شعرناب

کاش اورا بهتر بشناسیم!!


به نام خدا
یکی از عزیزان دلسوزی که روزهاست درکنارمان صادقانه وبی ادعا به نقد اشعار
وآموزشمان پرداخته استاد بزرگوارو فرهیخته ودانشمندعلی رضا آیت الهی است
که علاوه براینکه خودشان شاعری هنرمند وادیبند بلکه نقاد ی اندیشمند منصف وآگاه هم هستند
از آنجایی که واقعن احساس کردم این استاد عزیزدربینمان ناشناخته هستند
وحق شاگردی را شاید هیچ کداممان درحقشان نتونستیم ادا کنیم
تصمیم گرفتم دراین پست کمی ایشان رامعرفی کنم تا دوستان عزیزم ایشان رابیشتر بشناسند وحالا که این مرد زحمت کش ودلسوز درکنارمان متواضعانه خدمت می کنند لا اقل احترامشان رابیشتر ازقبل داشته باشیم وقدرشونو بدونیم وتاهستند ازمحضرشون فیض لازم راببریم
لااقل شاید بتوانیم قدر دان گوشه ای زحمات این استاد عزیزباشیم که بی وقفه وبا وجود کسالت وگرفتاریهای زیاد
خاشعانه و بدون هیچ چشم داشتی درسایت حضور دارند..................
علیرضاآیت اللهی از1341 فولکلوریست،1345محقق دانشگاه تهران و همکار«فرهنگ مردم» ، 1351 نخستین کارشناس مردمشناسی دانشگاهها،1354 مدرس مردمشناسی دانشکاه ابوریحان و با تحصیلات دکتری مردم شناسی در فرانسه در 1365 ،استاد مردم شناسی دانشگاه شهید بهشتی بوده است....................
چکیده ای از بیوگرافی و اصل و نسب و سالها تلاش وخدمت علیرضا آیت اللهی را اگر بخواهیم در یک خبر بگنجانیم قطعا میسر نخواهد بود ،ولی سرفصل ها را می توان نوشت .
علیرضا آیت اللهی در سال 1324 شمسي در خانواده و خانداني مذهبي در یزد متولد شد .
محل تولدش بلوار امامزاده جعفر یزد محله مصلي عتيق ، خيابان آيت اللهي
او فرزند ميرزا جواد آيت اللهي ( سر دفترسابق ازدواج و نيز اسنادرسمي 31 يزد ) و سلسله نسبي فرزند حاج ميرزا علي آيت اللهي ( شريف ) كه امام جماعت مساجد ملااسماعيل و مصلي عتيق بوده است ، فرزند آقا ميرزا محمد جعفر شريف كه رئيس حوزه علميه قائميه ، يعني همان مدرسه علميه ملااسماعيل ، و از امامان جماعت آن مسجد بوده است ، فرزند « آيت الله » آقا ميرزا محمد باقر شريف كه مؤلف كتاب بسيار مشهور جامع الشواهد است ، فرزند « آيت الله العظمي » جاج ميرزا عليرضا شريف از نواب ملااسماعيل عقدائي كه حدود سي سال اعلم بلد و منطقه بوده است ، فرزند محمد ابراهيم شريف كه به نوعي در يزد مديريت شهري و محلي داشته يكي از احكام او هنوز بر سردر مسجد ملااسماعيل وجود دارد ، فرزند جاج عزيز چيت ساز كه علاوه بر مالكيت و مديريت كارخانه چيت سازي خود يكي از بزرگترين روحانيان عصر خود در يزد بوده است ؛
و به قول سعدي :همه قبيله او عالمان دين بودند ....
