مهرتاش و موسیقی عامیانه اگر از نمایش مذهبی "تعزیه" بگذریم که درازای تاریخ موسیقی صحنه ای در ایران به صد سال نمی رسد. عارف قزوینی و میرزاده عشقی نخستین کسانی هستند که میل و رغبت بسیار به موسیقی صحنه ای نشان داده اند. هر دوی آن ها که از "مهاجران" نیز بودند، در استانبول بادیدن موزیکال هایی چون آرشین مالالان و مشدی عباد به این فکر افتادند که در بازگشت کارهای مشابهی را در ایران به روی صحنه بیاورند. عشقی حتی چیزی شبیه پارتیتور برای ارکستر ملی فراهم آورد و در رستاخیز پادشاهان ایران حتی نوع صداها و سازها را نیز تعیین کرد ولی از آن جا که شرایط ملی، فنی و اجتماعی هنوز مساعد نبود، میل و رغبت آنان نیز سرانجامی پیدا نکرد. برای برآورده شدن زمان بیشتری می طلبید. زمان و زمینه مساعد چند سال بعد، در سال های مشروطیت و پس از آن فراهم آمد و موسیقیدانان سنتی به ساخت و پرداخت اپرت و موزیکال روی آوردند و کار را از ملودرام و کمدی موزیکال شروع کردند تا زودتر بتوانند توجه عامه را به سوی این ژانر ناشناخته، موسیقی صحنه ای بکشانند. پریچهر و پریزاد را رضا کمال شهرزاد با موسیقی درویش خان روی صحنه برد و موزیکال دم پختِ فری با موسیقی مشیر همایون شهردار به اجرا درآمد. حتی نام آورانی چون علینقی وزیری قطعاتی صحنه ای آفریدند که آنها را اپرت می نامیدند، مثل دخترِ ناکام و شوهر بد گمان. اما در میان این صحنه سازان به چهره دیگری برمی خوریم که در دو زمینه تئاتر و موسیقی و تلفیق این دو ابتکارات ویژه ای به خرج می داد و نه تنها در ساختن موسیقی صحنه ای که در آمو زش و پژوهش آن نیز کار می کرد. شاگردان او در زمانه ما در زمینه های موسیقی آوازی و صحنه ای نام آور شده اند. او اسماعیل مهرتاش بود که در سال ۱۲۸۳ در تهران زاده شد، همپای تحصیلات عمومی در دارالفنون، موسیقی را نزد سید حسین تارساز، اسماعیل خان داوود شیرازی و غلامحسین درویش آموخت و رغبت و تمایل به نوآوری از درویش خان به او راه یافت. او مدتی را نیز از کلاس های وزیری و صبا بهره گرفت، همزمان با گروه کمدی ایران که زیر نظر سید علی نصر اداره می شد، همکاری می کرد. مهرتاش در سال ۱۳۰۵ جامعه باربد را به نیت برگزاری انواع موسیقی صحنه ای و تئاتر بنیاد کرد و به نوشتن اپرت هایی پرداخت که خود آن ها را کارگردانی می کرد. جامعه باربد رفته رفته به یک سکوی هنری برای دورخیز هنرمندان تبدیل شد. بسیاری از خوانندگان، نوازندگان و بازیگران از این سکو برای موفقیت خود بهره گرفته اند. در میان شاگردان مهرتاش نام های سرشناسی چون مرضیه، شجریان، ملوک ضرابی و عبدالوهاب شهیدی به چشم می خورد. محمدرضا شجریان و عبدالوهاب شهیدی از شاگردان مهرتاش بودند بخت با مهرتاش سازگاری داشت که جواد بدیع زاده همزمان با او می زیست، چون بیشتر ترانه های ساخته یا تنظیم شده مهرتاش را، او خوانده و نیمی از شهرت و محبوبیت ترانه ها مدیون ظرافت های اجرایی اوست. البته از سوی دیگر بخت با بدیع زاده نیز یار بود که آهنگ های مردم پسند مهرتاش را او برای نخستین بار می خواند. در این جا باید از رفتار تشویق آمیز مهرتاش نیز یاد کرد که اگر نمی بود، بدیع زاده تن به این کار نمی داد. بدیع زاده خودش گفته است که هیچ وقت نمی خواسته ترانه های کوچه و بازار را بخواند، چون فکر می کرده که با این کار موسیقی دانان ایرانی او را سرزنش خواهند کرد، ولی بالاخره به توصیه های صبا و مهرتاش این کار را کرد و پایه شهرت خود را استوار ساخت. نخستین ترانه های عامیانه مهرتاش- بدیع زاده که سخت مورد استقبال مردم قرار گرفت، مثل یکی یه پول خروس، ماشین مشدی ممدلی و زالکه زال زالکه، راه را برای حضور جدی تر نوعی از موسیقی پاپ در جامعه ایران هموار کرد. نمایش های موزیکال مهرتاش نیز سبب تقویت تئاتر مردمی می شد که از سال های مشروطیت پدید آمده بود. مهرتاش در جریان گردآوری ترانه های عامیانه توجه ویژه ای به ترانه های مربوط به کار و حرفه مردمان تنگدست داشت، مثل کارگران ساختمان و یا دستفروشان دوره گرد، مثل یخ فروشان، گردو فروشان، نمک فروشان، سبزی فروشان، قفل و کلید سازان. خوانده های آنان را به هنگام کار ضبط می کرد و با اندک دستکاری باز می تابانید و خود می گفت که این ها برخی از تاریخ فرهنگ شفاهی ایرانیان است. معروف ترین تئاتر موزیکال های مهرتاش این هاست: خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، خان لنکران، مریض خیالی، و جعفر خان از فرنگ برگشته. موزیکال های او هواداران بسیار داشت و غالبا جای خالی در سالن جامعه باربد پیدا نمی شد. مهرتاش به موسیقی سنتی سخت وابسته بود ولی در عین حال برای ادامه بقای آن، نوآوری را ضروری می دانست. ذهن تصویر ساز او نواخته های سنتی او را بر روی تار جذاب تر می ساخت. در آهنگسازی نیز ذوق خود را آزموده بود. چند ترانه نوآورانه سنتی از او برجای مانده که معروف ترین آن ها نتیجه پیوند آهنگی از او با غزل آهوی وحشی حافظ است. نخستین خواننده آهوی وحشی ملوک ضرابی است و از میان بازخوانان، اجرای عبدالوهاب شهیدی با تنظیم فرامرز پایور دلپذیرتر از کار درآمده است. اسماعیل مهرتاش در سال ۱۳۵۹ در تهران درگذشت.
|