نامه ای از لندن: «واأسفا، واأسفا!» البتّه شما خودتان خیلی بهتر از من می دانید که یک چیزی را وقتی به کسی «اعاده» می کنند، که آن چیز را به ناحقّ از او «سلب» کرده باشند. پس مثلاً وقتی یک آدمِ لودۀ بچّه گول زنِ بزرگ فریب به اسم «جیمی سَویل» (۱) بتواند در رادیو و تلویزیون ملّیِ یک مملکت مجری چند تا برنامۀ عامّه پسند بشود(۲)، و با پول جمع کردن برای چند تا سازمان خیریه (۳)، خودش را محبوب القلوب «مردم همیشه در اکثریت»(۴) بکند، و به توصیۀ دولتِ وقت از ملکه لقب«سِر»(۵) بگیرد، و در مرگش مراسم با شکوه بزرگداشت ترتیب بدهند و همۀ اینها جمعاً بشود «حیثیت»ِ این آدم، و بعد ... ... بله، و چند وقت بعد، متأسفانه تقّش در بیاید که این آدم انحراف جنسی داشته است، و دست کم شصت سالی، هر جا که «با کودکها سر و کارش می افتاده است» (۶)، و هر وقت که امکانش دست می داده است، با کودک نوازیهای پلیدش اطفاءِ شهوت می کرده است، و مسئولان سازمانهای ذیربط و ذی نفع، از آن جمله «بی بی سی»، العهده علی الرّاوی، بویی از سیرتِ گرگی این میش به مشامشان خورده بوده است، ولی، خوب دیگر ... خوب، که خوب! حالا چه کار باید بکنند؟ لابد می آیند عقلها را روی هم می گذارند، و حیثیتی را که به ناحقّ برای او ساخته بودند، پس می گیرند، یعنی از او «سلبِ حیثیت» می کنند و کلنگ بر می دارند و در یک چشم به هم زدن بنای «یادبود» او را «نابود» می کنند. راستش چیزی که مرا به یاد این حماسۀ سیاه اخلاقی انداخت، خواندنِ کتابی است از پروفسور «سیریل اِدوین میچینسون جُود» (۷)، نویسنده و فیلسوف و جامعه شناس انگلیسی. باید بگویم: «واأسفا! واأسفا! که چه کردند با این آزاد مردِ متفکّر، آن هم در زادگاهِ نیوتُن (۸) و داروین(۹) و «تامس پین»(۱۰)! من نمی گویم، گفته اند که «دکتر جُود» از معروف ترین روشنفکرهای بریتانیایی زمان خودش بود و به اندازۀ «جورج برنارد شا» و «برتراند راسل» شهرت و اعتبار داشت. در بیست و سه سالگی کارمند دولت شد، امّا کارمند دولت نماند. در سال۱۹۳۰ با عنوان رئیس بخش فلسفه و روانشناسی «بِربک کالجِ» (۱۱) دانشگاه لندن به کار مشغول شد و با انتشارِ دو کتابِ «راهنمای اندیشۀ نو» و «راهنمای فلسفه»(۱۲) نامش بر سر زبانها افتاد. در سال ۱۹۴۰ رادیو بی بی سی با انتخاب «پروفسور جُود» و چند استاد و دانشمند دیگر (۱۳)، برای اجرای برنامه ای ثابت با عنوان «در محضر عقلاء» (۱۴) هیئتی علمی تشکیل داد و این برنامه بعدها در تلویزیون هم ادامه یافت و کارش دادن جوابهای علمی و تحلیلی و مباحثه ای به سؤالهای شنوندگان بود. این متفکّر کم نظیر، که از او بیش از صد کتاب و رسالۀ با ارزش به جا مانده است، در آوریل ۱۹۴۸، محض شوخی با شرکت راه آهن، بدون بلیت سوار ترن شد. او را گرفتند، دو پوندِ آن زمان جریمه اش کردند، و این ماجرا، با آب و تابی مناسبِ زشت ترین رسوایی قرن در صفحۀ اوّل روزنامه های معتبر چاپ شد، و دستگاه «بی بی سی» هم او را اخراج کرد. چرا؟ کی می داند؟ بیچاره از رنج این ظلم و تحقیر بیمار و زمینگیر شد، و بعد سرطان هم گرفت و در آوریل ۱۹۵۳، در شصت و یک سالگی مُرد و ظاهراً هیچکس، هرگز، به فکر «اعادۀ حیثیتِ» به غارت بُرده شدۀ او نیفتاد! ________________________________________________ ۱- جیمی سَویل (Sir James Wilson Vincent "Jimmy" Savile)، ۲۰۱۱-۱۹۲۶ ۲- دو برنامه ای که او را مشهور کرد و بی بی سی را خرسند، یکی برنامۀ موسیقی پاپ بود در معرّفی محبوب ترین آهنگهای روز، و دیگری برنامۀ «جیم ترتیبش را می دهد» (Jim'll Fix It) که بچّه ها آرزوهاشان را با این برنامه در میان می گذاشتند و جیمی سویل برای به آرزو رساندنِ آنها اقدام می کرد. ۳- گفته شده است که او برای چند بیمارستان و سازمان خیریه در حدود چهل میلیون پوند پول جمع آوری کرده بود و این کار نوعدوستانه اش پشتوانۀ حسن شهرت او شده بود. ۴- اصطلاح «مردمِ همیشه در اکثریت» را من به معنای آن اکثریتی ساخته ام که در هیچ شرایطی سرشان آن قدر درد نمی گیرد که به آن دستمال ببندند، و با هر موقعیتی سازگار می مانند و ماندگار و تا به حال هرگز از اکثریت نیفتاده اند. ۵- لقب «سِر» (Sir) با توصیۀ دولت به وسیلۀ مقام سلطنت به کسانی که با هر شغل و در هر موقعیتی خدماتی با ارزش برای نظام و مردم انجام داده باشند، اعطاء می شود. در انگلیسی به صاحب این لقب «نایت» (Knight) می گویند که تقریباً برابر با «شهسوار» فارسی است، و در بازی ورق به آن «سرباز» می گوییم. ۶- اشاره ای است به این بیت از «مثنوی مولوی»: «چون که با کودک سر و کارت فتاد،/ پس زبان کودکی باید گشاد!» ۷- سیریل اِدوین میچینسون جُود (Cyril Edwin Mitchinson Joad). ۸- نیوتُن (Sir Isaac Newton) فیزیکدان، ریاضیدان، ستارهشناس، و فیلسوف انگلیسی، کاشف نیروی جاذبه (۱۷۲۷-۱۶۴۲). ۹- داروین (Charles Darwin) طبیعیدان و زیست شناس انگلیسی، صاحب نظریۀ تکامل، که معروف ترین اثر او «بنیاد انواع» است (۱۸۸۲-۱۸۰۹). ۱۰- تام (تامس، توماس) پین (Thomas Paine) فیلسوف، نظریه پرداز سیاسی، مبارز انقلابیِ انگلیسی تبار آمریکایی، از بنیادگذاران ایالات متّحد آمریکا، که معروف ترین آثار او «حقوق انسان»، «عصر خرد»، و «عقل سلیم» است. ۱۱- بِربِک کالج (Birkbeck College). ۱۲- راهنمای اندیشۀ نو (Guide to Modern Thought)، راهنمای فلسفه (Guide to Philosophy). ۱۳- هیئت اصلی سه نفر بودند، پروفسور سیریل ادوین میچینسون جود، جامعه شناس واستاد فلسفه، جولین هاکسلی (Julian Huxley)، زیست شناس و فیلسوف، و آرچیبالد بروس کمپبل (Archibald Bruce Campbell)، افسر نیروی دریایی، نویسنده و مورّخ، و در هر برنامه چند صاحبنظر مهمان. مهمانهای اوّلین برنامه یکی جیمز فرانسیس هورابین (James Francis Horrabin)، نویسندۀ سوسیالیست و نمایندۀ پارلمان از حزب کارگر بود، و دیگری جین مکلاکلن (Jean McLachlan) نویسنده و پژوهشگر. علیزاده طوسی
|