رفقای خوب؛ بهترین فیلم گانگستری ! فیلم جنایی- گانگستری "رفقای خوب" به کارگردانی مارتین اسکورسیزی ۲۵ سال پیش ساخته و اکران شد. از نگاه بسیاری این فیلم عالی ترین پرداخت سینمایی از زندگی گانگسترها است. منتقدان و سینمادوستان در توصیف این فیلم "بهترین" های زیادی به کار می برند. راجر ایبرت، منتقد قدیمی سینما نوشت: "هیچگاه فیلمی به این خوبی در مورد جرائم سازمانیافته ساخته نشده است." همچنین وینسنت کنبی در نقد خود در روزنامه نیویورک تایمز نوشت: "نفس گیر و محشر." اما واکنش اولیه بینندگان در نمایش آزمایشی این فیلم قبل از اکران عمومی چندان مثبت نبود. به هنگام تماشای این فیلم که با صحنه های ترسناکی زندگی گروهی از گانگسترهای نیویورکی را نشان می دهد، تعدادی از بینندگان سالن نمایش را ترک کردند و گروه دیگری به شدت مضطرب شدند. با وجود این اضطراب های اولیه فیلم "رفقای خوب" موفقیت فراوانی کسب کرد. واکنش منتقدان بسیار مثبت بود، در گیشه ها درآمد خوبی کسب کرد و در شش زمینه نامزد جایزه اسکار شد. ۲۵ سال پس از اکران تقریبا با اطمینان می توان گفت که این فیلم یکی از آثار کلاسیک سینما تلقی می شود. به مناسبت بیست و پنجمین سال اکران "رفقای خوب" امسال جشنواره سینمایی تریبکا در شهر نیویورک نمایش ویژه این فیلم را ترتیب داد و مراسم اختتامیه جشنواره با دعوت از تمام بازیگران اصلی این فیلم برگزار شد. این فیلم براساس فیلمنامه ای به قلم نیکلاس پیلگی نویسنده کتاب پرفروش "مردان خلافکار" چاپ ۱۹۸۶ ساخته شد. عنصر اصلی فیلم بازی عالی و خیره کننده ری لیوتا در نقش یکی از گانگسترها به نام هنری هیل است که در سال ۲۰۱۲ درگذشت. فیلم ماجرای پیوستن هنری هیل در سنین جوانی به دسته های خلافکاران سازمانیافته را نشان می دهد. مشارکت او در فعالیت این دسته های مافیایی به مرور افزایش می یابد و علاوه بر سرقت و فروش اموال مسروقه به اخاذی، آدم ربایی و معامله مواد مخدر نیز وارد می شود. هنری هیل در نهایت شروع می کند به خبرچینی برای اف بی آی، پلیس فدرال آمریکا و در مقابل آنها نیز او را در برنامه حفاظت از شهود فدرال قرار می دهند. بازی تمامی بازیگران اصلی این فیلم از لورین براکو در نقش همسر هنری هیل گرفته تا رابرت دنیرو، جو پسکی و پل سورونیو در نقش اعضای گروه تبهکار عالی است. حقیقت کریه دلیل تاثیرگذار بودن فیلم این بود که به نسبت فیلم های مافیایی و تبهکاری که قبل از آن ساخته شده بود، بیرحمی و خشونت تبهکاران را به شکل متفاوتی نشان می داد. جری کاپچی نویسنده یک ستون هفتگی در مورد مافیا با عنوان "اخبار دنیای گانگسترها" می گوید: "فیلم پدرخوانده تصویر رمانتیکی از زندگی گانگسترها ارائه داد و طوری آنها را نشان می داد که گویا فقط به خاطر شرافت و ناموس آدمی می کشند. اما 'رفقای خوب' آنها را آنطور که واقعا هستند نشان می دهد، یعنی افرادی خشن و جانی که به هر دلیلی و در کمال بی خیالی آدم می کشند." فیلم "رفقای خوب" در عین حال از فعالیت و زندگی دسته های مافیایی در دهه هشتاد میلادی تصویر دقیقی ارائه می داد. رابرت کاسیلو، نویسنده کتابی با عنوان "کشیش گانگستر: سینمای ایتالیایی- آمریکایی مارتین اسکورسیزی" می گوید:" این حکایت واکنشی بود به خبرچین شدن تعداد زیادی از تبهکاران و همکاری آنها با پلیس که در دهه هشتاد ضربه سختی به مافیا زد و تعدادی از خانواده های مافیایی را از هم پاشاند. در عین حال افزایش خشونت و تعداد قتل ها توسط اعضای مافیا را نشان می داد." اصالت شخصیت ها و نحوه حکایت ماجراها در این فیلم برجسته است. فیلم تا حدی شبه مستند است و در طول ساختن آن اطلاعاتی که ممکن بود روی داستان و پرداخت فیلم تاثیر بگذارد بررسی و در نظر گرفته می شد. رابرت دنیرو به یاد می آورد که در طول ساختن فیلم مرتب با هنری هیل درتماس بود تا مطمئن شود که همه نکات را دقیقا در نظر می گیرد. او می گوید: "هر چند روز یک بار به هنری هیل زنگ می زدم و همه چیز را با او چک می کردم. تلفن می کردم و می گفتم می خواهم با هنری صحبت کنم. او را هر کجا که بود پیدا می کردند. در آن زمان هنری به عنوان شاهد تحت محافظت پلیس بود." فیلم "رفقای خوب" به حدی واقع گرا و اصیل بود که حتی کسانی که خود جزو دسته های مافیایی بودند آن را یک پرداخت خوب