ارادت امام رضا به شاعر دِعبِل خُزاعی (زاده ۱۴۸-درگذشته ۲۴۵ قمری) با نام کامل ابوعلی، دعبل بن علی بن رزین بن عثمان بن عبدالله بن بُدیل بن ورقاء خزاعی کوفی، شاعر، ادیب و عالم شیعی که مدیحهسرا و ذاکر فضایل اهل بیت بود. مرقد این شاعر در "شهرستان شوش دانیال " در استان خوزستان است. ****** زمانی هم که علی بن موسی الرضا، امام هشتم شیعیان، ولایتعهد مأمون عباسی را قبول کرد و از مدینه به خراسان آمد، دعبل به همراه ابراهیم بن عباس صولی، شاعر دیگر شیعه، عازم زیارت رضا شدند. هر دو شاعر در مرو نزد ایشان رفتند و قصیده خود را در مرثیه حسین و مناقب وی و سایر بنیهاشم انشاد کردند. قصیده دعبل که حماسه تاریخ بنیهاشم و منقبتنامه آل علی بود، بسیار مورد توجه قرار گرفت و علی بن موسی الرضا و اهل بیت او و مأمون، خلیفه عباسی را به گریه انداخت. *سپس علی بن موسی الرضا ده هزار درهم از سکههایی که به نام خود او ضرب شده بود، به دعبل داد. و آنگاه به درخواست دعبل، جبهای از جامههای شخصی خود را نیز به دعبل بخشید. مأمون عباسی هم پنجاه هزار درهم به او صله داد. ****** دعبل تعصب شدیدی به طرفداری از ائمه اطهار داشت. طبعش ظریف و زودرنج بود و زبانی گزنده داشت. خیلی زود از اشخاص میرنجید و از این جهت، به بعضی افراد بد میگفت و حرفهای هجوآمیز میزد. خلفا به خاطر مداحیاش، او را تحمل و عفو میکردند، ولی دیگران به دشمنی او برمیخاستند. البته علمای شیعه میگویند که این شاعر شیعه، فقط دشمنان و مخالفان اهل بیت را هجا میگفتهاست. او که ارادهای قوی و روحی شجاع و گستاخ داشت، تا آخر عمرش، دست از هجای مخالفان نکشید تا جایی که این کار باعث مرگش شد. زمانی که در بغداد، «مالق بن طوق تغلبی» که از افراد بانفوذ عرب بود، درصدد قتل او برآمد، دعبل به بصره فرار کرد و سپس راه اهواز را در پیش گرفت. مالق به شخصی ده هزار درهم داد و او را مأمور قتل دعبل کرد. زمانی که او در یکی از آبادیهای شوش به نام طیبه بود، آن مرد بعد از نماز عشاء، با نوک عصای دشنهمانند زهرآگین خود زخمی به پشت پای دعبل زد که او را مسموم نمود و روز دیگر بر اثر جراحت آن درگذشت. سن او درموقع وفاتش بیشتر از ۹۷ سال و تاریخ وفاتش سال ۲۴۵ قمری و مدفن او در شوش است. . . منبع سایت ویکی پدیا
|