وکیل بد وکیل خوب این ماجرا واقعیست هیچ دخل وتصرفی در آن صورت نگرفته است واز بین کارام تصادفی انتخاب شده . آقای وکیل یکی از موکلانش را که زن جوان وشیک پوشی بود به من نشان داد وگفت:برای مثال این خانم .اگر وکیل نمی گرفت به هیچ وجه نمی توانست طلاقش را بگیردزیرا همسرش راضی به طلاق نیست دلایلش هم برای متارکه بسیار بچگانه وغیر معقول است .حتی به من که وکیلش هستم فرصت صحبت نمی دهد چه رسد توجه به راهکار ومشاوره .می گوید شما فقط پولتان را بگیرید وطلاق مرا. موکل من است ولی در واقع من با همسرش موافقم وموقعیت کاری ایجاب می کند با او موافق باشم. دادگاهشان نزدیک است مرد رو به وکیل کرده ومی گوید:چی کار کنم؟ووکیل پاسخ می گوید:چه می دونم بازم باهاش صحبت کن. سکوت میکنیم ومی شنویم. مرد:بابا ول کن چه عجله اییه. زن:یعنی چی ؟ول کنم که هر بلایی می خوای سرم بیاری .مثل یه گاو بیفتی به جونم .نه من خر نمی شم که جونمو راحت بگیری . ومرد با نگاهی به من ووکیل به زن می گوید:داری اشتباه می کنی به خدا وضع از این بهتر نمی شه . زن:بله برای شما نمی شه ولی برای من می شه تازه می رم دنبال عشق وصفای نکردم من احمقو بگو فکر کردم زود شوهر کنم چه گلی به سرم می زنه . برادر دختر که در صندلی وسط نشسته بود به خواهرش گفت:بسه دیگه ولی زن با صدای بلندتری پاسخ داد :چرا بس کنم به اون بگو بس کنه .انقدر منت نکشه برای من خیلی بهتر از اون هست اونه که باید یکی دیگه رو خر کنه تا شاید گول مدرکشو بخوره وزنش بشه . متعجب بودم از وکیل پرسیدم :آیا این آقا دست بزن داره؟ وکیل نیشخندی زد وگفت :می بینی اصلا حالیش نیست داره چی کار می کنه شوهرش آدم خوبیه حتی اومده تو دفترم گریه کرده که من اصلا فکر نمی کردم رویای زیبایی که از زندگی مشترک داشتم به این راحتی از بین بره وتبدیل به کابوس بشه .زنش خیلی خود خواهه دلش می خواست بعد ازدواج مثل مجردیش زندگی کنه بخوره بخوابه بگرده ولی دید نمی شه حالا همه رو از چشم شوهرش می بینه اگه بتونن توافق کنند به راحتی می تونن برگردن سر خونه زندگیشون اما این زنی که من دیدمحتی من که با همسرش صحبت می کنم عصبی می شه چه رسه باهاش به توافق برسه حتی خودش خواسته که دادگاهش جلو بیفته. سو گیری خاصی نکردم ولی نا خود آگاه به یاد اشعار زیر افتادم وسخت در خود فرو رفتم. آرزو بد نیست طغیانش بد است هست دریا خوب طوفانش بد است مایه ی آبادی وهستی ست آب سهمگین سیل خروشانش بد است سردی وگرمی جهان را لازم است شدت بیجا وبحرانش بد است گر چه هر میلی همایون مرکب است خارج از اندازه جولانش بد است
|