از واقعیت می دانستند. لورکان اوتوی، از بنیانگذاران موزه گانگسترهای آمریکایی در شهر نیویورک، در سال ۲۰۱۰ و در برنامه ویژه ای به مناسبت بیستمین سال تولید فیلم "رفقای خوب" این فیلم را به نمایش گذاشت و هنری هیل هم در مراسم شرکت کرد. لورکان اوتوی به یاد می آورد که هنری هیل به هنگام تماشای فیلم بی قرار شده بود: "او مرتب در طول سالن نمایش قدم می زد، به پرده نگاه می کرد، به تماشاچی ها نگاه می کرد و حتی پشت صحنه رفت." بهترین فیلم اسکورسیزی از نگاه بسیاری از سینما دوستان "رفقای خوب" بهترین فیلم مارتین اسکورسیزی است، به خصوص شیوه ای که او صحنه های فیلم را با یک موسیقی متن پاپ/ راک کاملا شاخص هماهنگ کرده که در بیننده احساس عمیق و تکان دهنده ای خلق می کند. بخش زیادی از این موفقیت مدیون کار تلما شونمیکر، همکار همیشگی مارتین اسکورسیزی، است که کار تدوین نهایی فیلم را انجام داده است. گری سوسمن، منتقد مجله سینمایی موویفون که بیست بار فیلم "رفقای خوب" را دیده می گوید: "این فیلم از همان لحظه اول نفس شما را در سینه حبس می کند و تا پایان داستان که دو ساعت و نیم است شما را رها نمی کند. سپردن خود به فیلمسازی مثل اسکورسیزی آنهم در بهترین اثرش لذت فراوانی دارد. خود داستان هم البته بسیار سرگرم کننده است. ولی همراه شدن در این سفر با این شخصیت های دیوانه و جانی واقعا عالی است." مارتین اسکورسیزی از تکنیک های جالبی برای حکایت کردن ماجراهای فیلم استفاده کرد و برخی از آنها در طول فیلمبرداری خلق شدند. یکی از برجسته ترین موارد که اکنون به صحنه ای ماندگار در پرداخت سینمایی بدل شده، دنبال کردن صحنه ورود ری لیوتا و لورین براکو به یک کلوپ شبانه به نام کوپاکابانا در شهر نیویورک است. گری سوسمن می گوید: "این صحنه که در آن دوربین حرکت دو بازیگر را دنبال می کند، شاید مشهورترین صحنه حرکت دوربین به دنبال بازیگران در سینمای مدرن باشد. این صحنه حدود سه دقیقه طول می کشد که دقیقا به اندازه ترانه ای از گروه کریستالزاست به نام 'بعد او مرا بوسید'. در همان سه دقیقه تمام جزئیات دنیای زد و بند، امتیاز، قدرت و روابط را به خوبی نشان می دهد." فیلم "رفقای خوب" یک تصویر بانفوذ از قدرت و امتیازهای دسته های مافیایی بود ولی در عین حال منعکس کننده عناصر فرهنگی و اجتماعی نیرومند جامعه آمریکا در آن سالها بود. به نظر رابرت کاسیلو در این فیلم هنری هیل نماد فردی است که در مصرف گرایی و وسوسه غرق شده است. او می افزاید: "این شخصیت جوهره ویژگی های فرهنگی منحرف آمریکا در آن دوران و البته در مقیاس بسیار اغراق شده ای را نشان می دهد." بهشت گانگسترها با توجه به توانمندی فیلم "رفقای خوب" جای تعجب ندارد که بر آثار سینمایی و تلویزیونی که بعد از آن ساخته شد تاثیر فراوانی داشته است. گری سوسمن می گوید: "به نظرم این فیلم ایده گانگسترهای پرحرف را به سینما و تلویزیون معرفی کرد. سابقا تصور ما این بود که اعضای دسته های مافیایی به خاطر سوگندی که می خورند، قاعدتا در مورد کارهای خود هیچ حرفی نمی زنند. ولی در این فیلم ما با گانگستری آشنا می شویم که نمی تواند جلوی زبانش را بگیرد. شخصیت گانگسترهای پرحرف و فیلسوف مآبی که در آثار بعدی ظاهر شدند همه از این فیلم الهام گرفته اند." این پدیده را می توان به خوبی در آثار اولیه کوئنتین تارانتینو و در فیلم هایی مثل "مظنونین همیشگی" ۱۹۹۵ دید؛ و مجموعه تلویزیونی موفق "سوپرانو" نیز با شخصیت های حراف آن به فیلم "رفقای خوب" بسیار مدیون است. در واقع تعداد زیادی از بازیگران "رفقای خوب" در مجموعه تلویزیونی "سوپرانو" بازی کردند. از نگاه بسیاری، "رفقای خوب" یک فیلم عالی و کامل در مورد گانگسترهای نیویورک است. رابرت دنیرو با یادآوری روزهایی که مشغول ساخت فیلم بودند می گوید: "در آن زمان من واقعا نمی توانستم بگویم که این به یک فیلم کلاسیک بدل خواهد شد چون کسی نمی تواند حدس بزند که در نهایت نتیجه کار چه خواهد شد. ولی من مطمئن بودم که فیلم ویژه ای خواهد بود چون اسکورسیزی آن را می ساخت." پس از گذشت ۲۵ سال "رفقای خوب" خیلی مهمتر از یک اثر ویژه است. به عنوان یک شاهکار، جزو بهترین فیلم های دهه نود میلادی و احتمالا بهترین اثر مارتین اسکورسیزی تلقی می شود. تام بروک منتقد فیلم
|