خودش با تواضع مدعی است :
تحصیلاتی متعدد و متفاوت در دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری در ایران و فرانسه ( و اگر بتوان گفت اندکی هم در معماری و شهرسازی در ایتالیا و اسپانیا )داشته ام .69ساله ام با حدود 19 سال تحصیلات دانشگاهی ، 27 سال تدریس در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ؛ و 50 سال مطالعه و تحقیق که همیشه ریشه در ادبیًات خانوادگی ، شهری ، ایرانی و اسلامی من داشته است .به دلیل علاقه به ادبیٌات در نو جوانی به مادٌیات پشت پا زدم . به زودی داستانهایم در پر تیراژترین مطبوعات دهه 1350 چاپ شدند و پس از آن ( این بار با اسامی مستعار ) شعرهایم ... سردبیر یک ماهنامه شدم و ... تقریبا" در باره همه چیز نوشته ام که می شود قریب به نیم قرن نویسندگی... به نظر من هیچ چیز ابتدائی و مبتذل نیست ؛ دقٌت کنید
"ا اينجانب در طول زندگي در يزد چه ازنظر جسمي و چه از نظر درسي بسيار ضعيف و شرمنده تمام اين آباء و اجداد خود "
****************
او در 16 – 17 سالگي در يزد به روزنامه نگاري علاقه مند شد كه شرحش در يادداشت « بخوانيد تا روزنامه نگار نشويد » روي وبلاگش و از آنجا روي برخي از مشهورترين سايت هاي خبري ايران آمده است . در ضمن جزوات نسل جوان را كه به مسؤوليت حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي منتشر و به ضميمه مجله مكتب اسلام به يزد مي فرستادند بين دانش آموزان توزيع مي كرد و كتك...
مطالبي مردم شناختي هم در آن سنين و حتي قبل از آن براي راديو ايران مي فرستاد كه شاید هنوز در آرشيوشان موجود باشد .
بعدا" در تهران سردبير يا دبير هيئت تحريريه يكي دو مجله علمي و تخصصي هم شدكه آخرين آنها ، فصلنامه مجلس شوراي اسلامي ، به انتشار مداوم نكشيد . برخي از سرمقاله هاي اقتصادي روزنامه كيهان در 1364 هم بي نام يا بانام مستعار او ، يعني « دكتر عليرضا يزدي » از سوابق مطبوعاتي او هستند .
عضو هيچ انجمن و گروه و دسته اي سياسي و غير سياسي نبوده و نيست .فقط به عنوان كمك به انقلاب در پرووانس فرانسه « انجمن ايرانيان مقيم پرووانس » را تشكيل داده كه چون به هيچ جا وابسته نبود بيش از چند ماه دوام نياورد .
براي مجلس پنجم هم ازتهران كانديدا شد و با توجه به اين كه در مأموريت خارج از تهران بود و كوچكترين تبليغي نكرده بود .به مجلس راه نیافت .
مدت اقامتش در ایران و فرانسه به ترتیب اینگونه بوده است :
حدود هجده سال در شهر یزد
قريب هشت سال در شهر هاي پاريس و اكس-آن- پرووانس در كشور فرانسه
ونزديك به سي و نه سال در تهران
واما از تحصيلات:
-كارشناسي علوم اجتماعي با گرايش اقتصاد در دانشگاه تهران
- كارشناسي مردم شناسي با گرايش اقتصاد و تكنولوژي در دانشگاه پرووانس فرانسه
- كارشناسي ارشد مردم شناسي .....
- معادل كارشناسي ارشد جغرافيا در گرايش اقتصاد و توسعه روستائي
- كارشناسي ارشد جغرافياي آمايش در گرايش ( مديريت و برنامه ريزي ) شهري
- كارشناسي ارشد مديريت دولتي كه با باز گشت اجباري به ايران ناتمام مانده است
-تحصيلات دكتري جامعه شناسي و مردم شناسي كه با...
- تحصيلات دكتري جامعه شناسي و اقتصاد كار كه با....
- تحصيلات دكتري جغرافياي آمايش در گرايش شهري كه با ...
در ايران عملا" دكتري nf تشخيص داده شده است ؛ گاه مجامع علمي بين المللي و دانشگاههاي ايراني به اين اعتبار ، حتي در نامه هائي رسمي ، عنوان دكتر براي وی قائل شده اند اما به تصويب وزارت علوم نرسيده است .
