گلایهقبل از هر چیز سلام نماز روزه هاتون قبول باشه. اول دوسدارم بگم چجوری با این شهر قشنگ شعرای ناب آشنا شدم. یه روز به صورت خیلی خیلی اتفاقی که دنبال وبلاگ یکی از دوستای دوران دانشگام بودم به نام فاطمه توکلی البته نه همین فاطمه توکی بانوی سپیدسرای ناب شعر ناب, با صفحه ی همین بانوی توانمند روبه رو شدم . شعرای این عزیزو خوندم و خیلی به دلم ننشست. برام خیلی جالب بود. یه تیتر پررنگ:سایت ادبی, نقد تخصصی شعر. با خودم گفتم یعنی واقعأ میشه؟! یعنی اینجا شعرای پیش پا افتاده ای مث شعرای دست و پا شکسته ی من نقد میشه اونم تخصصی؟!!! با هزار امید و آرزو ثبتنام کردم. گفتم چرا که نه. چرا شعرامو اصلاح نکنم. به هر حال اینا همون شعرایی هستن که یه روزی دوسشون داشتم. تا حالا هرچی شعر گذاشتم مال حدودأ ده سال پیشه. بیشترشم مال زمانیه که دبیرستانی بودم. البته هنوزم مونده که تو سایت نذاشتما. به هر حال حدودأ ده ساله که سراغ شعرام نرفته بودم. پروندشو کاملأ بسته بودم. اما از وقتی که اینجا اومدم یه امیدی واسشون تو دلم روشن شد. با خودم گفتم حداقل میتونم اصلاح کنم عیبای کارمو بدونم و ... روزای اول خوب بود. چند شاعر عزیز نقد میکردن و من بسیار خوشحال میشدم. خدایی ایرادامو متوجه میشدم. اسماشونم میگم چون حس میکنم اینجا همه از یه خانواده ان. برادرای عزیزم آقای نظری و آقای نادری و آقای لنگرودی. اما دیگه حتی نقد نکردن که هیچ اصلأ حتی دیگه نخوندن. فقط چند شاعر عزیز همیشه همراه من بودن که خیلی ازشون ممنوم. ولی دیگه خبری از انتقاد نبود که نبود... اگه درست یادم باشه و اشتباه نکنم یه سخنی رو حضرت علی خیلی خوب گفتن که مضمونش این جمله بود: اگه میخوای جلوی پیشرفت کسی رو بگیری و متوقفش کنی مدام ازش تعریف کن. بخدا بخدا بخدا نقد خوب سازنده است... شرمنده این گله شدیدأ رو دلم مونده بود باید میگفتم. هرچند که منِ تازه وارد در حد گله نیستم. در آخرم از شما اساتید و پیشکسوتان تمنا میکنم تمنا میکنم و باز هم تمنا میکنم که دست ما کوچیکترارو بگیرین همین... بازم عذر میخوام. یا علی
|