دچار سر درگمی شده زیرا از طرفی باانبوهی كتابها و نام شاعرانی مواجه است كه در بازار كتاب تراكم بوجود آوردند به طوری كه كتاب خوب گم شده و از سوی دیگر بازار كتاب پراز كتابهای ناپخته و نامناسبی است كه سرمایه ناشر را بیهوده صرف كرده است. به گفته وی، مخاطب شعر امروز نه به دلیل شعر خوب یا بد بلكه به دلایل علمی و اجتماعی كم شده است. "دردوران گذشته شعر یگانه رسانه عاطفی و هنری جامعه بود، امروز روش های جدید مسایل سیاسی و اجتماعی خاصی بوجود آورده است، روش مخربی چون ممیزی كه درپی عیب های شعرها است و شعر راخطری برای فرهنگ عمومی مملكت می داند به طوری كه بزرگترین رمان های قرن مانند اثر ترجمه شده"جیمز جویس" سال هااست كه مجوز انتشار نگرفته است". وی "شعر وبلاگی"امروز كه جمع كثیری ازشاعران به آن روی آورده اند را بازتاب فرهنگی و نتیجه ممیزی های عرصه فرهنگی كشوردانست و گفت: شاعران باید بدانند كه شعر واقعی، شعرمكتوب است شعری كه درجراید و كتاب چاپ می شود،گذاشتن این شعرها در وبلاگ ها به شاعر كمك چندانی نمی كند. "وبلاگ ها واینترنت خصوصیت گذران و محوشدنی داشته و سندیت ندارند به همین دلیل شعر در آن عملا از بین رفته و فراموش می شود.


1