بيشتر حاصل عمرش ، به جز حدود نه هزار ساعت كه طي حدود بيست و پنج سال در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي به تدريس :
اصول مديريت
تكنيك هاي برنامه ريزي و پيشرفت اقتصادي
نظارت و كنترل پروژه
تحليل سيستمها و روشهاي اطلاعاتي مديريت mis
روشهاي تحقيق در علوم اجتماعي و اقتصادي
انتقال تكنولوژي
تعاون و مديريت خدمات اجتماعي اسلامي
مديريت شهري و محلي و شوراهاي كشوري
و... گذشته است صرف مطالعه ، تحقيق و نگارش كتب ، گزارشهاي تفصيلي ، و مقالاتي شده است كه از آنجمله اند :
كتاب هاي :
اصول برنامه ريزي
شوراهاي كشوري و آمايش شهر و روستا
اقتصاد آفريقاي جنوبي و....
گزارشهاي تفصيلي:
جمعيت شناسي و مهاجرت روستائي در ايران
اقتصاد و جامعه فرانسه
نقش و جايگاه تعاون و بازرگاني در تشكيلات دولتي ايران
تكوين سياست ها و استراتژي آمايش سرزمين در فرانسه
آمايش سرزمين در ساير كشورهاي جهان
برنامه ريزي توسعه و پيشرفت عادلانه
مديريت مشاركتي و سمن ها در ايران و...
مقالاتي متعدد كه به حدود صد و بيست مقاله ، و از جمله حدود سي مقاله علمي و بيش از چهل مقاله علمي-ترويجي چاپ شده مي رسند .
برخي از گزارشها و مقالات مزبور به زبان فرانسه مي باشند كه بعضي از آنها همچنان توسط اينترنت قابل دسترس عموم مي نمايند :
بوم و مسكن در يزد ؛ و...
چندين مقاله ترجمه و چاپ شده در مطبوعات علمي ايران دارد
سخنراني هائي در:
سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري
وزارت امور خارجه
شهرداري تهران
كارخانه هاي صنعتي
و بعضي از دانشگاههاي كشور داشته است .
او در سمت های زیر سعی نموده به وطنش خدمت نماید :
كارشناس تحقيقات اقتصادي – اجتماعي دانشگاه تهران به صورتي غير رسمي در قبل از انقلاب
كارشناس غير رسمي تحقيقات مردم شناسي رادیو و تلویزیون قبل از انقلاب
دعوت شده از فرانسه به منظور عضويت در هيئت علمي آموزشي دانشگاه شهيد بهشتي و فعاليتي شش ماهه در آن دانشگاه
مفسر هنري شرقي بعضي از موزه هاي فرانسه در حين تحصيل در آن كشور
كارشناس فني وزارت برنامه و بودجه در سالهاي 1363و1364.
كارشناس و برنامه ريز اقتصادي وزارت امور اقتصادي و دارائي در 1364 و 1365 .
سرپرست تحقيقات اقتصادي دانشگاه امام صادق ( ع ) 1365 .
مسؤول تحقيقات اقتصادي – اجتماعي – فرهنگي كشورها ، كالاها و بازرگاني جهاني در مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني ، نهايتا" با عنوان « استاد پژوهش بازرگاني » ؛ از 1366 تا 1374.
عضو هيئت علمي آموزشي برنامه ريزي دانشگاه علامه طباطبائي در 1374.
مدرس مديريت هاي استراتژيك كشور ، از عالي ترين سطوح خود ( مگر در سطح وزيران ) تا سطوحي پائين تر از 1368 تا 1374 .
مجري پروژه تحقيقاتي « تعاون و بازرگاني » در مركز پژوهشها ي مجلس كه نهايتا" مانع انحلال وزارت تعاون و ادغام آن در وزارت بازرگاني گرديد . 1374 و 1375 .
پژوهشگر در امور آمايش سرزمين ( و مثلا" دبير كميته پژوهشهاي عمران و مديريت شهري و...) در سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور ؛
وهم اکنون:
پژوهشگر معاونت برنامه ريزي و نظارت رئيس جمهور ؛ در آستانه تقاعد !
بدون شک این پست کوتاه نمی تواند بازگو کننده ی همه ی چیز درباره ی این شخصیت عزیزو بزرگ باشد
امیدوارم آن استاد عزیزوگرانقدرم
کم وکاستی هایش را براین شاگرد تنبل ببخشایند...............!


1